| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم آخوند خراسانی در مباحثاتش با مرحوم میرزای نائینی چه خوب دیده و گفته بود که : " ما و علمای دیگر تا وقتی از بیرون به تشکیلات قدم نگذاشته ایم، فسادها و کاستی هایی را که در تشکیلات است به وضوح می بینیم و به راحتی با آن ها مبارزه می کنیم. اما وقتی خود وارد تشکیلات شدیم، فسادها و کاستی های آن را به وضوح نمی توانیم ببینیم. زیرا در آن هنگام، تشکیلات منسوب به ماست و ما منسوب به آن هستیم و هر کسی، همانطور که دیدن عیوب دیگران و عیوب تشکیلات دیگران – خصوصا اگر مخالفان او باشد – برایش آسان است، دیدن عیوب خود و تشکیلات خود و وابستگان خود برایش دشوار است. میان دلبستگی به یک شی و تشخیص معایب آن، نسبت معکوس برقرار است و معمولا هر کس هر چه را بیشتر دوست دارد، کاستی ها و معایب آن را کمتر می بیند."
حدود بیست روز قبل یادداشتی از رسول جعفریان در سایت انتخاب منتشر شد تحت عنوان: برخورد امام رضا (ع) با ادعاهای هاله نوری غالیان.
او در این نوشته به عنوان نوشداروی بعد از مرگ سهراب بعد از اینکه نزدیک به چهار سال از ماجرا گذشته است، چنین نوشت:
در این یادداشت کوتاه بنا دارم نگاهی به برخورد امام رضا علیه السلام با یک حکایت شگفت را بیان کنم. لازم این امر تعریف دو چیز است. یک غلو و دیگری شرحی از احوال یونس بن ظبیان.
1 ـ غالیان کسانی هستند که پرت و پلا می گویند و این پرت و پلای آنان، برای بزرگ کردن بیش از حد امامان، نسبت دادن الوهیت و نبوت به آنان و نقل اخبار عجایب و غرایب در ارتباط و اتصال با عالم بالاست. در باره غلو فراوان گفته شده است، اما آنچه مهم است این که غالیان از اواسط قرن اول هجری در اطراف ائمه پدید آمدند. انگیزه های آنان از جهل گرفته تا دست و پا کردن موقعیتی برای خود، یا حتی انگیزه های مالی، هرچه بود، نتیجه اش شکل گرفتن اندیشه های تندروانه با محوریت امامان بود. ادعاهای مهدویت پشت سر هم، تفویض اختیارات خداوندی به امامان، تأویل مفاهیم دینی، رواج باطنی گری و بسیاری از انحرافات دیگر که مع الاسف مشتری هم زیاد داشت، از جمله مواردی است که از غالیان نقل شده است. یکی از چندین فرقه غالیان، فرقه طیاره بود.
2 ـ یونس بن ظبیان از راویان دوره امام صادق (ع) است که رجال شناسان شیعی مانند ابن غضائری، نجاشی و علامه حلی، او را متهم به غلو و کذب کرده و منحرف دانسته‌اند. روایات چندی از وی در متون حدیثی برجای مانده که به طور معمول چندان به آنها اعتمادی نیست. وی از دوستان ابوالخطاب اسدی بود که از رهبران غالی است و از سوی امام صادق (ع) همواره مورد انکار و طرد و لعن بوده است.
اما روایت ذیل که برخورد امام رضا را با یک نقل یونس بن ظبیان نشان می‌دهد جالب است.
محمد بن قولویه قمی از سعد بن عبدالله اشعری از محمد بن عیسی از یونس بن عبدالرحمان نقل کرده است که از مردی از فرقه طیاره شنیدم که برای امام رضا علیه السلام این حکایت را از یونس بن ظبیان نقل کرد. یونس گفت: در یکی از شبها من در طواف بودم. ناگهان ندایی از بالای سرم شنیده شد که می گفت: ای یونس! اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری. ای یونس من خداوند هستم، هیچ خدایی جز من نیست، من را عبادت کن. و برای یاد من نماز بگذار. من سرم را بلند کردم، در همان حال جبرئیل را دیدم. [در اصل روایت به اختصار «ج» می‌گوید که مرحوم مجلسی هم [بحار: 25/ 264] نوشته مقصودش جبرئیل بود].
ناگهان امام رضا (ع) خشمگین شد، به طوری که نتوانست خود را نگاه دارد (لم یملک نفسه) سپس به این مرد گفت: از پیش من برو، خداوند تو را و کسی که این حکایت را برای تو نقل کرده، لعنت کند. خداوند یونس بن ظبیان را هم لعنت کند.، هزار لعنت که بعد از هر کدام هزار لعنت دیگر باشد، لعنتی که هر کدام تو را تا قعر جهنم می‌رساند. بدان، آن که او را ندا داده کسی جز شیطان نبوده است. اما یونس بن ظبیان هم با ابوالخطاب در بدترین عذابها با همدیگر هستند، به همراه دوستانشان، با همان شیطان، با فرعون و آل فرعون. این را من از پدرم (در باره او شنیدم). یونس بن عبدالرحمان گوید: این مرد برخاسته بیرون رفت. هنوز ده قدم از در دور نشده بود که افتاد و غش کرد و جنازه اش را بردند. (رجالالکشی ص : 364).
این حکایت برخورد امام را با ادعاهای عجیب و غریب که این روزها در جامعه ما اندک نیست نشان می‌دهد. کسانی که داستان های عجیب در باره علما می گویند و روزانه آنان را با عوالم غیبی متصل می کنند و نسبت های نامتعارف می‌دهند، باید از این حدیث عبرت بگیرند. کسانی که هاله های نور غیبی می‌بینند و مدعی هستند که مستقیم از خدا و امام زمان توصیه هایی می شنوند.
پایان نقل قول
بله زمانی در پیش از انتخابات 88 تمام خطاها و اشتباهات و کجروی ها و خطرات دولت فعلی از سوی رقبا گفته شد و از سوی طرفداران قبلی دولت و دشمنان فعلی او! به دشمنی و همسویی با دشمنان و آب به آسیاب ایشان ریختن معنا گرفت، اما کم کم چشمها به جمال حقیقت آشنا شد و گفتند همان حرفهایی را که زمانی فتنه گری و همسویی با دشمن و آب به آسیاب دشمن ریختن، معنا داشت!
به قول سعید قاسمی که اغلب بسیار زشت و زننده حرف می زند، این اتفاق زمانی افتاد که او دیگر از چشمها افتاد:
عزیزم! یادمان باشد که ما نوکر ولی فقیهیم نه نوکر بادمجان. بفرماید " چه عالی" می گوییم " عالی تر از این نمی شود." بفرماید " چه مزخرف! " می گوییم " مزخرف تر از این نمی شود." این انتخابی که آقا کردند، و این بابا شد رئیس جمهور، خیلی قد آرنولدی داشت؟ نه والله! تیپ اش...." بقیه را خودتان جستجو کنید و بخوانید که من شرم دارم بنویسم!
اخیرا هم سایت عصر ایران مطلبی نوشته است تحت عنوان: درباره احمدی نژاد چه می گفتند؟ خودتان مطلب را کامل بخوانید، در قسمتی از آن برای یادآوری اینطور آمده است:
حضرت آیت‌الله مصباح یزدی: «دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد؛ قبل از برگزاری مرحلۀ اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت: نگران نباشید، احمدی‌نژاد رئیسجمهور می‌شود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیاء پیش از نیمۀ شب به خواب می‌رود. در خواب به او ندا می‌شود که بلند شو برای احمدی‌نژاد دعا کن، وجود مقدس ولی‌عصر (عج) دارند برای احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گوید من حتی اسم احمدی‌نژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمی‌شناختم! خود ایشان نیز در تاریخ دهم دی‌ماه قاطعانه گفته بود که من رئیسجمهور خواهم شد. کسانی با او شوخی میکردند که این چه حرفی است می‌زنی؟ چه کسی به تو رأی می‌دهد؟ چه کسی تو را می‌شناسد؟ گفته است این قول یادتان باشد، امروز 10/10/83 است، من رئیسجمهور خواهم شد! حالا خواب دیده یا کسی به او گفته است من نمی‌دانم!» (گفتمان مصباح، رضا صنعتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص883)
ایشان در اولین دیدار خود با احمدی‌نژاد پس از انتخابات ریاست‌‌جمهوری خطاب به وی:
«خدای متعال را شاکریم که زمینۀ انتخاب چنین شخصیتی برای این دورۀ خاص از انقلاب را فراهم کرد و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولی‌عصر(عج) یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخۀ الهی که در این زمان در جامعۀ ما دمیده شده و آثارش در علاقۀ بیشتر مردم به دین و اندیشه‌های اسلامی ظهور یافته، مرتبه‌ای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام(ص) تحقق پیدا کرد و ان‌شاءالله مرتبۀ کاملش در زمان ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) تحقق خواهد یافت». (همان، ص881)
ایشان در جلسه دیگر: «رئیسجمهور وقتی از طرف ولی‌فقیه نصب شد می‌شود عامل او، و آن پرتو قداستی که او دارد، بر این هم می‌تابد، وقتی شد رئیس‌جمهوری اسلامی، حکمش را از رهبر یعنی از جانشین امام دریافت کرد، آن قداست بر این هم می‌تابد، آن‌وقت اطاعت رئیسجمهور، اطاعت مجلس و سایر نهادهای قانونی هم می‌شود اطاعتِ خدا». (21/5/1388)
انتهای نقل قول
بله وقتی عقلمان را تعطیل کنیم و همه ی وجودمان بشود گوش و بدهیم دست این و آن، یکروز یک نفر را برایمان در هاله ی تقدس می پیچند و روزی دیگر او را جریان انحرافی خوانده و منحرف می نامند و رکیک ترین الفاظ و توهین ها را بر علیه او روا می دارند!
...
پ ن:
ماجرای ندیم سلطان و ندیم بادمجان به نقل از رساله ی دلگشای عبید زاکانی را می توانید در اینجا بخوانید
سلام و ارادت
خدا رحمت کنه مرحوم حبیبی رو ... نکته: حفظه الله به گمانم در خصوص زندگان بکار بره ... برای رفتگان، رضی الله عنه و رحمه الله و ازین قبیل ...
ارادت
به به! سلام!
پارسال دوست امسال فراری!
ترک دوستان واقعا به همین راحتی؟
در مورد حفظه الله یا رحمه الله. این مطلب قبل از فوت آقای حبیبی منتشر شده و من هم نخواستم تغییری توی ان بدم
عرض ادب و احترام
سلام آقای ستاریان عزیز
خیلی خوش اومدید قربان .
سلام پرستو خانم
ممنونم و من هم به شما خیر مقدم عرض می کنم
معصوم (علیه السلام) در روایتی میفرماید: ما رایت جاهلا الا فرطا او مفرطا (هیچ جاهلی را ندیدم مگر اینکه یا افراط کار بود یا تفریط کار)
آن جماعتی که آن روز در حمایت از احمدی نژاد آنقدر سینه چاکی میکردند همانهایی هستند در زمان خاتمی هم احمقانه مخالفت میکردند و اراجیف هر از خدا بی خبری را به گردن خاتمی می انداختند.
بعضی ها هم در مخالفت با احمدی نژاد گرفتار این افراط و تفریط هستند و مثلا از مسخره کردن قیافه ظاهری اش هم دریغ نمیکنند.
آقای ستاریان عزیز، هرچه میکشیم از جهالت است. از عمیق ندیدن مسائل
سلام
برای مذمت افراط و تفریط بسیار میتوان گفت . آیه ی قران داریم که می فرماید:« و کذلک جعلناکم امٌة وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً »؛ (سوره بقره، آیه 143) یا حدیث داریم خیر الامور اوسطها بهترین راه، اعتدال است.
دقیقا! این از جهل است، چون بحث اینها که کارشان هتاکی و فحاشی است. بسیار فراتر از مسئله ی رعایت اعتدال و عدم افراط و تفریط است!
اگه فمینیست بشم کار شما در میاد ! چون علیه ظلم شما مردها پست می زنم و اونوقت شما مجبور می شید برام کامنت فله ای بذارید
خط اول در مورد تابناک بود دیگه ! این آلزایمر بد جوری افتاده به جون شما !
جایی خواندم:
یعنی رسما عاشق اون دسته از مردایی هستم که مردونگی و غیرتشون فقط تا دم تنها نموندن طرف مقابلشون در شب تو خیابون جواب میده و هنوز تنها موندن اون شخص تو ناراحتی ها و مشکلات و بیماری ها براشون تعریف نشده است...
بله ظلم اینه خانم فیمینیست و احتیاج به کامنت فله ای هم نداره
من تابناک رو توی کامنت شما پرسیدم و شما اینجا به من جواب دادی؟!
سلام
حتما به جرم سیاه نمایی و ایجاد یاس و بدبینی !
آقای ستاریان این یعنی چی : ... از توی آشپزخانه فحش نثار ...
شما باید یک توضیح قانع کننده برای این حرفتون بیارید !
همین حرفا باعث می شه ما بریم فمینیست بشیم
سلام
این جمله " حتما به جرم سیاه نمایی و ایجاد یاس و بدبینی !" خطاب به کیست و چرا کامل نیست؟!
خب او از مخالفین سر سخت ورود زنان به اجتماع بود و هست. این مخالفت او با ورود زنان به عرصه ی فعالیت اجتماعی و اظهار نظرات فراوان در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه باعث شده بود اسم آشپزخانه بر سر زبانها بیفتد
فیمینیست بشید؟ خب بشید!
سلام
من یه روز یه ساعت سخنرانیش را تحمل کردم. چقدر بد و بیراه و مزخرف گفت.
صبح تون بخیر
جناب ستاریان حقیقت امر اینه که باید یه روزی فضایی ازاد و باز پیدا بشه تا بنویسند اینها چه کردند! چه ها گفتند! و و....
ای بابا این چاپلوسان و متملقسن کتاب معجزه هزاره سوم را نوشتند!
واااااااااااااااااااااای از این قاسمی! حال ادم بهم میخوره.
سلام و صبح شما هم به خیر و سعادت
آیندگان در تاریخ قضاوت راحت تری خواهند داشت
در مورد قاسمی از بس زشت حرف زده من نتوانستم حرفش را که قبلا منتشر شده، را نقل کنم!
دانشگاه کلمبیا یادم افتاد و تمام اون ماجراها و .. راستی الان یادم افتاد این فاطمه ی رجبی کجاست و چرا اینروزها دیگه ازش خبری نیست؟! که از توی آشپزخانه فحش نثار هر آنکسی میکرد که کوچکترین انتقادی به معجزه ی هزاره ی سومش داشت!
معجزه ی هزاره ی سوم
این هم نمونه ای از ناسزاگویی های او:
http://www.aftabnews.ir/vdcivzaq.t1azp2bcct.html
....
آهان حالا فهمیدم!!
او که ۲۸/۲/۸۸ می گفت:
مخالفان دکتر احمدی نژاد در خط شیطان هستند
اما فاطمه رجبی این روزها چه می گوید؟ :
http://www.shafaf.ir/fa/news/143996/فاطمه-رجبی-این-روزها-چه-می-گوید
فکر می کردم یک اندیشه ای دارم و این را ارائه می دادم و امروز نمی خواهم دیگر این اندیشه را نشر دهم.
خالق معجزه هزاره سوم این روزها که دولت در مظان بحث های زیادی است روزه سکوت گرفته است و دیگر کمتر سخنی از او شنیده می شود.
همسر دکتر الهام درباره سکوت طولانی مدتش می گوید: من از حضور سیاسی استعفا داده ام و دیگر نظری نمی دهم و کنار کشیده ام.
عباس سلیمی نمین چندی قبل با اشاره به دفاعیات فاطمه رجبی از محمود احمدی نژاد گفته بود: قطعاً میتوان خانم رجبی را جزء عناصر ناپخته سیاسی ارزیابی کرد که ناخواسته در متوهم نمودن رئیسجمهور تأثیر داشت.
جالب بود. هیچ وقت توضیحی به این دقت درین باره نخوانده بودم.
ممنون از حوصله و دقت نظرتان و مرسی بخاطر لینک آخر.
سلام
ممنونم و خوشحالم که با وجود طولانی بودن، خواندید و مورد توجه تان وافع شد. من خودم تازه درک می کنم که چه جور اشخاصی با امثال حلاج دشمنی داشته اند!
درود بسیار
همیشه جماعت نادانی هستند که این غلو ها را باور می کنند و هرچه هم غلیظ تر باشد بهتر باور می کنند و البته این جماعت عوام در دیار ما هم بسیارند آن طور که گاهی می پندارم مملکت از آن ایشان است وما اینجا غریبیم . پس در دیارنادانان باید هم اینگونه سخن راند تا دل ایشان بدست آورد . روزی اختلاف بر سر رویت ماه بود دوستی با دفتر یکی از ... تماس گرفته بود و سوال کرده بود به ایشان گفته بودند نظر آقا این است که امروز عید نیست البته ما برای آنها می گوییم که به ما ایمان دارند اگر کسی برای خودش رفته است تلسکوپ کشیده است و چیز دیگری دیده خودش می داند . اگر مقلد آقا هستید حکم چنین است. و صد البته که اینجا
همه ندیم آقایان هستند و غلط زیادی می کنند دوربین بکشند .
میگویم بدنیست شما هم از اول تکلیف خواننده را روشن کنید
بداند کامنتی که می نویسد جوابی خواهد داشت یا نظر همایونی
بربی جوابی کامنتها واقع شده است . تا بیهوده ترافیک اینترنتی را سنگین نکند مرتب بیاید دق الباب کند ومزاحم وب شما بشود .
(نرنجید ها ! صاحب خانه مختاراست. مزاحی کردیم من باب فراهم نمودن موجبات خنده شادی شما)
سلام بر داداش عمران
در مورد جواب دادن برای کامنت دوستان، راستش بنای من بر این است که کامنت شکل گفت و گو پیدا کند و حتا برای دوستی که صراحتا نوشته است دوست ندارد کامنتش پاراف شود، شده به اندازه ی یک جواب سلام، زیرنویس کرده ام، اما در مورد پست قبلی بنا داشتم جوابها را از اشعار گوته انتخاب کرده و به زبان او بدهم! که هم مطالب بیشتری از او نقل کنم و هم دوستان با شعرهای او بیشتر آشنا شوند. تعدادی را هم از اشعارش انتخاب و برای جواب اماده کردم. اما کامنتها زیاد شد و گرفتاری شخصی که دوستان در جریانش هستند توی همین دو سه روز، این مجال را از من گرفت و نشد قصدم را پیگیری کنم و این شد که شد و می بینیم
...
درباره ی رویت هلال ماه یادم هست یکبار به نماز عید فطر آیت الله بهجت حمله شد چون او بر خلاف تریبون رسمی، یکروز جلوتر را عید و اعلام نماز کرده بود!
ببم جان من همین الان کامنت دونیهام رو راحت باز کردم و دیدم هیچ خبری از ارور نیست ! چرا شما به بلاگفای زبون بسته تهمت می زنید !
این علیرضا شیرازی ما ،چه هیزم تری به شما فروخته ؟
اما من هر کامنتی را باز می کردم ارور میداد. علیزضا شیرازی زحمت زیاد کشید اما بلاگفا را توی فشار تقدیم حضرات کرد و اینکارش ارزش کار او را از بین برد!
"یک طرف به رئیس جمهور قانونی کشور، صریحترین و خجالت آورترین اهانتها و تهمتها را بیان می کرد و با پخش کارنامه های جعلی برای دولت، رئیس جمهور متکی به آرای مردم را دروغگو، خرافاتی و رمال می نامید "( نماز جمعه تاریخی تهران)
بله همین حمایت و حمایتهای بی چون و چرا از او، همه دهانها را بست و مانع کوچکترین انتقادها شد و او را عزیز دردانه کرد و او هم که دید بر اسب مراد سوار است تا هر کجا که خواست تاخت! و آمد این خرابی عظیم که فغان همه را به آسمان رساند!
خاطره آیت الله منتظری از آیت الله طالقانی:
اوایل سال 1356 با" آسید محمود" هم سلولی بودم ، یک شب بی وقفه سیگار می کشید و راه می رفت ،
نیمه شب بهش گفتم : خفه شدیم از دود چرا نمی خوابی؟
ایشان گفت : مگر نمی بینی ؟ مگر نمی شنوی؟
گفتم : چی رو ؟
گفت: صدای مردمو ! انقلابو ! دارن پیروز میشن!
من گفتم: خب بشن چه بهتر !
ایشان در جواب گفت: چرا متوجه نیستی ! شاه می رود مردم به ما مراجعه می کنند . بلد نیستیم مملکت داری را، همین یک ذره دینی را که هم دارند از کف می دهند این مردم بی نوا.....
سلام
آنروزها حتا توی ذهن مبارزان داخل زندان هم نمی رفت که وضع به اینجا برسد و آقای طالقانی بسیار روشن ضمیر بوده و دغدغه ی اصلی اش دین بوده که چنین مصطرب و نگران بوده است.
من شبیه به این مطلب را از آقای شاه حسینی از نزدیکان آقای طالقانی هم خوانده ام!
هر چی فکر کردم این جمله رو تو چه کتابی خوندم تا منبعش رو ذکر کنم یادم نمیاد
اصلا هم آلزایمر ندارم چون اگه آلزایمر داشتم جمله رو فراموش می کردم 
"دین برای بعضیها به مثابه ی اسم شبی هست که اونها را به قله ی رفیع جادویی قدرت می رسونه :
تو جمله ی اصلی ننوشته بود بعضیها ! از یک عده اسم برده بود
سلام
از خودمان زیاد توقع نداشته باشیم. بنا نیست که هر چه خواندیم را با ذکر دقیق صفحه و نام کتاب و اسم نویسنده را به ذهن بسپاریم.
این آلزایمر نیست
مهم اسم شب بودن دین برای همان بعضی هاست
سلام
بعضیها برای این دو روزه ی دنیا تن به چه رذالتها و پستیهایی که نمی دن ؟! سردار !!!!!!!!!!!!
آقای ستاریان عزیز دین برای بعضیها به مثابه ی اسم شبی هست که اونها را به قله ی رفیع جادویی قدرت می رسونه ، این دین همون دینیه که شریعتی ازش به عنوان دین شرک نام می بره و همون دینیه که مارکس می گه افیون توده هاست .
این افراد به هر قیمتی می خوان حکومت کنند و چه وسیله ای بهتر از دین می تونه اونا رو به هدفشون برسونه ؟
سلام
هیچ چیز این مثلا سردار! به اندازه ی بدزبانی و فحاشی کردن او بد نیست. اینها برای رسیدن به لیفه ی قدرت، خود را مجاز به گفتن هر و فحش و تهمت و ناسزایی می بینند!
من پریروز فایلی برایم بلوتوث شد از مراسمی از هیئتی ها و رئیس هیئت ها و در آن مزخرفترین و رکیک ترین حرفها را از بلند گو و با اکو شنیدم که دست جمعی خنده تحویل می گرفت و هیچ نماند که از مضجکه ی این آقای به اصطلاح مداح در امان مانده و به آن توهین و فحاشی نشده و مسخره نگردد! ار اذان که یکدفعه به آهنگ کوچه بازاری تبدیل می شد و دوباره از ترانه به حی علی الصلاه می رسید!! نوحه و ذکر مصیبت را با قر و قمیش و همراه با فحاشی به حاضرین می خواند و عجبا که یک نفر به او اعتراضی نکرد و بلکه خنده ی دسته جمعی هم می گرفت! و فقط خواننده ی زن زمان طاغوت با احترام یاد شد و پروین اعتصامی گرفته تا تمام مراجع قم و همه ی روحانیت و شیخ حسین انصاریان و تا تمام مقدسات را به مسخره گرفته و به هر کس دلش خواست فحش داد و به آن خندیدند و البته کسی هم نیست که جلودار اینها باشد
به نظرم این ها کوچکترین اعتقادی به دین نداشتند و ندارند
سلام علیکم.
متأسفانه همان طور بوده و هست که آخوند خراسانی گفته. در زمان شاه، شاه انتقادها را وصل می کرد به مرتجعان و مارکسیستها و مارکسیستهای اسلامی و آخوندهای احمق و این جور چیزها. بعد از شاه، از 22 بهمن 1357 تا الان، انتقادها و اعتراضها را حمل می کردند بر این که طرف
ضد انقلاب
مقدس نما
متحجر
لیبرال
منافق
سلطنت طلب
پیرو اسلام آمریکایی
فتنه گر
بی بصیرت
انحرافی
نچشیده ی طعم شیرین ولایت
.....
است. اگر سیستم، و قانون، طوری بود که مردم ناظر شخص اول مملکت باشند، نه که شخص اول مملکت ناظر بر مطبوعات و ناظر بر چه گونه برگزار شدن انتخابات باشد، این طور نمی شد مملکت.
به قول مرحوم منتظری، به جای این که ــ مثلاً ــ مراقب تقوای شخص اول مملکت باشند (عده ای مانند آقایان جنتی و سیداحمد خاتمی و ... مراقب تقوای شخص اول کشور هستند)، معیارهای بیرونی باید در نظر بگیرند.
به هر حال آماده می شویم برای حضور در انتخابات شکوهمند خرداد 1392.
سلام
ما هیچ وقت عادت به گفت و گوی رو در رو با مخالفین مان و چانه زدن و به تفاهم رسیدن با آنها نداشته یم.
منفعت!
چیزی که آدمها را وا می دارد که هر زمان حرفشان را با منفعت خویش عوض کنند!
سلام
بزرگترین آفت توی تاریخ ما به قدرت رسیدن ابن الوقتها و فرصت طلب ها بوده که همیشه هم از طریق تملق گفتن به قدرت رسیده اند!