نمایی از عظمت خلقت

بسم الله الرحمن الرحیم 

ماندارین نوعی مرغابی با قد و حجم متوسط کمی کوچکتر از مرغابی های معمولی است که بومی مناطق آمریکا شمالی است. طول این مرغابی 41 تا 49 سانتی متر است و حدود 65 تا 75 طول بالهایش است. گونه هایی از این مرغابی در مناطق آسیای شرقی به خصوص ژاپن زندگی می کنند. در اروپای شمالی نیز از این مرغابی ها دیده شده است . 

اسمش را تصادف ، طبیعت کور یا بقای اصلح یا طراحی هوشمند و یا هر چیز دیگری که می خواهند، بگذارند. برای من از نشانه های بزرگ و آشکار خالق است. 

اینترنتم قطع شده است و بابتش از دوستان عذرخواهی می کنم و به محض وصل شدنش دوباره خدمت همه دوستانم خواهم بود و این دیری نخواهد کشید.  

ماندارین نوعی مرغابی  

 

ماندارین نوعی مرغابی  

 

ماندارین نوعی مرغابی  

 

ماندارین نوعی مرغابی

علائم ظهور

بسم الله الرحمن الرحیم

میلاد امام عدالت گستر، امام عصر و الزمان، بقیه الله الاعظم، حجه ابن الحسن العسگری «عجل الله تعالی فرجه الشریف » را خدمت همه ی دوستانم تبریک عرض می کنم

اخیرا با مسائل بوجود امده در خاورمیانه و به خصوص پخش شدن شایعاتی در خصوص مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان و همینطور مسائل پیش امده ی در ارتباط با سوریه و ...بحث علائم و نشانه های ظهور به طور جدی مطرح می شود. من از ذکر نشانی این پایگاهها و سایتها و مطالب انها خودداری می کنم و فقط به مناسبت میلاد آن امام عدالت گستر، لازم دیدم از دو کتاب ارشاد شیخ مفید و کتاب غیبت نعمانی که هر دو از کتب بالنسبه معتبر در این خصوص هستند قسمتهایی را نقل کنم .امیدوارم شناخت ما از علائم و نشانه های ظهور را عمق بیشتری ببخشد.

در معنای اینکه غیبت چیست؟ چنین گفته اند:
غیبت: به معنای غائب شدن است . به هر نهفته ای که از حس و درک انسان پوشیده باشد، غائب می‌گویند.

 «ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ اِلاَّ فِی کِتابٍ مُبیِن. نمل/ 75 »

و هیچ امر مخفی و پوشیده در آسمان و زمین نیست جز انکه در کتابی آشکار است.
در توضیح این کلمه، لازم است فرق بین دو کلمه ظهور و حضور را بدانیم.
ظهور: یعنی آشکاری که باید دیده شود ولی حضور، اعم از آن است.
آن حضرت را غائب نامیده‌اند، چون ظاهر نیست، نه آن که حاضر نیست از روایات چنین استفاده می‌شود که ، وجود اقدس امام عصر (عج الله) با اینکه از دیده‌ها نهان است ولی در مجالس مومنان و مردم شرکت می‌کند و از آنجا که امام باید از اوضاع و احوال دنیا و مردم اطلاع داشته باشد، بنابراین آن حضرت باید تا زمان ظهور در میان مردم بطور ناشناس زندگی می‌کند و به وظایف محوله ولایی خود عمل می‌نماید، چنان چه در روایات متعدد مشهور است، آن حضرت دارای دو غیبت به نام‌های غیبت صغری و کبری بوده‌اند. برای توضیح بیشتر در این مورد به این آدرس مراجعه کنید: http://islamicveb59.blogfa.com/post-165.aspx

در مورد علائم و نشانه های ظهور

هنگامی که فلان خاندان در میان خودشان به اختلاف پرداختند، پس در آن هنگام منتظر فرج باشید، و فرج شما پدید نمی آید مگر در اختلاف فلان خاندان...

قیام مردی از اهل مغرب در مصر و تصرف شامات به دست وی و فرود آمدن لشکر ترک در جزیره و رومیان در رمله...

تا اینکه آن خراسانی وآن سفیانی بر ایشان خروج کنند، این یک از مشرق وآن دیگری از مغرب ودر رسیدن به کوفه بر یکدیگر پیشی گیرند همچون دو اسب مسابقه..

خروج سفیانی ویمانی وخراسانی در یک سال ویک ماه و یک روز واقع خواهد شد با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده هر یک از پی دیگری، و جنگ قدرت و هیبت از هر سوی فراگیر شود،وای بر کسی که با آنان دشمنی و ستیز کند، در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانی نباشد که آن پرچم هدایت است...

ادامه مطلب ...

اصلح نامقبول - صالح مقبول!

بسم الله الرحمن الرحیم 

مشرق در یادداشتی با انتقاد از برخی رفتارهای اشرافی تعدادی از نمایندگان مجلس مثل اعتراض به کم بودن مبلغ 100 میلیون تومان برای رهن خانه، نوشت: قرار است به هر نماینده مجلس از بابت رهن یک خانه در تهران، مبلغ یکصد میلیون تومان پرداخت شود. به عبارت بهتر قرار است از پول بیت المال، به هر یک نماینده مجلس، 100 میلیون تومان داده شود تا بتواند در تهران عصاره فضائل ملت! و خدمتگزار مردم باشد.نماینده‌ای که باید در مقابل رهبر ساده زیست مردم بنشیند و در مذمت "خرج تراشی‌های بیخود" سخن بشنود.نماینده‌ای که باید در مقابل زیاده خواهی‌های غرب و آمریکا از اسلام و حقوق ملت دفاع کند و شیفته و مفتون زخارف دنیا نشود.البته گویا "100 میلیون تومان" فقط بخشی از پولی است که نمایندگان مجلس باید در قبال این همه کار سخت دریافت کنند و مزایای دیگری مثل هزینه خودرو، منوی غذاهای رنگین، فوق العاده‌ها، هزینه‌های دفتر، مساعده و غیره نیز قرار است جبران این همه زحمات آنها را بکند.در ادامه یادداشت مشرق همچنین می خوانیم: با این رفتارهای غلط برخی نمایندگان، زودا که اصولگرایی سر چوب پاره سرخ کند و براندازان و تجدید نظرطلب‌ها دوباره در دوم خردادی دیگر از گرد راه برسند.اما نکته اینجاست که سنت الهی منهای اینکه چه کسی و چه تفکری بر راس امور باشد آه بندگان مظلوم و مستضعفان را دامنگیر اغنیا و خوش نشینان خواهد کرد.اغنیایی خواه در لباس نماینده مجلس، خواه در لباس کسان پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی و خواه در لباس صاحبان ویلای 700 میلیون تومانی شمال که اخیراً خریده شد...!سنت الهی هرگز تحمل نخواهد کرد که شخصی در این کشور برای چند زن دائم و موقتش 10 میلیارد تومان جواهر بخرد و دیگری برای فقط چند هزار تومان، به این مسئول و آن نماینده نامه بنویسد و البته پاسخ هم نگیرد 

...  

مشرق البته فراموش کرده که از "م . ز" بگوید از کسی که هم اکنون با سرمایه ای حدود ،12،000،000،000،000 تومان ( دوازذه هزار میلیارد تومان) ، به جز 54 درصد از سهام دو بانک که ظاهراً واگذار شده است، بخشی از سهام یک شرکت خودروسازی و بخشی از سهام یک شرکت هواپیمایی و... را در اختیار دارد و در همین حال حداقل 1200 میلیارد تومان به شبکه بانکی کشور بدهکار است. این در حالی است که وی تا ابتدای دهه 80، تنها یک سوله 500 متری داشته است.

شاید دلیلش روشن است و آن اینکه این هشدارها را به این دلیل داده است که :  

" براندازان و تجدید نظرطلب‌ها دوباره در دوم خردادی دیگر از گرد راه برسند."   

براندازان را کنار تجدیدنظرطلبان قرار داده است و با آوردن نام دوم خرداد، اینطور القا کرده که اصلاح طلبان همان براندازان و تجدیدنظرطلبان هستند که ممکن است در مخالفت با اشرافی گری ٍاصولگرایان به قدرت برسند! یک نفر هم در کامنت از " صالح مقبول به جای اصلح نامقبول " سخن گفته است!  

این یعنی اصلح نامقبول که نامقببول است و اگر صالح مقبول این است وای به ناصالح مطرود!

ایران مال همه ی ایرانیان است

بسم الله الرحمن الرحیم

برایم مهم است که بدانم مخاطبم کیست و از کجا آمده است؟ شاید دیده باشید که در گوشه سمت راست وبلاگ از ابزار آمار گیر  clustrmapsاستفاده می کنم حسن این ابزار آمارگیر نسبت به ابزارهای مشابه آن این است که فقط ساعت و شهر مراجعه کنندگان را ثبت می کند. طبق آماری که این ابزار می دهد در مدت بیست و یک روز گذشته از ایران 322 نفر و از ایرانیان خارج از کشور 55 نفر البته بدون تکرار وارد وبلاگم شده اند بعضی از آمار بازدید کنندگان خارج از کشور مربوط به وی پی ان ها و فیلترشکن هاست که کاربر را از طریق کشور ثالثی و بدون ثبت یک شهر بحصوص و به صورت شهر ناشناس نشان می دهد. یکی دو نکته برایم جالب و عجیب است .جالب اینکه از شهر Kyonggi-do کره جنوبی یک نفر در گوگل واژه ای کره ای را جستجو کرده بود و به: 

 http://mostafasatarean.blogsky.com/1391/03/12/post-10/  

رسیده بود!

نکته عجیبی که جوابی برایش نیافته ام این است که تعداد کاربران ایرانی ثبت شده از شهر اصفهان بمراتب بیشتر از شهرهای دیگر ایران حتا تهران است! من این را در سایتهای خارجی با کاربرانی صدهزار نفری هم دیده ام و استثنا هم ندارد! دلیلش برایم معما شده است! بگذریم

چند روز پیش دیدم که از طریق موتور جستجوی گوگل سه نفر از جاهایی وارد شده اند که من نامشان را اصلا نشنیده ام. نام این سه نقطه Zaventem از بلژیک - Baruer از برزیل و Providence از امریکاست

در اینطور مواقع برای ارضای حس کنجکاوی جسجویی می کنم تا اطلاعاتی کسب کنم. در این مورد بطور خلاصه دانستم که: 

 Zaventem  یا زاونتم یکی از مناطق بروکسل پایتحت بلژیک است و طبق آمار سال 2006 ، جمعیتی برابر با 28651 نفر را دارا بوده است .

Barueri شهری است در ایالت سائوپائولوی برزیل که مطابق آمار سال 2006 جمعیتی برابر با 265،549 داشته که در هر دوی این نقاط از این تعداد جمعیت ذکر شده ، لااقل یکی از آنها ایرانی است و پیگیر مسائل ایران است.

موضوع در مورد Providence کمی به درازا کشید، چون در بررسی تاریخچه ی این شهر به نامی برخوردم که سلسله وار سوالاتی را در ذهنم درست کرد. این نام راجر ویلیامز است .

اولا پراویدنس با جمعیتی حدود 1600000 نفر ملقب به " کندوی صنعت " مرکز ایالت رود آیلند امریکاست این شهر از اولین شهرهای صنعتی امریکا محسوب می شود و این روزها در حال دگردیسی از شهری صنعتی به شهری خدماتی است و در سال 1636 تاسیس شده و نام راجر وبلیامز همزاد و مقارن با نام این شهر است. زیرا او موسس این شهر بوده و همچنین پایه گذار اولین کلیسای باپتیست و موسس فرقه باپتیست امریکاست. در منابع فارسی چیزی راجع به او پیدا نکردم تنها راجر ویلیامزی که در اینترنت می توان یافت راجر ویلیامز پیانیست مشهور امریکایی است که در سال 2011 نیز فوت کرده است . بناچار درباره او در منابع انگلیسی جستجو کردم و در پیگیری سوابق و عقاید این آدم به مطالب جالبی رسیدم که شرح و بسطش، شوق نوشتن مقاله ای را در من برانگیخت اما بعد دیدم موضوع دامنه ی بسیاری دارد و من نه توانش را دارم  ونه وقتش را و فکر کردم که شاید چندان هم خواندنش برای مخاطبانم جذاب نباشد. اما بطور خیلی خلاصه می شود از انگلیسی و تبعیدی بودنش گفت و از اختلافاتش با کلیسا و مقامات کلیسا و ارتباطش با پیوریتن ها و اینکه افکار جدایی طلبانه داشته و این مسیخی پروتستان نهایتا در اصلاح طلبی مذهبی کارش به کالوینیست می رسد و سپس موسس یک فرقه ی مدهبی می شود و از تلاشها و مساعی اش برای لغو برده داری در امریکا و.... گفتن اینها بدرازا می کشد و همانطور که گفتم شاید دردی هم از کسی دوا نمی کند به هر حال او در سال 1683 در سن هفتاد و نه سالگی فوت کرده است.

من اینجا مقصود دیگری دارم و آن اینکه ما جماعت ایرانی در هر کجای دنیا که هستیم اولا انگار سرمان برای دانستن درباره ی همه چیز و همه کس درد می کند! و ثانیا در هر کجا هم که باشیم با رشته ای نامریی و در عین حال ناگسستنی به کشورمان مرتبط هستیم و نمی توانیم از اخبار و مسائل آن دل بکنیم. مسئله ایرانیان ساکن سه شهری که نام بردم مثال و نمونه است. یک مثال دیگر اینکه دوستی دارم که بیش از 25 سال است ساکن امریکاست و همسری ایرلندی هم اختیار کرده است و زندگی نسبتا خوبی هم دارد . او سالی یا دوسالی یکبار دلش برای ایران تنگ می شود و حتما برای دیدن خانواده و اقوامش به ایران می آید . و معمولا من هم یکی از کسانی هستم که آمدنش را خبر می کند و همدیگر را می بینیم . به محض رسیدن به هم ، من از او راجع به امریکا و مسائلش می پرسم و او با توضیحاتی کوتاه صحبت را به مسائل داخل ایران برش می زند و سوالاتی می پرسد و از مسائلی می گوید که راجع به بعضی از آنها من واقعا بی خبر بوده ام!

یا اینکه یکی از اقوام نزدیک یکی از دوستانم ساکن بلژیک است . او چند وقت پیش ایران بود و از بی اطلاعی محض مردم بلژیک در مورد سیاست و کابینه ی دولت و نمایندگان مجلس و اینکه چکار می کنند و همچنین به اصطلاح دست به آچار نبودنشان ( می گفت انها حتا برای تعویض لامپ سوخته تعمیرکار خبر می کنند) و.. می گفت . از بلژیکی ها پرسیده بود که عجیب است که چرا مسائل کشورتان را دنبال نمی کنید و آنها جواب داده بودند ، اینکه شما اینقدر دقیق پیگیر هستید و دنبال می کنید عجیب است!

راستی این چه حسی است و این همه دقت در پیگیری مسائل از سوی ما ایرانی ها دلیلش چیست؟ من واقعا نمی دانم

همه ی اینها را از آن جهت گفتم که به هر حال ما یک ملتی به شدت سیاسی و نسبت به مسائل کشورمان حساس هستیم و چند میلیون از ملت ما ، امروز به هر دلیلی در گوشه و کنار این دنیا پراکنده هستند و مدتهاست از فرط تکرار، اینچنین جا افتاده و رسم شده است که اینها حق اظهار نظر ندارند، به محض اظهار نظر یک نفر از ایرانی های مقیم خارج از کشور و زدن حرفی راجع به مسائل داخل ایران ، تعدادی از ما یا اکثرا فوری در برابرش موضع می گیریم که تو فلان جا نشسته ای و تو را چه به فلان!

من راستش اگر بدانم کسی ساکن خارج از کشور است و مطلع شوم که وبلاگ و یا وبسایتی دارد حتما به او سر می زنم و هر چقدر بتوانم از مقالاتش می خوانم. آنها معمولا مطالب بسیار خوبی از وضع و اوضاع و افکار خود و همچنین از آداب و رسوم کشوری که در آن ساکن هستند می نویسند و بعضی وقتها بحثهای بسیار خوبی بین برخی از ایشان در می گیرد که واقعا خواندنی است . مدتی قبل متنی خواندم از یک ایرانی ساکن خارج از کشور که نشان می داد که شدیدا دلتنگ ایران است . نوشته اش مرا بسیار تحت تاثیر قرار داد. برای گذاشتن لینک مطلبش اجازه نگرفته ام و بهمین دلیل لینکش را نمی گذارم *. به هر حال امیدوارم با شناخت روحیات مسئولانه ی دیگر هموطنانمان در خارج از کشور همه را به چوب براندازان و لاابالی های خوشگذران و بی مسئولیتهای گریخته از وطن و... مورد طعن و لعن قرار ندهیم که اکثرا چنین نیستند . پس برای آنها نیز حق اظهار نظر قائل شویم و اینرا بدانیم که ایران مال همه ی ایرانیان است. 

.....  

پ ن  - 12/4/91

 * از مدیره وبلاگ " به یاد دوست " ایرانی ساکن کلن آلمان برای گذاشتن لینک مطلب بسیار خواندنیش در مورد دلتنگی برای ایران اجازه خواستم و وی اجازه داد. ضمن تشکر از ایشان دعوتتان می کنم که بخوانید که بسیار خواندنی است عنوانش هست : از آنجا تاااااا اینجا ، اینقدر ! http://rishi.persianblog.ir/post/140/  

پ ن 2 - با شروع ماه جدید میلادی کنتور آمار گیر   آمار ماهانه ی جدید را شروع کرده آن هم وقتی که من دو روز قیل از چگونگی کارکردش نوشته ام 

پ ن 3 -معمولا هر روزی که بتوانم مطلب جدیدی می نویسم و یا بالاخره از جایی متنی نقل می کنم. اما یکی دو روزی است امر خیری پیش آمده که تهیه و تدارکش مشغولمان کرده است. مشغولیت کاری هست، اما فقط این نیست! تکه ای از وجودم می خواهد از من جدا شود.دخترم . هم برایش خوشحالم و هم دل نگرانم .  هم شادم و هم دچار تشویش! دچار حس متناقضی شده ام . باید پدر باشید تا بدانید برای"بله " گفتن چه حسی دارم و چه می گویم! هر وقت بتوانم مطلب جدیدی می گذارم و خدمت می رسم. ولی ببخشید اگر کمتر از قبل باشد. 

حقوق بشر دروعین و پوشالی!

بسم الله الرحمن الرحیم 

حقوق بشر و نقضش اختصاص به کشور بخصوصی ندارد. بشری که ظاهرا حقوقی دارد اما در همه جا و بوسیله ی هر صاحب قدرتی به هر بهانه ای حقوقش نقض می شود! آیا چنین حقوق بشری پوشالی نیست؟ 

اخیرا جیمی کارتر رئیس‌جمهور اسبق آمریکا گفته است : کشورم حقوق بشر را نقض می‌کند.  

  

رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا از اقدامات دولت واشنگتن علیه تروریسم به شدت انتقاد کرد و گفت که حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در خاک کشورها و ترور افراد مظنون در کشورهای دیگر توسط آمریکا نقض حقوق بشر است.
 
به گزارش الف به نقل از راشاتودی، جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: نقض حقوق بشر توسط آمریکا دشمنان ما را تحریک و دوستانمان را از ما بیزار می کند.
 
وی خاطر نشان کرد که سیاستهای ضد تروریستی دولت آمریکا  در حال حاضر آشکارا حداقل 10 بند از 30 بند نوشته شده در بیانیه جهانی حقوق بشر را نقض می‌کند.
 
کارتر در این مقاله نوشت: پس از بیش از 30 حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به خانه‌های غیرنظامیان افغان در سال جاری، رئیس‌جمهوری افغانستان درخواست توقف این حملات را مطرح کرد اما این حملات در کشورهایی همچون پاکستان، سومالی و یمن ادامه داشته است.
 
رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا تصریح کرد که وی نمی‌داند چند صد غیرنظامی در این گونه حملاتی که همگی توسط مقامات ارشد واشنگتن تایید شده‌اند، کشته شدند.
 
انتقاد شدید کارتر از اقدامات آمریکا در مقابله با تروریسم در حالی مطرح شده است که  یک مقام سازمان ملل اخیرا اعلام کرد که لازم است آمریکا به دلیل استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین از لحاظ حقوقی پاسخگو باشد. وی این درخواست را مطرح کرد که دولت اوباما آمار غیرنظامیان کشته شده به دنبال حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در افغانستان، پاکستان و یمن را ارائه کند. 

 http://www.alef.ir/vdcfmydyjw6dvma.igiw.html?161334   

این هم قسمتی از متن مقاله ی جیمی کارتر به زیان انگلیسی 

 

By JIMMY CARTER - Published: June 24, 2012 - Atlanta

 The declaration has been invoked by human rights activists and the international community to replace most of the world’s dictatorships with democracies and to promote the rule of law in domestic and global affairs. It is disturbing that, instead of strengthening these principles, our government’s counterterrorism policies are now clearly violating at least 10 of the declaration’s 30 articles, including the prohibition against “cruel, inhuman or degrading treatment or punishment.”   

و 

Meanwhile, the detention facility at Guantánamo Bay, Cuba, now houses 169 prisoners. About half have been cleared for release, yet have little prospect of ever obtaining their freedom. American authorities have revealed that, in order to obtain confessions, some of the few being tried (only in military courts) have been tortured by waterboarding more than 100 times or intimidated with semiautomatic weapons, power drills or threats to sexually assault their mothers. Astoundingly, these facts cannot be used as a defense by the accused, because the government claims they occurred under the cover of “national security.” Most of the other prisoners have no prospect of ever being charged or tried either.  

نقل شده از : 

http://www.nytimes.com/2012/06/25/opinion/americas-shameful-human-rights-record.html 

        Guantanamo  - گوانتانامو

اینجا را هم بخوانید:  

روایت روزنامه نگار غربی از بزرگترین شکنجه گاه جهان

گوانتانامو ۱۰ سال پس از تاسیس/شرح شکنجه‌های قرون وسطایی آمریکا

بعد از اینکه ما اعتصاب غذا کردیم که البته این اقدام به اعتصاب هم بدون هیچ برنامه ریزی جمعی بود چرا که ما اساسا با هم نمی‌توانستیم ارتباط داشته باشیم، آن‌ها مرا از سلول بیرون کشیدند و سپس یکی از افراد گارد در حضور یک مامور دیگر ابزاری نوک تیز را در چشمان من فرو کرد به طوری که من بینایی هر دو چشم ام را از دست دادم. بعد از مدت طولانی یکی از چشم‌هایم بینای‌اش را آرام آرام بدست آورد اما چشم دیگرم به طور کامل نابینا شد.
سرویس بین الملل «فردا»؛لاله رشیدی: «امی گودمن» خبرنگار مستقل آمریکایی به مناسبت دهمین سالگرد تاسیس زندان گوانتانامو بار دیگر رفتار وحشیانه نظامیان آمریکایی را در زندان گوانتانامو که تحت لوای قوانین برساخته دولت بوش و پس از آن جانشین وی باراک اوباما دست به چنین اقدامات غیر انسانی زده بودند را با استناد به گزارشات یک بازداشتی این زندان «عمر دغایس» و سرهنگ موریس دیویس دادستان پیشین کل کمیسیون‌های نظامی آمریکا مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد. 
۱۰ سال قبل «عمر دغایس» و «موریس دیویس» را اگر کسی می‌دید بسیار متعجب می‌شد. آن‌ها هرگز یکدیگر را ندیده بودند ولی علی رغم اینکه آشنایی قبلی مابین آن‌ها وجود نداشت یک ارتباط عمیق از درون سیمانهای زندان بدنام ارتش آمریکا یعنی زندان گوانتانامو مابین آن‌ها شکل گرفته بود. دغایس کسی نبود جز زندانی محبوس در گوانتانامو و سرهنگ نیروی هوایی موریس دیویس که در این گزارش به گفته‌های وی استناد می‌شود دادستان کل کمیسیون‌های نظامی آمریکا از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷.
غایس در پاکستان دستگیر شد و به ارتش ایالات متحده تحویل داده شد. او در پاسخ به چگونگی بازداشتش چنین می‌گوید: «بابت دستگیری هر فرد و تحویل آن به نیروهای آمریکایی پول خوبی داده می‌شد. آن‌ها ما را در حالی که کیسه به سرمان کشیده و زنجیر به دست و پایمان بسته بودند بعد از کلی اذیت و آزار به بگرام در افغانستان منتقل کردند و بعد از بگرام ما را به گوانتانامو منتقل کردند». 
 او یکی از نزدیک به ۸۰۰ انسانی است که به این مکان در ژانویه ۲۰۰۲ فرستاده شد. وی در ادامه چنین می‌گوید: «انسان‌ها اینجا در معرض ضرب و شتم و شکنجه های عجیب هستند بی‌آنکه به جرمی محکوم شده باشند.»  
بقیه را در اینجا بخوانید:
http://www.fardanews.com/fa/news/182814/%DA%AF%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%88-%DB%B1%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D9%88%D9%86-%D9%88%D8%B3%D8%B7%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7