پرواز آزاد یک پروانه ای

بسم الله الرحمن الرحیم

بیچاره را کو چاره ای؟ 

دنبال بهانه باید بود 

بهانه ای برای ماندن  

باید که زیست  

حتا به هنگامه ی سوختن  

حتا می شود ساخت  

بهانه هایی برای یک لبخند  

لبخند های پر شباهت بر تلخند  

و شاید حتا شبیه یک زهرخند 

...  

در عصر ناسزا و خون و مرگ  

در روزگار تیره و تار از نیرنگ  

وقتی روزها هم، مثل شب تلخند  

باید که دید، نشسته بر گل، پروانه ای 

نشسته بر گل پروانه ای

به روی آنها که ما را  

به اشک و آه خوانند  

مرده و مات خواهند
باید که نیشخند زد

باید آچمز کردشان  

به آرزو داشتن

برگ سبزی باید نقش زد

بر درختی، شاخه ی خشکیده ای
امید باید ساخت

همچون، کمال این ملک

بر سینه یِ دیوار ِاین زندان  
باید که نقب زد، نور باید تاباند،  

این دنیای تاریک را، باید که الوان کرد

بر این قبر، مفری باید کَند
دیوارها، را نبش باید کرد

یک در، باید که نقش کرد 
با رنگ، اورنگی باید ساخت

زندانبان ِدست به کمر ایستاده

منتظر ِ شکستن زندانی است

و زندانی، دلبسته به شکستن غرور زندانبان

پس باید که شکست ، غرور او، با لبخند

با کاشت بذر امید، می توان که برداشت،  

از بُن، می شود که کَند، ریشه ی این دیوار 

امیدش را ناامید باید کرد
این "باید" را فقط، باید که باور کرد،  

بهانه ای باید ساخت برای یک "لبخند"  

با پر و بالی بشکسته

چشم ها را باید که گشود و فقط باید دید  

پرواز آزاد یک پروانه ای

پرواز آزاد پروانه ای 
نظرات 36 + ارسال نظر
محرم یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 ساعت 08:14 http://namnammak.blogfa.com

بله همینطوره.مشهد رفتنتون مبارک.نظر پست بعدی بارز نمیشه اینجا یجا نوشتم.

سلام
ممنونم از شما

anirad پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 13:15

من جزو فراموش شده ها هستم. همون زمان که بودم هم فراموش شده بودم چه برسه به حالا که ...... . همین طور بماند بهتر است . قصد طرح معما ندارم ولی از نزدیکان دورتون هستم . اون موقع بچه بودم ولی شاهد تمام غمها و شادیهای همه بودم. کودک بودم اما عمیق می دیدم. تمام لحظات با شما و خانواده ی شما بودن را به یاد دارم و با احترام به یاد شما هستم. کودکانتان را در آغوش می گرفتم و کودکی ام را گاه و بیگاه در حیاط کوچکتان گذراندم ولی بیش از یک کودک آن روزها را به یاد دارم. ........ بگذریم . ..... . سالهاست که با زیارت و خلوت زیارت فاصله گرفتم ولی برای شما آرزوی زیارتی پر بار دارم و امیدوارم به سلامت برگردید.

سلام
با این نوشته اسامی زیادی به خاطرم آمد. اما به احترام شما که گفته ای "همین طور بماند بهتر است" از دنبال کردن اینکه شما کی هستی صرف نظر می کنم. من هم امیدوارم در پناه خدا و سلامت باشید.

ناهید پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 11:16

داداش جان به کوثر بگو داشتم دنبال هم ماهی میگشتم ، آخه خودم اردبهشتی ام

خب دختر من اردیبهشتیه و با اون هم ماهی شید

آشنایی با یک معلول قطع نخاع پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 10:11 http://iran.special.ir/

سلام جناب ستاریان
ممنون از لطفت
پروانه منو یاد یه مثل میاندازه که میگه پروانه ها یادشون میره یه روزی کرم بودن
با آرزوی سلامتی برای شما
با داشته‌های مثبت و نداشته‌های منفی باید شاد بود

سلام آقای زندی
مثل جالبی بود! ممنون که آمدی و قربانت

کوثر چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 22:36

سلام.عموجان جان من کجاست؟؟
عمه جان ناهید اردیبهشتی ام کرده اند...
وگرنه زمستانی ام

سلام
تا دوازده و نیم داشتم کارررر میکردم! تازه شام خوردم. الانم ساعت یک و نیم نصفه شبه!

ریحانه چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 20:35 http://chadormeshki.blogfa.com

وای عکس ها خیلی قشنگن!
پس باید دنبال بهانه باشیم برای زیستن!
مشکل ما اینه که این بهانه رو پیدا نمی کنیم

سلام
باید بگردیم و بهانه پیدا کنیم و اگر نشد بهانه بسازیم

گل بیتا چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 19:24

خب منم سی ام شدم.اینم کاسبی امروز.خدا بده برکت
عمو جان تراوشات ذهنی انگیزه میخواد که اونم همه جورش هست
سپاس از شما.

خب به مبارکی
انگیزه و استعداد و توانایی، که شکر خدا شما همه رو داری

ناهید چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 17:16

کوثر جون عمه اردیبهشت ماهی هستی ؟
اگه اینطوره تولدت مباررررررک

اسماْ بله ولی رسما نخیر!
ولی تولدشون مبارک

anirad چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 16:12

با درود
نوشته های زیباتون رو خوندم ، چندین ساله که می خونم . همیشه به یاد خاطرات کودکیم هستم . همیشه چشمان اشکبار مادر و نگاه مهربان و صبور پدر را به یاد دارم . آن روزها را از یاد نمی برم . همیشه و همیشه قدردان زحمات شما دلیر مردان هستم. دوست ندارم شعار بدهم اما من صفا و صمیمیت شما و پدر و مادر مهربانتان را هیچ وقت از یاد نمی برم. هر جا که هستید سلامت باشید.

سلام
ممنون از لطف و محبت شما. اما طوری نوشتید که انگار مرا میشناسید. اما من با آدرس ایمیل شما نتونستم شما رو بشناسم

فاطمه چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 16:04 http://fat-h.blogfa.com

دلنشین بود..عکس خیلی خوبیه. عکس از خودتونه یا عکاس کسی دیگره؟ زنده باشید

سلام
بله عکس رو خودم گرفتم. ممنون از لطف شما

کوثر چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 14:51

سلام
عموجان شما ماشالله سن وسالی ندارین که
اول اینکه تو پستو نوشت نوشتم چه ماهی ام!!!
دوم اینکه هجدهمممممممممممممممممممم بود
پیدا کنید پرتقال فروش را

سلام
بله ممکنه آلزایمر داشته باشم اما نوشته ی شما رو دیدم و فقط روزش یادم رفته بود

کوثر چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 11:57

درسته عمه جان ناهید
اینقدر که دلم برا عمو مصطفی تنگ شده بود برا عموهای واقعیم تنگ نمیشه از بس ایشون مهر ومحبت دارن

خدا شما رو همیشه لبالب از لطف خودش کنه که خیلی به من لطف دارید

ناهید چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 11:42

سلام کوثر جون عزیزم
ممنون از محبتت .
بازم بیست گرفتی خوشحالی ها عمه
منم خوشحالم خیلیییییی، از اینکه داداش دوباره اومده
دیدی کوثر چقذه این وبلاگ بی روح شده بود ؟

هر خونه ای با صاحبش صفا داره

صفای خونه ی ما به وجود و حضور شماهاست

گل بیتا چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 11:25 http://ARAK-IRAN.BLOGFA.COM

سلام عموووووووووووو
فنا و محنت و زوال
فدای دست گرم سال
کنون که روی ابتهاج
گشوده میشود خیال...
مننون از این پست و عکسهای بسیار زیباتون.
همیشه شاد باشید.

به به! سلاااااااام عمو
الان شعر قشنگت رو توی وبلاگ کوثر خانوم خواندم
شما ماشاءالله یکسره در حال ترواش شعری ها!
ممنونم از شما

کوثر چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 11:24



سلام ویژه خدمت عمه جان ناهید خودم

حسابی فک و فامیل دور هم جمعیم
آبجی ناهید! جواب برادرزاده ی من کوثر رو بده!

سودابه چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 11:23

سلام
بسیار دلنشین بودند هم شعر و عکس ها

سلام
ممنونم از شما

کوثر چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 11:04

وبیستتتتتت

و مبارکهههههههه

کوثر چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 11:03

آهان!

ناهید چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 10:39

شما هر لحظه زنده هستید در زندگی و با نمایش زیبایی های خداوند در حال اعجازید

همشا زنده باش و معجزه کن

اعجاز از آن خداست و من فقط دارم برویش چشم می گشایم

رویا چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 ساعت 10:32 http://delneveshtehayeman4u.blogfa.com/

پس باید عکس رو بهشون نشون بدم .. یا یه سری برم اونجا و ببینم دارن یا نه؟

بله سراغ شمعدونی رو که بگیرید چندین نوع رو نشونتون میدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد