فیسبوک و جایی برای دو فنجان قهوه

بسم الله الرحمن الرحیم 

پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد. سپس از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟ و همه دانشجویان موافقت کردند. سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛ سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند. بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله". بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند. در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: " حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود. اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل تحصیتان، کارتان، خانه تان و ماشینتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده." پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین. همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین. ..... اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند." یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟ پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگی شلوغ هم ، جائی برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست! " حالا با من یک قهوه میخوری؟  

این را برای همه دوستای خوبتون بفرستید تا بدونند که اونا توپهای گلف هستند نه ماسه 

 ......

این مطلب جالب و درس اموز را در فیسبوک دیدم . شاید برایتان جالب باشد که این مطلب را دوست فیسبوکی من آقای علی یعقوبی که صفحه ای به اسم جان نثاران آل هاشم (ع) دارد در صفحه خود گذاشته است. گفتم نقل کنم که آموزنده خواهد بود، به خصوص برای کسانی که عضو فیسبوک نیستند و از حال و هوای آن خبر ندارند و با توجه به فیلتر بودنش ممکن است که فکر کنند که فیسبوک محلی برای انقلاب کردن است! 

نظرات 6 + ارسال نظر
جوینده دوشنبه 16 مرداد 1391 ساعت 14:10

مجددا سلام

خب خدا رو شکر ... خوشحالم. اتفاقا من خیلی دلم میخواست نظر شما رو به ظور ویژه در خصوص امام بدونم .. می دونم که قطعا با نظر من خیلی متفاوت هست .. صحبت در مورد ایشون ممکنه کشدار و جنجالی بشه .. ولی خب کدورت ، به قول شما برای چی ؟

البته یه احتمال هم هست که امیر اگر حوصله بحث داشته باشه بیاد وارد ماجرا بشه ... و خب من هیچ تضمینی در مورد برخوردش ندارم به همون اندازه که گاهی منطقی و مودبه .. گاهی ...

به هرحال ... ممنون از توضیحتون ..

+ من یادداشتهای شما رو ذیل کامنتها پیگیری میکنم .. اگر توی آخرین پست صفحه کامنت میذارم برای اینه که وسط بحثهای مربوط به پست آخر قاشق نشسته نباشم

گل هم که ندارید تقدیم کنم ... ما هی میگیم بلاگفا خوبه .. شما بگو نه

جوینده یکشنبه 15 مرداد 1391 ساعت 14:11

سلام و ادب و ارادت

این کامنت صرفا جهت اعلام شرمندگی از عدم شرکت توی بحث راجع به عدالت و آزادی و سیاست هست ...

این روزها حتی از بحثهای فلسفی که روزگاری عاشقش بودم به سبب آلودگی به رنگ سیاست بیزار شدم ...

یه استادی داشتیم میگفت اگر فلسفه سیاست از زیر مجموعه فلسفه های مضاف حذف بشه برای بقیه هم هیچ اعتباری نمیشه قائل شد ... نمی دونم این حرف تا چه حد اغراق آمیز بوده .. اما با این معیار اگر بخوام علاقمندی این روزهامو به فلسفه بسنجم ... باید بگم شدیدا زیر صفر ... خیلی شدید

حالا چه برسه به اینکه این بحثها از حیطه فلسفه دور و متمایل به کلام بشه ...

من شرمنده م واقعا ...

گفتم توضیح داده باشم تا اگر علت اعتصابتون برای کامنت نذاشتن برای اخیرم دلخوری از این بابته .. عذرخواهی کرده باشم.

و صد البته که این مطلقا به این معنی نیست که متوقع باشم شما لزوما همیشه در خصوص طرحات بنده نظر بدین ... فقط و فقط قصدم دلجویی بود و عرض ادب

مخلص

سلام و عرض ادب و احترام
شرمنده دشمنتون. خب من خودم هم در بعضی بحثهای دوستان بسیار نزدیکی که چندین سال است با هم ارتباط داریم شرکت نمی کنم. و به نظرم این حق مسلم ماست

راستش اول بپرسم دلخوری برای چی؟
من مقاله ی شما را دیشب آخر وقت خواندم و چون از امام گفته اید قصد داشتم مفصلا خدمت شما برسم اما احساس کردم این اختلاف و بحث بر سر ان ممکن است کشدار شده و احیانا موجب کدورت شود پس منصرف شدم! به هر حال موضوع اینطور نیست که شما نوشته ای.


میدانم که با وضع و اوضاعی که برایمان درست کرده اند کسی حال و حوصله ی این بحثها را ندارد اما بنظرم این بحثها ضروری است و همانطور که در انتهای مقاله ی مورد نظر شما نوشتم بالاخره می باید بدانیم وقتی از این وضع و اوضاع درآمدیم چه می خواهیم؟ خب اوایل بعد از پیروزی انقلاب هم همین شد که گروهها افتادند به جان هم ، چون تنها توافقی که بدست امده بود و در ان هیچ شک و شیهه ای نداشتند بر سر رفتن شاه و برچیدن دیکتاتوری او بود ولی اینکه بعدش چه می شود اصلا روشن نبود. درست مثل الان که همه دم از آزادی و عدالت می زنند اما می بینیم که حتا یک نوشته که معنای آزادی و عدالت مورد نظرشان را روشن کند ننوشته اند!

به هر حال شما مخیر هستید که به هر نحو که صلاحدید شماست عمل بفرمایید و برای من صحت و سلامت دوستان بیشتر از هر چیزی توی دنیا ارزش دارد. اگر روزی از بلاگ اسکای بروم فقط به خاطر نداشتن شکلک گل خواهد بود!

محمد مهدی شنبه 7 مرداد 1391 ساعت 06:10 http://1sobhe14.persianblog.ir/

سلام
صبح تون بخیر
طاعات و عباداتتون قبول
ولی من نشنیده بودم و برام هم جالب بود.

سلام
صبح عالی هم بخیر و خوشی ان شاءالله
خب شکر خدا که به درد شما خورد

کوثر جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 13:19

موقع اذان ظهره
لطفا من ودر دعاهاتون فراموش نکنین
این هم بهانه ای برای گرفتن سه مدال پی در پی
شاد باشین وخدایی
یاحق

خب موقع اذان ظهر وقت دعا کردن بوده نه وقت التماس دعا گفتن!
اما خب این ساعات همه اش وقت استجابت دعاست. خدا از همه عبادات رو قبول کنه و دعاها به هدف اجابت برسه ان شاءالله

ممنونم از شما و حق نگهدار شما

کوثر جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 13:17

واما مطلب مفیدتون
راستش من نه عضو فیسبوکم ونه اهل وبگردی
ولی بنا به تفاق این مطلب رو بصورت فیلم دیدم!یادم نیست اسم فیلمش چی بود ولی این مطلب در یکی از فیلمها گنجونده شده بود واستادی برای دانش آموزانش این مثال وبیان کرد.
میتونم بگم در ذهنم حک شده بود
ویادآوری آن توسط شما وپست آن در اینجا خالی از لطف ویاد آوری نبود
ممنونم وسپاسگزار

یعنی می فرمایید برای اینکه فیلم تکراری پخش کرده ام عذر خواهی نکنم ای به چشم!

کوثر جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 13:13

سلام وظهر آدینه تون بخیر وشادکامی.طاعات وعباداتتون قبول
احوالات شما قربان؟؟سرحال هستین؟
بنده هم اگر لایق بندگی خداوند ودعاگویی دوستان وسروران باشم حتما دست به آسمان برافراشته واز صدق دل برای عزیزان دعا میکنم
خب میبینم کهههههه بعلللللللللله بنده بازهم اول

سلام
سر حال؟! باور کنید که با دیدن کامنت شما بود که فهمیدم امروز جمعه است! همینطور امروز بود که فهمیدم بعد از اصفهانی ها ،سیستان و بلوچستانی ها بیشترین بازدید کننده ی این وبلاگند! پاک گیج شده ام البته دارم براشون
به دعاهای شما ما هم بنا به اعتمادی که به شما داریم آمین می گوییم هر چی که هست
بله باز هم همه ی مدالها را یکجا درو کردید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد