بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه در هیاهوی شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از پژوهشهای تاریخی و مقالات و سخنرانیهای علمی مسئولین ما جاافتاده، نقش تاریخی و غیرقابل انکار ملت ایران در فراهم نمودن بستر تاریخی لازم برای شکل گیری این جنبش و همچنین تاثیرپذیری رهبران بنیانگذار این جنبش (جمال عبدالناصر، جواهر لعل نهرو، سوکارنو، مارشال تیتو و...) از مبارزات ضد استعماری ایرانیان در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت است
چگونه می توان از نفی سلطه شرق و غرب سخن گفت اما به اقدامات و اندیشه های دکتر مصدق، آیت الله کاشانی و سید حسین فاطمی اشاره نکرد؟ چگونه می توان از دکترین «عدم تعهد» سخن گفت اما از تز «موازنه منفی» دکتر مصدق یا «موازنه عدمی» مرحوم سید حسن مدرس چیزی نگفت؟ آن هم در جایی که، به گواهی اسناد و مدارک، بنیانگذاران جنبش عدم تعهد و بویژه «جمال عبدالناصر» صراحتاً خود را ملهم از مبارزات ضداستعماری ملت ایران می دانند!
در «کنفرانس علمی بین المللی پیرامون جنبش عدم تعهد» که اواخر تیرماه توسط «معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد» برگزار گردید، «علی اکبر ولایتی» در سخنرانی خود برای میهمانان داخلی و خارجی، که از سراسر جهان گرد آمده بودند، در تبیین نحوه شکل گیری جنبش عدم تعهد می گوید: « این جنبش از تصمیم کشورهای مستقل برای اتخاذ یک سیاست مستقل از ابرقدرت های شرق و غرب وقت آغاز شد و کشورهای هند، مصر و اندونزی و برخی دیگر از کشورهای مستقل وقت نقش مهمی در شکل گیری این جنبش داشتند.»
وی در ادامه افزود: «کشور مصر در جهان عرب از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است و این کشور در جهان عرب به هر طرف حرکت کند، جهان عرب هم به همان سمت حرکت می کند و باید در نظر داشت که مصر یکی از عوامل اصلی شکل گیری جنبش غیرمتعهدها بود.»
اما همین کشور و ملت مصر، نه به ادعای ما ایرانیها که به ادعای خود آنها، در حرکت ضد استعماریشان برای ملی کردن کانال سوئز (که مقدمه ای شد بر شکل گیری جنبش غیرمتعهدها) پیرو مبارزات ملت ایران بوده اند. به فاصله چند ماه پس از شروع به کار دولت دکتر مصدق در ایران، جمال عبد الناصرموفق به سرنگونی حکومت «فاروق» گشت و در جریان «ملی شدن کانال سوئز» در 1956 در سخنرانی افتتاحیه به تجلیل از نقش دکتر مصدق بهعنوان «پیشگام ملی کردن» در کشور جهان سوم پرداخت.
همچنین روزنامه «المصری»، در بحبوحه مبارزات ملت ایران برای خارج کردن صنعت نفت خود از چنگ بریتانیا، نوشت: «نباید فراموش کرد که ایران در مبارزه با انگلستان تنها نیست، زیرا منطق واقع میگوید که مصر و کلیه دولتهایی که گرفتار زورگویی استعمار هستند، شریک درد و محنت ایران میباشند و به همین جهت مصلحت عمومی و مشترک ایجاب میکند که میان همه این کشورها همکاری برقرار باشد تا بتوانند از سختی و بدبختی رهایی یابند.»
به فاصله چهار ماه پس از ملی شدن نفت ایران، روزنامه «الاهرام» در تاریخ 9/4/1330 در مقالهای با نام «در پیرامون ملی کردن صنایع و مؤسسات در مصر و لزوم انجام آرمانهای ملی» مطلب خود را اینگونه آغاز میکند: «موضوع ملی کردن چاههای نفت ایران و خلع ید از شرکت انگلیسی بزرگی که تاکنون از آن چاهها بهرهبرداری میکرد، در کشورهای عربی تأثیر عمیقی داشته و عدهای از رجال عامل کشورهای مزبور، درصدد برآمدند راجع به ملی کردن صنایع و مؤسساتی که ممکن است ملی شود، مطالعاتی نمایند و از جمله در مصر به فکر ملی کردن بعضی از مؤسسات بزرگ خارجی مانند مؤسسه بینالمللی کانال سوئز افتادند.»
در مقاله ای دیگر از روزنامه «المصری» با نام «درسی از ایران» به قلم «دکتر دربه شفیق» در همان زمان آمده است:
«این رویه را که ایران دنبال کرد و درواقع درسی برای ما بود، میتوان در مصر هم انجام داد. آیت الله کاشانی در پیامی که در همین روزنامه (المصری) منتشر شد به ما دستور دادند که با همان وسایلی که ایرانیها در مقابل استعمار و مستعمران مجهز شدند، آماده شویم؛ یعنی با اتحاد و اتفاق بین احزاب و دستههای مختلف مصری، پیش رفته تا به هدف مقصود برسیم. پس از انتشار این پیام مقدس (پیام آیت الله کاشانی) در روزنامه، اتحاد و اتفاق بین ما شروع شده و فقط تصمیم بین لیدرها که در راه کشور دست اتحاد به یکدیگر بدهند،هنوز اتخاذ نشده است... یک چیز برای درس گرفتن از ایران کسر داریم و آن تصمیم است، همان کیمیای حیات ملل زندهای که میخواهند زیر آفتاب جا داشته باشند.»
همچنین در سفری که دکتر مصدق در آبانماه ١٣٣٠ به مصر داشت، در سخنرانی خود برای مردم مصر که فریاد «زنده باد مصدق» را با خروش تمام سرمی دادند و در گفتگوهایش با «نحاس پاشا» نخست وزیر این کشور، ایشان بر ضرورت ملی شدن کانال سوئز تأکید می نمود، رویایی که چندسال بعد توسط ناصر محقق گشت.
نمونه ها و مستندات بسیاری از تاثیرگذاری جنبش ملی ایران بر افکار عمومی ملتهای آسیا و آفریقا، از جمله مردم سوریه و عراق، وجود دارد که ذکر همه آنها در این مقال نمی گنجد (خوانندگان محترم برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانند به مقاله بسیار روشنگرانه «تأثیرات خارجی جنبش ملی نفت ایران» به قلم «علی فرهمندعراقی» در شماره 15 نشریه «تاریخ روابط خارجی» مراجعه کنند). اما این فقط دوستان ملت ایران نیستند که به نقش مهم این ملت در بیداری جهان سوم اذعان دارند، بلکه انگلیسیها هم به نقش ایران در بیداری ملتهای خاورمیانه بارها اعتراف کرده اند:
با رستاخیز ملی ایرانیان، انگلیسیها به شدت نگران به خطر افتادن منافع استعماری خود در سراسر دنیا شدند، چرا که پیشبینی میکردند دیر یا زود حرکت ضداستعماری ملت ایران سایر ملتها را نیز بیدار کند. اظهارات «امانوئل شین»، وزیر دفاع حکومت وقت کارگری انگلیس، یکی از شواهد این امر است:«اگر به ایران اجازه داده شود که در این مبارزه پیروز شود، مصر و سایر کشورهای خاورمیانه تشویق خواهند شد از آن پیروی کنند و اقدام بعدی ممکن است ملی کردن کانال سوئز باشد.»
همچنین «آنتونی ایدن» وزیر خارجه وقت انگلستان، در کتاب خاطرات خود نوشته است:«نگرانی انگلستان از نهضت ملی ایران، بیشتر از آن جهت بود که این آتش به دیگر نقاط خاورمیانه سرایت کند. ما عملاً دیدیم که همینطور هم شد، چه جنگ «کانال سوئز» بین مصر و انگلستان و نبرد مصر و اسرائیل ناشی از همین احساسات تند میهنی مصریان علیه خارجیان بود.»
سلام
مطالبی از این دست را که می بینم تاسف می خورم که چرا این قدر کم از تاریخ معاصر می خوانیم و می دانیم
سلام
مطالب مفیدی برای من بود
خوشحالم که در کشوری هستم که تاریخش پر است از مردانی که برای ازادی و ازادگی و شرافت و انسانیت تلاش کرده اند
مردانی که توانسته اند الگویی برای دیگر ازادیخواهان هم باشند....
سلام علیکم.
الان مطالعات درست و حسابی ندارم درباره ی ارتباط بین ملی شدن نفت در ایران و ملی شدن کانال سوئز، اما آگاهیهای متفرقه ام تأییدکننده ی همین است که شما نوشته ای. یعنی نهضت ملی شدن نفت در ایران که قهرمانش مصدق بود (و البته دیگران هم بی نقش نبودند) در منطقه ی خاور میانه و تعدادی از کشورهای اطراف ایران، به حکومتها و مردمهاشان شجاعت داد بایستند در برابر انگلیس. من در روزنامه های آن زمان خواندم وقتی مصدق وارد قاهره شد چند صد هزار نفر از مردم مصر از او استقبال کرده بودند و قرار بود نام یک خیابان قاهره را مصدق بگذارند.
بله. متأسفانه چون تاریخ و سیاست در ایران، به فرموده گزارش می شود و تفسیر می شود، الان در تبلیغات کنفرانس عدم تعهد در تهران، تلویزیون ایران چپ و راست سخنان مقام رهبری را نقل می کند، و خبری از مصدق نیست.
"خط شکنی" صحیح است
سلام،
ملی شدن صنعت نفت گرچه برای مردم ایران آب و نانی نداشت؛ اما افتخار و پرستیژ خ شکنی مبارزات ملی و ضد استعماری کشورهای منطقه مربوط به آن است.
سلام وعرض ارادت...
یاحق