لبخند بزن بسیجی!

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی از پیامک های تبلیغاتی و دعوت به عضویت در گروههای خبری و...به قدر کلافه می شوم که به محض رفتن به سراغ گوشی با انتخاب فله ای پیامهای رسیده همه را از دم پاک می کنم و تا دقایق و ساعاتی خلاص می شود. اما چند روز قبل پیامکی رسید که چنین دعوت می کرد:

لبخند بزن بسیجی! شوخی ها و طنزهای جبهه ارسال عدد 285 هر پیام 100 تومان نشر الکترونیک دفاع مقدس 6080

تنها سر فصل این پیام کافی بود تا مرا جذب خود کند تابلوی چوبی "لبخند بزن بسیجی" را در زمان جنگ می شد بر ِ هر جاده ای خاکی در طول محورهای عملیاتی در جای جای جبهه ها دید. پس بی درنگ و برخلاف معمول، فورا عضو شدم و با پیامهای رسیده یک دنیا خاطره برایم زنده شده است، اصلا باور کنید که به صدای پیامک شرطی شده ام و هر صدای دلنگ دولونگی که از گوشی بلند می شود در آرزوی رسیدن پیامی از نشر الکترونیک دفاع مقدس به سراغ گوشی می روم. برای نمونه چند پیام رسیده را برای شما هم ثبت می کنم که از همه نظر هم فال است و هم تماشا. با همین پیامها شما هم می توانید با شوخی های جبهه ها آشنا شوید و در حال و هوای فضای آنروزها قرار بگیرید:

"تنبلیغات" اصطلاحی بود که به تبلیغات گردان یا گروهان نسبت داده بودند. تبلیغات گردان یا گروهان مسئول امور فرهنگی، تبلیغات، توزیع اقلام تبلیغاتی، تهیه ی خبر و گزارش های خبری، عکاسی، فیلمبرداری، جنگ روانی و دیگر امور تبلیغاتی و فرهنگی بود و این نوع فعالیتها به حسب ظاهر، جنب و جوش و تکاپوی دیگر قسمتها مثل توپخانه، تدارکات و...را نداشت. به همین دلیل تنبلیغات جایگزین تبلیغات شد ( من سال 61 مسئول تنبلیغات بودم توی دارخوین J)

"تاکسی سرویس" دمپایی بی صاحب که هر کس می خواست پایش می کرد. [این اصطلاح "تاکسی سرویس" برای خود من هم تازگی داشت چون ما آن زمان به دمپایی "نفربر" می گفتیم]

" تعقیبات بعد از غذا" به خواب بعد از غذا گفته می شد.[ یک اصطلاحی یادم افتاد که می گفت اول وجود بعد از سجود که بعدها تغییر کاربری داد به اول سجود بعد از وجود. به خواب قیلوله هم بیش از هر مستحبی خودمان را پایبند کرده بودیم]

"پاتک خوردن" کسی که در خواستگاری جواب رد می شنید به او می گفتند چی شده؟ پاتک خوردی؟

"ندارکات" اصطلاحی بود که به تدارکات گردان می گفتند، چون معروف شده بود در مقابل خواسته های بچه های بسیج عمدتا مسئول تدارکات می گفت نداریم و با تکرار نداریم ها، ندارکات جایگزین تدارکات شد.

"کارگره زنی" اصطلاحی بود که به کارگزینی گردان نسبت داده بودند. از آنجا که آیین نامه ها و دستورالعمل های پرسنلی دست و پا گیر بسیجیان بود و کار آنها را با تاخیر مواجه می کرد، به همین دلیل کارگره زنی جایگزین کارگزینی شد.

...

روز مادر و روز زن را هم از صمیم قلب به همه ی شما بانوان عزیز تبریک عرض می کنم

نظرات 10 + ارسال نظر
ناهید دوشنبه 24 فروردین 1394 ساعت 22:56

سلام داداش خوبم
حالتون خوبه ؟ خیلی نگرانتون بودم ، اما امروز از ورای نوشته ها در وبلاگ همساده ها فهمیدم که خدارو شکر بهترید
داداش عزیز امیدوارم همیشه سلامت باشید و با اون قلم سحرآمیزتون هی بنگارید

سلام به خواهر گل خودم
شکر خدا سه چهار روزی هست که خیلی بهترم و به یمن بهتر شدنم و به خاطر روزها خانه نشینی، این چند روز اغلب از خونه دور بودم و به دیدن اقوام و دوستان رفتم و دیروز فرصتی شد و کامنتی توی چند جا از جمله توی همساده ها گذاشتم
وجود عزیز شما از قلم حقیر من سحرآمیزتره اما بدیده منت و سعی می کنم بیشتر بنویسم

بزرگ دوشنبه 24 فروردین 1394 ساعت 09:15

سلام
میشود فهمی که این پیامک ها چقدر برای شما خاطره انگیز هستند

سلام
با عذر خواهی از تاخیر توی جواب دادن، باید عرض کنم که همینطوره که فرمودید

جوینده یکشنبه 23 فروردین 1394 ساعت 16:25 http://jooyandeyehaqiqat.blogfa.com

یه دو جلدی دارم که سالها پیش خریدمش ... شوخی های مرسوم در جبه بود .. اسمش دقیقا یادم نیست.

اما خیلی عالی بود و کلی کیف میکردم از خوندنش.

الان باز نگاهها متوجه شده ... ولی برای اون وقتا که در تصور من (و خیلی از آدمهای دیگه) جبهمه عبارت بود از کشت و کشتار و غم و اشک و آه و روضه و نماز شب ... اون کتاب زلزله در تصورات بود در نوع خودش ... یه چیزی مثل "لیلی با من است" .. یا مارمولک حتی !!!!

سلام
منم شنیدم که مجلداتی از این خاطره ها و شوخی ها منتشر شده اما تا به حال که از نزدیک ندیدم و اگر ببینم طبق آنچه که الان فرمودید حتما تهیه می کنم

مریم جمعه 21 فروردین 1394 ساعت 10:31

سلام ببم جان خوبید ؟
- ولادت حضرت فاطمه (س) مبارک
- روز زن و مادر رو به مادر عزیزتون و همسر گرامی و دختر خانمهای نازنین تون تبریک و تهنیت می گم لطفا از طرف ما ماچمالی شون کنید
- دست دوستانی که این اصطلاحات رو ثبت و ضبط کردند و باعث شادی شما و رزمندگان عزیزمون شدند درد نکنه اینطور که معلومه تعابیر و اصطلاحات و فرهنگ خاصی در بین رزمندگان رواج داشته
- امشب شونصد تا مهمون دارم و علاوه بر تمام کارهایی که دارم باید به خواهر و خواهرشوهر و جاری و ... زنگ بزنم و روز زن و روز مادر رو بهشون تبریک بگم .

سلام به خواهر دلسوز و خوبم
راستش به قدری جواب دادن به کامنتها به تاخیر افتاده که جز ابراز شرمندگی برای این کامنت نمی دونم چی باید بنویسم. ان شاءالله که همیشه خوب و خوش و سلامت باشید

شرف الدین جمعه 21 فروردین 1394 ساعت 02:11 http://aldin2.blogfa.com

یک مجموعه کتابهایی هم بود به اسم فرهنگ جبهه اگر اشتباه نکنم. یک جلد تقربا ضخیمش درباره شوخی های جنگ بود. بچه که بودم از نمایشگاه کتاب خریده بودم

سلام
ممنونم که از وجود چنین کتابی باخبر کردید

صبا قلم پنج‌شنبه 20 فروردین 1394 ساعت 13:33

با سلام
فرهنگ ساده وصمیمی
و طناز جبهه ها
مردانی که در اوج سختی
لبخند از لبانشون دور نمی شد
و مادری که فرزند دلبندش
در میانه آتش وجنگ وبازهم لبخند
و شاکر خدایش...
یاد همه ی اون خوبی ها بخیر
وهنوز عطر همون در ستی ها ست
در باورمون...

سلام خدمت شما همراه همیشگی
بله در چند جمله و واژه ی کوتاه بخوبی از توصیف آن زمان براومدید و به خاطرش از شما ممنونم

یادخاطرات پنج‌شنبه 20 فروردین 1394 ساعت 13:04

مادر ای والاترین رویا ی عشق
مادر ای دلوا پس فردای عشق
مادر ای غمخوار بی همتا ی من
اولین و آخرین معنای عشق

در رثای مادر همه ی آنچه که گفته و نوشته و سروده شده کم جلوه می کنه هر چند تک تک اینها عالی هستند. در مقام مادر همین بس که برای تقریب به ذهن، مهربانی خدا را به مهربانی مادر تشبیه می کنند

ناهید پنج‌شنبه 20 فروردین 1394 ساعت 10:39

داداش عزیز تو خونه ی ما هم اصطلاحات خیلی کاربرد داره مثل پاتک زدن ( مهمونایی که سر زده میان) مجهز به سلاح ایمنی ( یعنی لبخند زدن در برابر بعضی ها با وجود هر مشکلی ) تدارکات چی ، آماده باش نظامی ، پاسِ شب ،
پس لرزه ها( مهمونای بعد از عید ) موقعیت اضطراری( کمک خواستن از خواهر ها و برادرها در دو کلمه )
سطل قالیباف ( سطلهای زباله ی سر خیابونو می گیم ) دیرینویچ ( اینو دیگه خودتون بهتر می دونید )
معنی بعضی از کلمه ها رو فعلا معذورم بگم


به نظرم غیر از دیرینویچ این اصطلاح مجهز به سلاح ایمنی از همه جالبتر بود البته می شد با استفاده از قدرت تخیل معناهایی برای آنچه از توصیف و تعریفش سر باز زدید پیدا کرد ها!

یاد خاطرات پنج‌شنبه 20 فروردین 1394 ساعت 10:26

سلام

خیلی جالب بود با اینکه با این کلمات اشنا بودم اما بعضی از

این اصطلاحات را نشنیده بودم.

ممنون از اینکه این روز را تبریک گفتید .

من هم متقابلا این روز را به مادر بزرگوارتان وهمسر گرامیتان
تبریک عرض میکنم.

سلام
بازم عذرخواهی می کنم که اینقدر دیر دارم به کامنتها جواب میدم که جز ابراز شرمندگی چیزی برای گفتن ندارم

ناهید پنج‌شنبه 20 فروردین 1394 ساعت 10:09

سلام داداش خوبم
ط ن ب هم در اصطلاح وبلاگی یعنی شکار ِ به موقع
پاتک خوردن خیلی جالب بود ! بعضی از این اصطلاحات، الان هم استفاده می شه مثل اول سجود بعد از وجود ...
عبارت داداش خوبم در اصطلاح من ، یعنی مهربان ترین و سبزترین و دلاورترین و مومن ترین فرد مجازستان
ممنونم ، منم این روز رو خدمت مادر عزیز و همچنین گرامی همسرتان تبریک عرض می کنم و امیدوارم همیشه سلامت باشند ان شاءالله

سلام به خواهر از گل بهترم
کشتی کشتی صندوق جواهرات تقدیم به شما که اینطور سربزنگاه حاضر شده و به شکا ط ن ب مشغول می شوید
یاد بیست گرفتن های کوثر بانو افتادم و امیدوارم هر کجا که هست به سلامت باشد و هر چه زودتر خبرهای خوبی از او راجع به همسرش بشنویم
شما به قدری به من لطف دارید و مرا شرمنده می کنید که تنها از خدا می توانم بخواهم که به صداقت و زیبایی قلب شما بنگرد و نه به شایستگی های نداشته ی من، و صد برابر حسن ظن شما به من حقیر به شما عنایت کرده و تفضل بفرماید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد