تیمار اقتصاد بیمار با آمار

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید شما هم این روزها هر کیلو گوجه فرنگی را به قیمت پانصد ششصد تومان خریده باشید! در تهران این روزها گرانترین گوجه فرنگی کیلویی هزار تومان است. یادتان هست همین چندماه پیش کلی جوک درست کردیم برای گران شدن گوجه فرنگی؟ اما من ندیدم الان کسی حتا یک جمله راجع به ارزان شدنش  و اینکه در حال حاضر چه بلایی بر سر کشاورز و تولید کننده ی گوجه فرنگی می آید بنویسد تا این محصول را ما به ثمن بخس بخریم و حالش را ببریم و برتولت برشت و ماجرای کشتن کمونیست ها و سوسیالیست ها و دموکرات ها را به خاطر بیاوریم!
بله درستش این است که ما فقط به فکر خودمانیم.

ما اهل افراط و تفریط هستیم. مثلا اگر کسی دو میلیون وام بخواهد پدرش را درمی آوریم و هزار جور ضامن و وثیقه می گیریم و در نوبت می گذاریم و آخرش هم به او نمی دهیم اما یک دفعه شش هزار و پانصد میلیارد تومان را بدون ضامن و وثیقه می دهیم به یک آدمی و بعد هم نمی دانیم که اصلا با این پول چه کرد؟ یاد کریم شیره ای، دلقک دربار ناصرالدین شاه بخیر که اینقدر رک بود که وقتی ناصرالدین شاه از او لیستی از ابلهان خواست، توی لیست اولین نامی که نوشت نام خود ناصرالدین شاه بود!

بله این ها همه حکایت ماست.

مرغ این روزها گران شده و دیروز صبح من از تلویزیون دیدم که معاون امور تولیدات دامی وزارت جهاد کشاورزی گفت.: اگر مرغ، کیلویی هفت هزار تومان عرضه شود عادلانه است و قیمت 5500 تومان قبلی به خاطر نخریدن مردم و عدم کشش بازار و با ضررتولید کننده عرضه می شد!

او همچنین گفت: طی ماه های اخیر 150 هزارتن گوشت مرغ توسط شرکت پشتیبانی امور دام از تولید کنندگان خریداری ذخیره سازی شده که این اقدام دولت برای تنظیم بازار گوشت مرغ و حمایت از مصرف کنندگان است.

وی تصریح کرد: همچنین دولت برای حمایت از تولید کنندگان نیز هر کیلوگرم گوشت مرغ با قیمتی بین 6 هزارو 500 تا 7 هزارتومان از تولید کنندگان خریداری و ذخیره سازی کرده است تا نه تنها مصرف کنندگان بلکه تولید کنندگان نیز متضرر نشوند. و گفته اما برای تنظیم بازار گوشت مرغ و کاهش قیمت ها، طی روزهای اخیر مرغ منجمد با قیمت کیلویی 5500 تومان به بازار عرضه شده است تا به تدریج شاهد کاهش قیمت این محصول در بازار مصرف باشیم.


اما دلیل اصلی این مصیبتها که به نوبت بر سر ما و اقشار مختلف مردم می آید، نداشتن آمار است. ما توی این مملکت، راجع به هیچ چیز آماری درست و حسابی نداریم از تولید و مصرف گرفته تا صادرات و واردات!

ما حتا نمی دانیم هر یک از آحاد جامعه از رفتگر گرفته تا کارمند و تاجر را باید جرء کدامیک از ده دهک جامعه به حساب بیاوریم؟ و به کی باید یارانه بدهیم و به کی نباید بدهیم؟

از نبود آمار است که کشاورزها از نیاز بی خبر می مانند و اصلا نمی کارند و یا همه با هم دست به یکی می کنند و همه با هم یک چیز می کارند! اینطوریست که یک روز قحطی سیب زمینی و پیاز می آید و از گرانی و کمیابی، در اوج عزت "سلطان" می شود و یک روز هم به حضیض ذلت می رسد و بدل به "غلام سیاه" میگردد. درست مثل امروز که سیب زمینی را بر سر هر چهار راه و کوی برزن میشود به پایین ترین قیمت و از ششصد هفتصد تا هزار تومان خرید! البته روزهایی را هم دیده ایم که به عنوان تبلیغات انتخاباتی، آن را به خلق الله، کیسه کیسه بذل و بخشش می کرده اند تا رای بخرند!

بله کاش بحای بولتن سازی های محرمانه و فوق سری، مرکز اماری داشتیم که به صورت شفاف و عیان، همه ی آمار را از شیر مرغ گرفته تا جان ادمیزاد را به روز و بدور از رانت و رانت خواری و سیاسی بازی ها منتشر می کرد تا تولید کننده و مصرف کننده و دولت همگی بتوانند به آن مراجعه کنند و هر اقدامی می خواهند صورت دهند و هیچ فرقی مابین هیچ کس در استفاده از آمار وجود نداشت. در اینصورت مملکت گلستان می شد. اما دریغ از دغلبازی دغلکاران و کیاسی سیاست پیشگان و حرامخوری حرامیان!

....

اگر دوست داشتید کلاس دارهای بی کلاس را هم بخوانید


حالا برای دنیا قیافه بگیریم!

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر تا چند روز قبل، پیش همه ی عالم و آدم خجل و شرمنده بودیم و خودمون رو زده بودیم به چی؟ کی؟ کجا؟ 

الان می تونیم خدا رو شکر، با افتخار سرمون رو توی دنیا و حتا مریخ بالا بگیریم و به همه بگیم که دیدید؟ بله ما اینیم

یادتون هست اوایل دیماه نوشتم سالی پربرفم آرزوست . الان دارم خدا رو شکر می کنم که طوفان نوح آرزو نکردم والا الان معلوم نبود وضع و حالمون چی میشد

چند روز قبل هم نوشتم

توی وبلاگم ابزار هواشناسی گذاشتم و امروز پیش بینی که کرده، این بود! اما تا الان که شب شده، از رعد و برق هیچ خبری نشد! چه برسه به از نوع شدیدش! نتیجه گیری اخلاقی این که دیگه به آب و هوا هم نمیشه اعتماد کرد که وظیفه ی خودش رو بخوبی انجام بده دی

بالاخره آرزوها و تذکر دادنم افاقه کرد و آب و هوای ایران هم کار خودش رو کرد به فکر افتادم یک کاری بکنم که توی آلاسکا و سیبری و کانادا برف نیاد و همه اش بیاد اینجا

گسترش بارشهای جهانی رو از اینجا ببینید

حضور در لحظات اولیه ی خلقت!

بسم الله الرحمن الرحیم

تلسکوپ های مدرنی که امروز در اختیار داریم، این توان را در اختیارمان قرار داده است که به دوردست ترین بخش های عالم نگاه کنیم؛ مناطقی با فاصله ای در حدود 13 میلیارد سال نوری و این یعنی زمان هایی نزدیک (در مقیاس های کیهانی) به مهبانگ. اگر مهبانگ واقعا رخ داده باشد، انتظار داریم در چنین فاصله هایی ابرهای عظیمی از گاز را مشاهده کنیم که هنوز فرصت کافی برای تبدیل شدن به ستاره ها و کهکشان ها را نیافته اند. ستاره شناسان بتازگی چنین ابرهای گازی را در فواصل 12 تا 13 میلیارد سال نوری یافته اند. هرچند این ابرهای عظیم در فواصل بسیار دوری از ما قرار گرفته است، اما با دریافت نور عبوری از آنها و استفاده از روش طیف سنجی، می توانیم بدانیم که این ابرها از چه عناصری تشکیل شده است. همان طور که نظریه انفجار بزرگ یا مهبانگ پیش بینی می کند عناصر سازنده این ابرهای کهن کیهانی بسیار متفاوت از عناصر سازنده کیهانی که امروز ما را در برگرفته است. اغلب عناصر شیمیایی موجود در جهان اطراف ما از عناصر آلی تشکیل دهنده بدن خودمان تا عناصر سازنده کره زمین، عناصری است که زمانی در دل ستاره ها به وجود آمده است. از آنجا که ابرهای کهن کیهانی را ما در زمانی مشاهده می کنیم (13 میلیارد سال پیش) که هنوز ستاره ای در کیهان شکل نگرفته است، انتظار می رود ابرهای مزبور خالی از عناصر سنگینی باشد که ستاره ها آنها را به وجود آورده است. در واقع این ابرها فقط باید شامل عناصر سبکی باشد که در لحظات اولیه عالم شکل گرفته است. حالا جالب است بدانید مشاهدات مطابق همین پیش بینی هاست! این ابرها فقط شامل عناصر سبکی مانند هیدروژن و هلیوم است، یعنی عناصری که پیش از شکل گیری ستاره ها در کیهان گسترش یافته بود

دقیقترین نقشه ای که از کیهان در اختیار داریم.

منبع:تابناک


فکرش رو بکنید با این حرفها انگار ما از بدو خلقت حضور داریم تا الان! من که خودم رو در لحظات اولیه ی ساخته شدن کائنات دیدم!