تودیع و معارفه مدیریت و نقش OK

 

بسم الله الرحمن الرحیم

به نمایندگی از ساکنان ساختمان ، از جناب آقای ... که طی دوران ِ انجام مسئولیت، مدیریت ِساختمان ما را عهده دار بوده اند، و متحمل زحمات زیادی شده، و به نحو احسن به ایفای این مسئولیت پرداخته اند، تقدیر و تشکرم را، خدمتشان تقدیم می کنم.

با توجه به احاله ی مسئولیت مدیریت ساختمان به بنده، بمنظور ادامه روند قبلی و توان انجام کارها به صورت شایسته، خواهشمندم در اسرع وقت :

کلیه ی حسابهای زمان تصدی خود را بسته و ضمن ارائه ی بیلان کار ِ طی دوره ی سپری شده، حساب طلبکاری و بدهکاری اعضاء ساختمان را اعلام و موجودی صندوق را ارائه بفرمایند.

کلیدهای مربوط به مشاعات ساختمان، اعم از موتور خانه، اطاق آسانسور و تابلو اعلانات را محبت کرده، تحویل دهند.

دفاتر، نامه ها و قراردادهای مربوط به شرکتهای طرف قرارداد و طرف حساب با تعمیرات و نگهداری موتورخانه، آسانسور، نظافت ساختمان، بیمه ی آسانسور، ومابقی اطلاعات و شماره تماسها را ارائه بفرمایند. متشکرم

از شما همسایگان عزیز نیز تشکر می کنم و ادامه ی همکاری شایسته تان را همچون سابق خواهانم

با تقدیم احترام ....(اسم خودم ) 16/10/91 

حدود پانزده روزی است که طی نامه ای که به در و دیوار چسبانیده اند من از صورت یکی از ساکنین، ارتقاء مقام پیدا کرده ام و شده ام رئیس ساختمان! و اما دیدم هیچ خبری از دفتر و دستک و بودجه و ساختمان و میز ریاست و این حرفها نیست، چند روز قبل مدیر قبلی را دیدم و طی یک لابی در پارکینگ ساختمان از او خواستار تحویل کامل مدیریتش شدم و او ضمن دادن توضیخاتی مختصر گفت OK! اما همچنان خبری نشده و شانزده روز هم از مدت مسئولیت من گذشته است! پس الان نامه ی بالا را تهیه کردم برای الصاق به در و دیوار آپارتمان، و ثبت در تاریخ، که ایندگان نگویند فلان کس آمد و هیچ کاری نکرد و رفت! 

اما راستش می ترسم که مدیر قبلی همچنان به نوشتن OK زیر این نامه بسنده کرده و اقدامی عملی نکند! 

اما این OK یعنی کِی؟ به کامنتی در این مورد برخوردم، هر چند جوابی برای سوالم نگرفتم، اما برایم جالب بود که مقصر اصلی وضع پیش آمده برای من یک کارگر بیسواد امریکایی بوده، وقتی راجع به OK اینطور خواندم:

دریک انبار کالا در امریکا ، کارگر بی سوادی به کار مشغول بود. او وظیفه داشت تعداد کالای مورد نظر هر گونی را شمارش کرده و در صورت صحیح بودن میزان آن ، روی گونی بنویسد All Correct به معنای " صحیح است" ، چون این کارگر بی سواد بود و طرز نوشتن این کلمه را بلد نبود و فقط تا حدودی حروف را می شناخت ، با استفاده از صدای اول کلمه ها علامتی روی گونی ها می گذاشت.
به این صورت که به جای All ، ازحرف O و به جای کلمه Correct ، از حرف K استفاده
می کرد و لذا به جای اصطلاح All Correct روی گونی ها می نوشت OK
و جالب اینکه هر دو این حروف با حرف اول کلمه اصلی تفاوت داشت
و وقتی کارفرمایش از او پرسیده بود این حروف چیست وی در پاسخ گفته بود به اختصار نوشته است All Correct . از آن به بعد استفاده از کلمه OK در آن انبار رسم شد و سپس به تدریج در دنیا همه گیر شد و امروزه مردم سراسر دنیا از آن به عنوان یک کلمه کلیدی در محاورات استفاده می کنند.

نظرات 23 + ارسال نظر
شنگین کلک سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 13:07 http://shang.blogsky.com

درود بسیار (البته در سکوت)
اولاً که من نیز این ارتقاء مقام شایسته را به شما کلیه همسایگان
و عوامل جلو و پشت پرده و تبریک میگویم باشد که مشت محکمی
بر دهان یاوه گویان شرق وغرب عالم وجود بنوازد .
ما شنیده بودیم این کارگر بیسوارد آبراهام لینکلن بوده
http://ghortosht.blogfa.com/post-64.aspx
البته حالا مهم نیست دیگه هرکی بوده این تیکه را خوب اومده
البته شما هم خوب اومدی به مدیر اسبق .

سلامی به لطاقت سکوت
ممنون و با توجه به پر شدن خزانه از وجوه واریزی شارژها، فعلا که خوش خوشانمان شده. هر چند سوراخ شدن سقف پارکینگ طبقه ی همکف و سرازیر شدن آب و دزدیده شدن کفش جماعت اخوان از کل ساختمان عیش مان را منفص کرد و از حیرت و خجالت آب شدیم که سارق مشغول به شغل شریف دزدی، چرا هیچ کفشی از کفشهای بانوان را نبرده است؟! بعد که ساعتی فکر کردیم ذهنمان را کاشف به عمل آمد و به این نتیجه رسیدیم که یحتمل آنکه یه سراغ کهنه فروشهای سید اسماعیل رفته و کفش کهنه ای می خرد از آقایان است و خانمها هرگز چنین خبطی نمی کنند
دکتر انوشه که در جایی ابراهام لینکلن را بی سواد خطاب می کند و می گوید بخاطر بی سوادی می خواسته بنویسد ALL CORRECT مخخف آن را نوشته OK!! باید به نوشته ای از او استناد کند والا ما ایرانی ها بی سند و مدرک خود را علامه ی دهر می خوانیم و همه را بیسواد می دانیم !

وصال دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 15:50 http://rej3at-e-sadr.blogfa.com

سلام
البته شما به این ماجراهای OK که در فرنگ باب شده توجه نفرمایید
شوخی با داستان های مربوط به OK معمول است
مثلا ما شنیده ایم حرف O در واقع عدد0 بوده در قدیم وقتی سپاهیان روم از جنگ بازمی گشتند در صورت پیروزی در جنگ بدون تلفات پرچمی را با خود حمل می کردند با علامت "0K" مخفف 0Kill بدین معنا که سپاه ما در جنگ کشته نداده و پیروز برگشته...

راست و دروغش را خداوند عالم آگاه است و بســـــــــــ

سلام
OK پس میان علما در مورد OK هم اختلاف هست؟!
اینکه شما نقل کردی هم جالب بود و خودش شاید یک جوک باشه. نمیدانستم میشود جنگ کرده و 0 نفر کشته داد!

خراسانی یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 21:58 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام.
ریاست ساختمان، یعنی مدیریت واقعی.
رئیس ساختمان بودن مثل رئیس جمهور بودن( یا هر پست دولتی دیگه که فکرش رو بکنی) نیست، چون هیچ نیازی به دفتر و دستک، روابط عمومی، پشت هم اندازی، رئیس بازی، رانتخواری، تقلب انتخاباتی! و... نداره. باید مدیر باشی تا بتونی امور یک بلوک آپارتمانی را بگردونی.

امیدوارم مدیر موفقی باشید.

سلام
واقعا همینطوره که شما گفتی. اداره ی یک ساختمان و برطرف کردن مشکلاتش و همینطور ایجاد تعادل در روابط همسایه ها ربط مستقیم به مدیر آن ساختمان داره. والا همه با هم به لجبازی می افتند و کارها چنان گره ای می خوره که هیچ جور نمیشه درستش کرد! و من این را یکبار دیده ام که همگی آپارتمان شان را زیر قیمت گذاشتند فروش برای فرار از آن وضعیت. اما با عوض شدن مدیریت همه چیز کاملا عوض و در مدت کمی به سامان شد!

ممنونم از ابراز امیدواری شما

کوثر یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 16:25

بیستتتتتتتتت
هورااااااااا

بیستتتتتتت؟!!
ای بابا حالا یعنی باید من بیچاره پست عوض کنم؟!

کوثر یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 16:24

سلام
نوزده

سلام
نوزده؟!

شرجی شرم یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 14:31 http://sharjee.blogfa.com

سلام
ما که مشغول کسب دانش روز بودیم این چند روزه چه اتفاق مبارکی افتاده !
آقای ستاریان مواظب باشید آخر سر به کسری صندوق نکشه کارتون چون اگه بخواهید درست کار باشید صندوق تان کسری ی ورد و اگر خواهید بازهم درستکار تر باشید با انباشت موجودی مواجه خواهید شد !
درضمن اگه تونستید حساب و کتاب رو کامل از مدیر قبلی تحویل بگیرید یه جایزه اساسی پیش من دارید !
یه وبلاگ هم برای ساختمان بزنید بخشنامه ها و... رو از طریق وبلاگ ساختمان منتشر کنید

در هر حال آرزوی موفقیت داریم

سلام
کسب دانش روز؟! راستش من هم تازه رسیدم و هنوز نمی دانم چه خبر شده!
خب سابقه ی مدیریت توی ساختمان قبلی داشتم و با همه ی دردسرها همه چیز را شسته رفته هرماه گزارش می کردم و آخر هم با رفع تمام مشکلات ساختمان، مدیریت را تحویل دادم.

آراس یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 14:07 http://kakaras.blogfa.com/

سلام جناب ستاریان . تبریک ما را بابت این ارتقاء مقام پذیرا باشید واز خداوند منان خواستارم که توفیقات شما را روز افزون نماید .البته ناگفته نماند که ما هم مدیر ساختمان هستیم ولی در سایز 6 واحدی

سلام
به به! بدینوسیله به مدیر سایز ۶ واحدی از مدیر سایز ۱۰ واحدی تبریکات صمیمانه ارسال می شود
دیگه شما درد کشیده ای و می دانی که من چه می گویم!

نکته دان یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 13:20 http://noktedan.blogfa.com/

سلام
کار پر درد سر و مسئولیت زایی است خیلی هم حوصله میخواهد
مگر اینکه همسایه های خوبی داشته باشید.

سلام
راستش کم بود جن و پری، یکی هم از دیوار پرید! کم دردسر و گرفتاری داشتم این هم شد قوز بالای قوز

کوثر یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 13:08

اوکی
اوکی
مریم جون بزن لایک و...

چی چی رو اوکی اوکی
مریم جونش جرات داری لایک بزن

مریم یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 09:44

سلام آمدم به عرضتون برسونم که جناب آقای ستاریان با پذیرش مدیریت ساختمون از دست رفتند ...
ببینید چه راحت همسایه ها خریدنشون :
"سرشیر محلی و همراه با عسل خوانسار و گلپایگان با فطیر آذربایجان از همسایه ها تحفه رسیده، بدم خدمتتون "
این جمله رو آقای ستاریان تو وب کوثر نوشتند .
آقای ستاریان واقعا قیمت شما اینقدر بود ؟!!!

سلام
مردم همیشه در صحنه به این شایعات توجه نکنید. اینها عوامل دشمن هستند و مطالبی را که من عرض کردم را دارند تحریف و مصادره به مطلوب می کنند. من توی مصاحبه یک چیز دیگه گفتم و اینها دارند جوسازی و شایعه سازی می کنند

محمد مهدی یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 08:31 http://1sobhe14.persianblog.ir/

سلام
گول این تبریک و به به و چه چه ها را نخور
این میز و ریاستا ماندگار نیستدیر یا زود میگند جناب ستاریان کلید و بده اون وقت میگی اوکی
راستی امروز صبح حس و حال مشترکی داشتیم. بیا و ببین

سلام
چکار کنم خب؟! دارند پوست خربزه میدند زیر پام اگر به زبان خوش بگیرند که من حرفی ندارم آهان از اون لحاظ OK OK
الان میام

کوثر یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 08:09

عجب کاری یاد جناب علایی دادماااااا
از کار وزندگی افتاده بنده خدا
خب من که شونصدم شدم ولی خب در واقع اولم مگه نه عموجان

بله خب بنده ی خدا شب و روزش شده کمین نشستن برای کسب مدال
کسب مقام شونصدمی شما هم مبارک

کوثر یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 08:07

سلام عموجان مدیر خودممممممممممم
مبارک باشهههههه
عجب مزه ای میده عموی آدم مدیر باشه هاااااااا
میگم این صبحونه که شرح توصیفاتش وبرام نوشتین ونوش جان کردین؟؟؟
خوش به حالتونننننننننن عجب همسایه هایی دارین

سلام
بعععععله خب
اولش مزه ی خوبی نداشت کم کم که دارند شارژ ماهانه را میدند بامزه و حتا خوشمزه شده

نه بابا! مثلا داشتم تو کامنت شما گویندگی رادیو تمرین میکردم

شرف الدین یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 00:11 http://aldin.blogfa.com

به قول شاعر:
انتخاب شما ربوبی بود/ چقدر انتخاب خوبی بود!

شما بعد از کناره گیری از مسئولیت باید یک رنجنامه بنویسید و اسنادی منتشر کنید که عده ای "نگذاشتند" کار کنید!

بله خوب خیال کردید برای چی شما را شاهد گرفتم و نامه تاریخ دار نوشتم. معلومه که نمی گذارند کار کنم! من پرونده ی اختلاسها را رو خواهم کرد. من اسامی دزدان را معرفی خواهم کرد!

قاسم فام شنبه 16 دی 1391 ساعت 23:13 http://www.aknun.blogsky.com/

سلام
تبریک می‌گویم. انشا‌ءالله با اثر این نامه به دفتر و دستک پست جدید هم برسید. این ok حکایتی داشته و نمی‌دانستیم.

سلام
حالا دیگه میشه نیمچه تبریک گفت چون به قسمتی از دفتر و دستک رسیدم و انگار این از ان شاءالله شما بوده نه نامه ی من

مریم شنبه 16 دی 1391 ساعت 22:37

سلام
آقای ستاریان راستشو بگید شما ستادی نبودید ؟!!!
طفلی مدیر قبلی امشب با دیدن این نامه ی رسمی و اداری پس می افته !!! و وقتی به هوش بیاد می گه : من کی ام ؟ اینجا کجاست ؟ احاله چیه ؟ بیلان چیه ؟ ستاریان کیه ؟
دلم برای مدیر بخت برگشته ی قبلی می سوزه ! فکر نمی کنم حالا حالاها شما دست از سر کچلش بردارید !

می شه بفرمایید منظورتون از این جمله چیه : ...مابقی اطلاعات و شماره تماسها را ارائه بفرمایند
باید دقیقا برای مدیر قبلی روشن می کردید که منظورتون از مابقی اطلاعات چیه ؟!!!

سلام
به قول شریک عزیز دروغ چرا تا قبر آآآآ من نیروی عملیاتی بودمنوشته قبل از نصب کار خودش را کرد. از شما چه پنهان دیشب که رفتم خانه دیدم کلید ملید را اورده تحویل داده. یعنی یه وععععضی
تازه ملاحظه کردم زیاد ادبی ننوشتم. فکرش رو بکنید اگر می خواستم به شعر بنویسم
باید هرچی اطلاعات داره بده خب. این قسمت مربوط به اونه

بزرگ شنبه 16 دی 1391 ساعت 22:13

من یفین دارم که هر ریاست جدید برای آنکه بتواند(اصلاحات)لازم را انچام دهد بایدقاطع و مدبر باشد.در ایامی که ما در تهران ساکن بودیم مدیر ساختمان بودن فقط عذاب الیم بود وبس. چون اکثرا به او تنها به چشم(تدارکاتچی) نگاه می کردند..الکی الکی کامنتمان سیاسی شد.

خب الان اوضاع کمی عوض شده و یواش یواش مدیریت از تدارکاتچی بودن درامده و برای خودش کسی شده جواب من هم که سیاسی شد!

محمد مهدی شنبه 16 دی 1391 ساعت 21:32 http://1sobhe14.persianblog.ir/

کلی بهش شکل دادم اما رفت زیر هم

زیر هم نرفته شکلها . من پله پله می بینم

محمد مهدی شنبه 16 دی 1391 ساعت 21:28 http://1sobhe14.persianblog.ir/

سلام

ok
ok
ok
OK
OK
OK

سلام



آنتی ابسورد شنبه 16 دی 1391 ساعت 21:27

در مورد سالگشت وبلاگ نویسی هم تبریک می گویم بهتان آقا مصطفی.به بهترین شکل ممکن فلسفه ای دارید برای نوشتنتان و آن را بازگفته اید.آخرش را که میخواندم یاد "ایزاک نیوتن" افتادم که در برابر اقیانوس بیکران علم،خود را همچون کودکی می دانست که در ساحل آن مشغول است به بازی با شن ها...!
ببین چه کسی این را گفته! نیوتن!

ممنونم
بله وقتی نیوتن اینطور بگ وضع من معلومه خب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد