علوی تبار: رقم بزرگی از درآمدهای نفتی کشور گم شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 

رقم بزرگی از درآمد‌های نفتی ما گم شده که طبق محاسباتی که می‌شود بین ۱۰ تا ۶۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. درآمد افسانه‌ای نفت در چند سال اخیر باعث شده است بحران‌های فعلی در پشت آن دیده نشوند اما در اثر کم شدن درآمد نفت کشور، دیر یا زود بحران‌ها خودشان را نشان می‌دهند. آن زمان هیچ جریانی جز اصلاحات قادر به حل بحران نخواهد بود....

عیلرضا علوی تبار در نشستی که به همت کمیته فرهنگی سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برپا شد، محافظه کاران را ناتوان از حل مشکلات کشور عنوان کرد.  

 علیرضا علوی تبار به گزارش سایت خبری- تحلیلی پویش، وی مجموعه خط مشی‌هایی را که از سال ۸۴ به بعد در کشور اجرا شده، عامل وضعیت بحرانی فعلی دانست و گفت: محافظه کاران ظرفیت لازم برای حل مشکلات را ندارد زیرا حل این مشکلات نیازمند دانش علوم اجتماعی است که پشتوانه خط مشی گذاری محسوب می‌شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: وقتی دانشی را از اساس منکر می‌شوید و چیزی هم برای جایگزینی آن ندارید مجبور خواهید بود از صفر شروع کنید و کسی که از صفر شروع می‌کند، اگر خیلی باهوش باشد در آخر چرخ چاه را اختراع می‌کند. دانش انباشتنی است و برای مشاهدهٔ افق‌های جدید علمی باید بر دوش دیگران ایستاد.

به گفته علوی تبار دلیل عدم مخالفت محافظه کاران با سایر علوم طبیعی به دلیل احساس نیاز مستقیمی است که نسبت به آن‌ها دارند. برای مثال با ساخت دارو که به صورت مستقیم با سلامتی آن‌ها در ارتباط است یا ساخت موشک مشکلی ندارند.

او ضمن انتقاد به تحقیر همه جانبه طبقه متوسط جامعه، ظرفیت‌های این طبقه را کلید حل بحران‌ها اعلام کرد و گفت: طبقه متوسط به این دلیل که حامل دانش علوم اجتماعی است قادر به حل مشکلات و بحران‌های کشور است.

این تحلیلگر مسائل سیاسی، شخم زده شدن نظام اداری کشور، ورشکستگی و عدم استقبال از سینما‌ها، وضعیت اسف بار فروش کتاب و روزنامه را از جمله مشکلاتی عنوان کرد که به دلیل عملکرد نامطلوب اصولگرایان اتفاق افتاده است.

وی با اشاره به درآمد بالای نفت در چند سال اخیر و پیدایش یک طبقه غارتگر جدید، اظهار داشت: رقم بزرگی از درآمد‌های نفتی ما گم شده که طبق محاسباتی که می‌شود بین ۱۰ تا ۶۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.

دکتر علوی تبار، عدم قدرت چانه زنی و جدی گرفته نشدن در عرصه سیاست خارجی را از مشکلات مهم محافظه کاران دانست و دیپلماسی دولت در برخورد با جامعه جهانی را فاقد زبان اقناع کننده دانست.

او در ادامه ارتباط با جهان را نیازمند گفتمانی مبتنی بر ارزش‌های جهانی خواند و بیان کرد: وقتی گفتگویی میان ما و آن‌ها صورت نمی‌گیرد اقناعی هم در کار نخواهد بود. از دست دادن فرصت اندک ۱۵ دقیقه‌ای برای صحبت با سران جهان با کارهایی همچون دعا خواندن، نشان دهندهٔ عدم وجود حرف جدی برای طرح کردن در این زمینه است و نتیجه آن هم جدی گرفته نشدن در جامعه جهانی خواهد بود.

این استاد دانشگاه افزود: ۴ بحران موجب فروپاشی یک جریان خواهد شد. این ۴ مورد شامل بحران مشروعیت، بحران همبستگی فاعلان جریان، بحران کارآمدی و بحران اعمال سلطه می‌شود.

وی با اشاره درآمد بالای نفت در سال‌های اخیر ادامه داد: درآمد افسانه‌ای نفت در چند سال اخیر باعث شده است بحران‌های فعلی در پشت آن دیده نشوند اما در اثر کم شدن درآمد نفت کشور، دیر یا زود بحران‌ها خودشان را نشان می‌دهند. آن زمان هیچ جریانی جز اصلاحات قادر به حل بحران نخواهد بود و جریان حاکم برای بقای خود و نه از سر دلسوزی مجبور است به اصلاح طلبان روی بیاورد.

علوی تبار نقد وضع موجود را شرط لازم برای اصلاح طلبی عنوان کرد و گفت: نباید پشت سر کسی قرار گرفت که وضع موجود را نقد نمی‌کند. البته اصلاح طلبی فقط نقد جریان حاکم نیست بلکه نقد جامعه هم هست. پرچمدار اصلاحات کسی است که عملکرد مسئولان، قدرت نامحدود و غیر پاسخگو و ساختار تصمیم گیری ناکارآمد را به چالش می‌کشد.

او اصلاح طلبان را نیازمند گفت‌و‌گوی دست جمعی دانست و اظهار کرد: اگر اختلافی میان آن‌ها وجود دارد، این اختلاف‌ها باید در تاکتیک باشد و نه استراتژی، در غیر این صورت راه‌ها از همدیگر جدا می‌شود. فعالان این جریان بر حسب روحیه خود می‌توانند در حوزه بهبود خواهی حکومتی یا جنبش اجتماعی فعالیت کنند و اتفاقا این دو همدیگر را تقویت می‌کنند و هم پوشانی دارند.

این تحلیلگر مسائل سیاسی، اولویت اول اصلاح طلبان را نه انتخابات ریاست جمهوری، بلکه تلاش برای به رسمیت شناخته شدن از سوی جریان حاکم عنوان کرد.

وی تصریح کرد: یک پرسش جدی که از سابق مطرح است این است که در حالی که اصلاح طلبان یک روزنامه در سطح کشور ندارند، چگونه می‌توانند یک رئیس جمهور داشته باشند.

او ضمن مخالفت با تعیین زود هنگام کاندیدا، انجام این کار را نشانه شرکت در انتخابات دانست و گفت: شرکت در انتخابات زمانی معنا دارد که شرایط لازم برای برگزاری انتخابات فراهم باشد.

علوی تبار در پایان، فعالان سیاسی را به کنش جمعی سیاسی در قالب نشست‌های هم اندیشی دعوت کرد و از آن‌ها خواست تا به گونه‌ای فعالیت کنند که کمترین هزیته ممکن پرداخت شود. 

http://www.kaleme.com/1391/06/22/klm-112402/ 

اگر توانستید اینرا هم بخوانید بامزه است

 اتهام‌زنی متقابل رحیمی به پورمحمدی: او ۲۱ میلیارد تومان از وزارت کشور دزدیده + پاسخ پورمحمدی

نظرات 21 + ارسال نظر
سیدعباس سیدمحمدی دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 16:47 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
از این که دو کامنت من را به خواست خودم حذف کردید متشکرم.

جلال ستاری دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 11:21 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلام دوباره و تشکر از فرزانه خانم
از اینکه توانستم شما را متقاعد کنم که قصد توطئه نداشته ام ودر جمع موافقین هم اینگونه از ظاهر خودم سخن میگویم بسیار خوشحالم .
بسیار خوشحال شدم از اینکه خیالتان راحت شد .
موفق و موید باشید .

فرزانه دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 08:30 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام مجدد
بنده نه دانشمندم نه اصلاح طلب نه معتقد به تئوری توطئه ... اما واقعاً خیالم راحت شد.
اتفاقاً تجربه من در بحث هایی که با چند متحجر بسیار اصولگرا بلا نسبت شما داشتم هم همین است !
زمانی که به قدرت گفت و گو بیشتر از حال حاضر باور داشتم .
آنها هم بشدت علاقمند بودند خودشان را متفاوت از هم فکرانشان نشان دهند و اصرار داشتند که بگویند ما از هر دو طرف تحت فشاریم دوستان ما بیشترشان ضد مذهبند . کافرند .
و جالب اینکه همه اینها بسیار علاقمند به بحث و مباحثه بودند . و بر حسب اتفاق وبلاگ هایی مثل دین پژوهان هم مورد علاقه شان بود.
باور کنید تقصیر من نیست کلمات و ادبیات شما برایم خیلی آشناست .


جلال ستاری دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 01:30 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلام بر فرزانه دانشمند
http://dinpajoohan.mihanblog.com/post/176

http://dinpajoohan.mihanblog.com/post/172

خوشحالم که از بین نظرات من فقط همین یه مورد نظر شما رو جلب کرده ! فرزانه خانم عزیز ! مشکل اینجاس که وقتی با یه اصولگرای متحجر مخالفت میکنی میگه این اجیر شده آمریکاست و وقتی با یک اصلاح طلب متحجر بلا نسبت شما مخالفت میکنی میگن این اجیر شده نظامه . بنده اهل وبگردی هستم اما خیلی اهل نظر دادن نیستم . اگر یک نگاهی به وبلاگ بنده بیندازید خواهید دید که وبلاگ کم رونقی ست . پس خیلی غرق در دنیای مجازی نیستم که بخواهم شخصیتم را خلاف آنچه که هستم نشان دهم . اگر میخواهید خیالتان راحت شود به این دو آدرسی که معرفی کردم رجوع کنید . آدرسهای معرفی شده مال وبلاگی ست به نام دین پژوهان که نویسندگان آنها روحانی و اصولگرا هستند . بنده در همانجا هم به مناسبتی عرض کرده ام که اغلب دوستانم را نه غیر مذهبی ها بلکه ضد مذهبی ها تشکیل داده اند . سرکار خانم ! مدیران آن وبلاگ همفکران من هستند نه مخالف من که بخواهم با هدف خاصی در مورد ظاهرم این حرفها را گفته باشم . میدانید یعنی چه ؟! یعنی اینکه از اینکه در این وبلاگ عرض کردم ظاهرم و دوستانم از جنس دیگری ست قصد توطئه یا هر قصد دیگری را نداشته ام . تاریخ آدرس نظراتی را که خدمت شما معرفی کرده ام مربوط میشود به 28مرداد و 4 شهریور . یعنی زمانی که در این وبلاگ حضور نداشتم . من عادت دارم که معمولا در دنیای مجازی خودم رو طوری معرفی کنم که به خاطر حرفهایم تصویری خلاف آنچه که در واقعیت دارم در ذهن دیگران ایجاد نشود . حالا این به نظر شما بد است یا خوب ؟!
با وبلاگ دین پژوهان جناب ستاریان آشنا هستند و بنده در بعضی جاها به همراه ایشان در این وبلاگ نظر داده ام . در دو آدرس معرفی شده چند بار نظر داده ام که می توانید با خواندن آنها بدانید که من در رویایی با شما ظاهر خودم رو طور خاصی معرفی نکرده ام بلکه در مواجهه با روحانیان همفکر نیز همین حرف را زده ام . البته چون فرموده بودید مشتاق فهمیدن دلیل آن هستید عرض کردم . نمی دانم این حرف من شما را یاد کدام حرفهای آشنا می اندازد اما به هر حال امیدوارم در حد خودم دلیل کارم را به خوبی بیان کرده باشم .

فرزانه دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 00:34 http://www.elhrad.blogsky.com

جالب است در بیشتر مواردی که افراد نظرات متفاوت و متضادی دارند اصرار دارند به اینکه من هم ظاهرم مذهبی نیست . خانواده ام هم با من مشکل دارند . این حرفها خیلی آشناست .
باور کنید علت این کارشان خیلی برایم مهم است .

جلال ستاری- سید بزرگوار یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 22:25 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلام بر سید بزرگوار
جناب سید عزیز ! بنده در مورد کامنت قبلی شما خطاب به بنده میخواستم عرایضی عرض کنم اما متاسفانه بدلیل پرداختن به نظرات جناب ستاریان فرصت نشد اما بعضی از مطالب اشاره شده را به طور گذارا در یکی از کامنت ها عرض کردم .
البته بنده متخصص وحی نیستم بلکه پرداختن به مسائل دینی آنهم از نوعی که واقعا در اعتقادات من اخلال ایجاد کرده بود را بر خود لازم میدیدم. مسائل جدیدی که آقای دکتر سروش راجع به وحی فرموده بودند حقیقتا با چنان ظرافتی همراه بود که اعتقاداتم را درخطر میدیدم به همین دلیل به آن پرداختم .
در مورد اینکه چون پرداختن به مسئله عزل ونصب وزیر چون کم اهمیت تر ازمسئله ریاست جمهوری است پس منطقا باید نتیجه بگیریم که رهبری در این مورد ورود پیدا کرده اند ؟ در مورد وزیر این از اختیارات رهبری بود که ورود پیدا کنند اما در مورد اقلب چنین اختیاری نه قانونا و نه شرعا وجود ندارد . با عرض معذرت منظورم از اطلاعات و نتیجه گیری های خاله زنکی همین بود . ضمن اینکه رهبری برای آرام کردن فضا شخصا وارد قضیه هم شدند . اما برای این ادعا(یعنی ورود نامرئی به انتخابات) مدرک قابل قبول لازمه نه نتیجه گیری مغلطه آمیز .

جلال ستاری یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 15:20 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلام دوباره به خدمت همه دوستانی که دراین وبلاگ نظرات محترم خودشونو بیان می فرمایند .
یه چند نکته عرض میکنم تا بیش از این مزاحمتان نشوم .
اولا بنده کلی حرف زدم و بر اساس پاسخهای آقای ستاریان عزیز مطالبی را بیان کردم . اگر یک جایی از بی حجابی سخن گفتم لطفا دقت بفرمایید که چون بحث فساداخلاقی هم پیش آمد عرض کردم و قصدم پنهان کردن حقایق در غبار ها نبود . در مورد حرمت اسب شاه هم که تکلیف روشن است . اگر منظور شما این است که من حتی رهبری و هر شخص دیگری را هم باید قاطی احمدی نزاد بکنم تا عدالت رعایت شود باید عرض کنم که این معنای عدالت نیست . عدالت این نیست که هرکه دم دستمان بود را در یک صف قرار بدیم .
در مورد اینکه همه مسائل را وسط دایره ریختیم دلیلش این است که وقتی آقای علوی تبار از منجی بودن اصلاح طلبان سخن میگویند باید هم همه مسائل را وسط دایره ریخت چون همه اینها برای خدوم بودن یا خائن بودن یک جناح ملاک است . یک جناح که قرار است منجی شود باید همه اعمالش از گذشته تا به حال مورد بررسی قرار گیرد .
در مورد جناب آنتی ابسورد و اینکه زیر بیرق کسی رفتن تا کی خوش است ؟ بنده میگویم زیر بیرق کسی نرفتن یعنی اینکه محبت به یک نفر نباید باعث شود که اشتباهات او را نادیده بگیریم زیر بیرق کسی نرفتن به این معنا نیست که از کسی دفاع نکنیم . من بازهم عرض خود را تکرار میکنم که من فقط از بین احمدی و موسوی احمدی را بهتر میدانم و دفاع از او را دربرابر موسوی لازم میدانم نه اینکه لزوما او را پاک و بی عیب و نقص بدانم .
نهایتا اینکه بنده در یک خانواده ای زندگی میکنم که جمعا 5 نفر هستیم . واز این 5 نفر فقط من به احمدی نژاد رای داده ام . وهمیشه سر این موضوعات با خانواده بحث میکنیم . اما چون در رای و نظر اهل تقلید نیستم لذا هرگز خودم را تابع نظرات اونها نکردم . وبرای حرفهایی که میزنم دلایلی دارم که نظراتم را براساس آن دلایل استوار کرده ام نه براساس حرفهای نیش و کنایه دار !!!
پوشش و سر و وضع من طوری هست که مذهبی ها از من فرار میکنند چون شبیه بی مذهب ها هستم. حتی خانواده هم که عقاید اصلاح طلبی دارند با پوشش من مشکل دارند . همین مسئله باعث شده که همه دوستانم را دوم خردادی ها و بعضا ضد مذهبی ها تشکیل دهند اما این مسئله هرگز نه باعث شده دوستی من با آنها به هم خورد نه باعث شده برای خوشایند آنها حرفهایم را عوض کنم .
از اینکه در این مدت کوتاه با شما هم بحث کردم اصلا پشیمان نیستم چون همه اهل منزل و دوستانم از امثال شماها و از اصلاح طلب ها هستند و به این روند عادت دارم و برایم خوشایند نیز هست .
از همه شما دوستان عزیز بخاطر عنایتی که به نظرات حقیر داشتید سپاسگزارم و از استاد عزیز جناب آقای ستاریان بخاطر صبر و حوصله ای که داشتند تشکر میکنم چون من در هر وبلاگی نظر مخالف دادم یا حاضر به پاسخگویی نشدند یا برخورد بدی داشتند و این اولی وبلاگی ست که در آن موفق به مباحثه شدم .
اگر یک جاهایی لحنم نامناسب بود از آقای ستاریان معذرت میخوام چون لازمه بحث کردن گاهی وقتها همین مخالفت کردنهای صریح است.
بازم ممنون از همه.

جلال ستاری یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 13:09 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلام علیکم جناب ستاریان گرامی
اطلاعاتتان در مورد مسائل سیاسی با عرض معذرت در حد شنیدن خبرهای خاله زنکی از این و آن است . در مورد درخواست آقای رضایی مبنی بر اعلام شماره ملی رای دهندگان باید عرض کنم که وزارت کشور این کار رو کرد اما آقای رضایی چون آن موقع در طرف دروغگوهایی مثل موسوی بود میگفت باید ظرف چند ثانیه این اتفاق بیفته . در مورد اینکه هواداران ایشون در سایتشون اومدن شماره هاشونو اعلام کردن واقعا از شما بعیده که اینا رو تایید کنید ! صندوق های مهروموم شده و بازشماری شده جلوی دوربین رو قبول نمیکنید و از پاسخ دادن به اون تفره میرید اما به رای های داخل فضای مجازی ایمان دارید . خب هرکسی میتونست از بین هواداران موسوی هم به دروغ در اون سایت بگه من هم به رضایی رای دادم اینکه نشد مدرک !
در مورد اصلاح ساختار انتخابات در کشور خب طبیعیه در هر کشوری برای قانع کردن مخالفینی مثل شما هرچه ضریب ایمنی رو بیشتر کنن بهتره ضمن اینکه امثال آقای مطهری وقتی با دولت درگیر میشه طبیعیه برای خود شیرینی از این حرفا بزنه .پس مسئله پیچیده ای نیست .
فایل را حتما می خوانم . احتمالا گفته اند چرا در مشهد مقدس 140درصد رای ماخوذه داشتیم یا مثلا چرا آذربایجانی ها به فرزندشان رای نداده اند یا مثلا چرا لر ها به دامادشان رای نداده اند یا مثلا چرا پیامک ها قبل از انتخابات قطع شد یا مثلا چرا در هنگام اعلام نتایج ، صداوسیما چند ساعت اعلام رای را قطع کرد یا مثلا در سایتها یک نامه ای را دیدیم که وزیر کشور به رهبری گفته که اجازه بفرمایید تقلب کنیم . آقای ستاریان عزیز هزار بار اینها را شنیده ام و ده هزار بار پاسخ های آنها را نه بر اساس پاسخ های ستاد برگزاری انتخابات که با عقل و منطق خودم با خودم مرور کرده ام هیچ کدام قانع کننده و منطقی نبود اگر وبلاگ مرا یک مروری بکنید خواهید دید که من بسیار اهل منطق و دو دوتا چهار تا هستم . اگر مایل بودید در مورد همه اینها حاضرم با شما هم بحث کنم که البته شما هر وقت می بینید یک نفر مثل آقای رضایی از مشاهده بازشماری 10000صندوق رای متوجه عدم تقلب در انتخابات میشود می گویید این قبول نیست چون او اصولگرایی از جنس دیگر است یا وقتی شخصی مثل عطریانفر یا ابطحی که از شجاع ترین اصلاح طلب ها هستند می گویند شعار تقلب اسم رمز آشوب بود می گویید این ها را شکنجه داده اند !!! خب شما گوشهایتان را برای شنیدن حقیقت بسته اید اگر نبسته اید بفرمایید 10000صندوق رای که باز شماری شد جریانش چیست و لطفا تفره نروید . نظام بیشتر از این چه باید بکند .
نه من انتظار ندارم موسوی همان بیانیه های صیانت از آرا را خودش هم تکرار کند اما این چه ربطی دارد به بازداشت ها همین الان هم که این مدارک در فایل پیشنهادی شما موجود است اما بیشتر شبیه همان شکلات است البته شکلات سیاسی برای فریب دادن کسانی که آماده فریب خوردن هستند .
اما فرمودید عمر دولت به سر آمده وبحث در مورد صحت و سقم انتخابات لازم نیست ؟! چرا ؟ دروغگویانی که به نظام تهمت تقلب در انتخابات زدند بدون هیچ مدرکی ، اینها تا قیام قیامت حق ندارند در انتخابات کاندید شوند چون بازهم اگر رای نیاورند خواهند گفت در انتخابات تقلب شده ضمن اینکه تا زمانی که یک انسان دروغ می گوید تا زمانی که از دروغش توبه نکرده است نمی توان او را به عنوان منجی مردم ایران معرفی کرد و ابتدا باید خط خود را از سران فتنه جدا کند پس بحث صحت و سقم انتخابات همواره پا برجاست ؟!
در مورد اینکه عرض کردم شما به خاطر پاکدستی می توانید کاندید شوید البته که یک مثال بود یعنی با فرض اینکه شما آدم کارکشته ای در سیاست و اقتصاد باشید وضمنا پاکدست هم باشید . خب نکند فکر کردید منظورمن این بود که شما با هیچ تجربه ای بروید و کاندید شوید ؟! خب خاتمی با هیچ تجربه ای رفت ببینید چطور انرژی هسته ای عزیزمان را 6 سال معطل ترس بچگانه خودش کرد ؟ اقتصاد و صنعت را چطور به عقب راند ؟ پیشرفتهای علمی و اقتصادی آن روز را با امروز مقایسه کنید !!!
البته که کشور برای اداره خوب به مدیران نیاز دارد ! کشور ما نه به کسانی نیاز دارد که برای پیشگیری از زلزله دست به دامن مرغ و خروس می شود البته اگر تحقیق بفرمایید خواهید دید که اینهایی هم که دنبال مرغ و خروس میگردند هم قرار است در سالهای آینده به عنوان منتقد احمدی نژاد و منجی اصلاح طلب ها در انتخابات کاندید شود چون دولتی که با عقلانیت توانست بورس ایران را تا این حد شکوفا کند هرگز متوسل مرغ و خروس نمی شود !!! دولتی که رتبه علمی در زمان او به شکل نموداری عمودی بالارفت هرگز سراغ این خرافه پرستی ها نمی رود البته اگر دعا خواندن از نظر شما و علوی تبار و اصلاح طلب ها خرافه حساب شود مسئله جور دیگری می شود یا متوسل شدن به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) خرافه پرستی و امل بازی حساب شود قضیه چیز دیگری ست !!!
اشاره کردید به نامه های روستاییان به احمدی نژاد و دنبال ماشین ایشان دویدن . البته ایشان با هدفمندی یارانه ها پولی را که به جیب مفسیدینی که شما از آنها ناله می کنید می رفت را به صاحبان اصلی آنها یعنی روستاییان رساندند البته فقط بخشی را پس برنامه ریزی کلی برای فقر زدایی داشتند اما در مورد دادن وام برای ساختن حمام باید عرض کنم که خاک بر سر دولت هایی که با این مردم روستایی چه کرده اند که این بدبخت ها برای ساخت حمام مجبور به گرفتن وام میشوند !!! خاتمی نه برنامه ریزی کلی برای فقر زدایی کرد نه کارهای جزیی مثل دادن وام برای ساختن حمام روستایی ها . احمدی نژاد هر دو را انجام داد . خاتمی سالی یک بار به مدیران ادارات ماشین های گران قیمت میداد که البته به خاطر مخالفت احمدی نژاد با اینکارها عده ای کینه او را در دل می پرورانند و هر وقت از خاتمی می پرسیدی چرا بی عدالت میکنید و به مدیران از کیسه مردم گداگشنه می بخشید ژست روشنفکری میگرفت و با پررویی میگفت : « عدالت توزیع ثروت است نه توزیع فقر !!! » منظورش این بود که فعلا به خودی ها برسیم اگر یک چیزی هم ماند با وام کم بهره به مردمی که بخاطر ظلم هاشمی وخاتمی بدبخت شده اند هم یک چیزی میدهیم .
در مورد دنبال ماشین دویدن !!! عجبا ! شما بازهم استقبال مردم را از این دولت می بینید و به جای اینکه بگویید مردم طرف دار ایشان هستند می گویید اینها گداهایی هستند که برای دریافت وام سراغ ایشان رفته اند ؟ مفهموم مردمسالاری را هم فهمیدیم . پس مردم چکار باید بکنند تا معلوم شود که اینها احمدی نژاد را انتخاب کرده اند ؟ بازشماری صندوق ها و انتخابات را قبول ندارید حضور فیزیکی مردم را هم قبول ندارید ؟! شما اراده کرده اید که قبول نکنید مسئله این است !!!
خب در مورد روزنامه ها ! اجازه بدهید برگردیم و این مسئله را از زمان خاتمی بررسی کنیم . یادم نمی رود که اصلاح طلب های منجی در آن زمان چه اهانت هایی به پیامبر عظیم الشان و مظلوم اسلام میکردند . لطفا نگویید که اینها توطئه اصولگراهاست . شهادت امام حسین (ع) را به ندانم کاری های پیامبر (ص)وامیرالمومنین (ع) نسبت می دادند و کربلا را نتیجه برخودهای تند پیامبر با کفار قلمدادمی کردند . پیامبری که احتمالا و فقط احتمالا شما نیز آن را پیامبر رحمت می دانید . کاریکتور امام را هم دیده ام که اصلاح طلب های منجی به اسم آزادی بیان کشیده بودند . اگر منظورتان از آزادی بیان این است که اجازه دهیم به پیامبرمان ودینمان و امام عزیزمان توهین شود باید عرض کنم تا زمانی که من و امثال من در این کشور هست عمراً به کسی چنین اجازه ای نمی دهیم . پس این از این . اما اگر منظورتان این است که آقای کروبی یک روزنامه داشته باشد و در آن بنویسد در بازداشت ها تجاوز جنسی میشود و وقتی قوه قضاییه میگوید مدرکت کو ؟ میگوید همین که گفتم تجاوز میشود ومدرک هم پیش خودتان است خب طبیعی ست که برای بستن دهان یک چنین هرزه گویی باید هم جلوی نشر روزنامه او را گرفت . روزنامه های دوم خردادی که هیچ ، امروز روزنامه های به اصطلاح اصولگرایی از جنس علی مطهری
هم شدید ترین انتقادها و گاها تهمت ها را نثار دولت احمدی نژاد میکنند مگر درزمان هاشمی و خاتمی این کارها بود ؟ البته چرا درآن زمان همه میتوانستند به پیامبر (ص)و امام حسین(ع) و امام خمینی(ره) توهین کنند .
درمورد پور محمدی عرض کنم که می دانید چرا احمدی نژاد ایشان را آن زمان از وزارت برکنار کردند ؟ چون ایشان در استان ها استاندارانی را که وابسته به اصلاح طلبها بودند را منصوب می کردند !!! یعنی پور محمدی از شما اصلاح طلب ها بود ! و به خاطر همین هم بود که گردن کلفتان مجلس که با احمدی نزاد مشکل داشتند با هزار ترفند ایشان را به جایگاهی رساندند که برای دولت مدام پرونده سازی کند . لطفا روزنامه های دوم خردادی را بخوانید تا بدانید که در دعوای رحیمی و پور محمدی این روزنامه های منجی طرف کدام را میگیرند ؟ !
ای کاش آقای هاشمی و خاتمی هم برای تسلی گداهایی که با سیاست های اقتصادی انها به خاک سیاه نشسته اند هم کمی نان و پنیر میخوردند و عکس میگرفتند !
بله درست میفرمایید که برای حمایت از دغل بازان نباید عمر و دینمان را تباه سازیم ! اما فراموش نکنید کسانی عمرشان را تباه می سازند که مورد حمایت منافقین و سلطنت طلب ها و آمریکا واسراییل هستند و اگر دستشان به عکس امام خمینی(ره) برسد از پاره کردنش ابایی ندارند .بازهم بگویید این توطئه اصولگراها ست !!!
من هرگز تصور نمیکنم روزی خواهد رسید که از اینکه از حامیان اهانت کننده به ساهت امام حسین (ع) و قران مجید و پیامبر رحمت(ص) و امام خمینی (ره) حمایت نکرده ام پشیمان شوم که اگر قرار است چنین روزی برسد همان بهتر که نرسد .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ...

خدمت فرزانه خانم هم عرض سلام و ارادت دارم. بنده حرفهایم روشن است اگر همه چیز را وسط دایره ریخته ام خب شما بفرمایید تحلیل کنید ولی تیکه انداختن مشکلی رو حل نمیکنه . شما که همیشه از شنیده شدن صدای مخالف حرف میزنید چه شده ؟ صدای مخالفی را در جمع خودتان شنیده اید د طاقت نمی آورید خب عرض میکنم که اگر صدای من شما را اذیت میکند بعد ازین سعی میکنم حرفهایم را مطابق میل شما بزنم . من دارم تحلیل میکنم همین . ن در وبلاگم با احترام کامل در 11 پست اخیر نظرات آقای سروش در مورد قران را تحلیل میکنم بدون اینکه به ایشان توهین کنم . من اهل منطقم نه اهل دعوا .
درود بر شما.

آنتی ابسورد یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 12:50

سلام.چه ملغمه ای اینجا بپا شده! گمانم نمیرفت احمدی نژاد چنین طرفداران سینه چاکی چون آقای ستاری در اینجا داشته باشد!!!
جل الخالق!
پاسخ هاتان به آقای ستاری بخصوص پاسخ آخرتان چه بسیار گویا و واضح ادا شده بود که کاش همگان سر فرصت ببینند و بخوانند.ایشان گویا سکوت کردن و دم نزدن را تا آن خوش دارند که به آن برچسب "زیر بیرق کسی نرفتن" می زنند! درحالیکه گمان میرود ایشان به مسایل بسیار مهمتری چون نهی از منکر و امر به معروف و ... اعتقاد داشته باشند.حرف نزنیم و سکوت کنیم تا بلکه دنیا به کام دزدان و غارتگران مال و جان و ناموس مردم خوش بیاید؟آیا عقوبت این سکوت دردناکتر از آن عقوبتی که ایشان متصور است نیست؟!

فرزانه یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 09:49

سلام
فکر می کنم ناتوانی از تحلیل چیزی که علوی تبار گفته است بعضی ها را به جایی کشانده که بخواهند همه چیز رو یک جا روی دایره بریزند حتی رواج بی حجابی را در بحث فساد مالی

بلکه هم حقیقت بین غبار گم شود .

کامنت آخر آقای خراسانی به نظرم کاملاً معقول است و گفتنی ها را گفته است .

جواد خراسانی یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 01:36 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام،
فکر کنم یکی دو نکته کوچک اما با اهمیت دیدگاه ها را نزدیک کند، یکی این که تا قبل از این دولت ساخت حاکمیت تقریبا" یک پارچه و یک دست بود. طیف هایی با سلایق متفاوت و نه مهاجم و نابودگر یکدیگر به نام چپ و راست وجود داشت که مناصب را تقسیم می کردند و شدت و ضعف قدرت هر یک جایگاه ها را مشخص می کرد. و به تناسب قسمتی از امور در اختیار همین دو طیف بود. به ندرت افراد حذف می شدند، تنها ورود به عرصه های ممنوعه یا دراز کردن پا از گلیم بود که کار را به جاهای باریک و نه حذف کامل می کشانید، مثل جریان عبداله نوری، یا همین کرباسچی که شما اشاره کرده اید؛ و تا یادم نرفته عرض کند، کرباسچی بیشتر قربانی جسارت ورود به حیطه فراتر از محدوده خودش در بعد سیاسی شد تا قربانی دزدی و فساد مالی، قبلا در همین مباحث وبلاگی این قضیه را کمی بحث کرده ایم. این وضعیت باعث می شد که جریانات گند و پلشتی دله دزدی ها و کثافت کاری های یکدیگر را تا حد ممکن بپوشانند و رفع و رجوع کنند و زیاد سر و صدا حول این قضایا بلند نشود.
اما در دولت فعلی که شاخص اصلی آن وقاحت و دریدگی است، از همان زمان مناظرات انتخاباتی احمدی نژاد و طیف حامیانش با این شعار جلو آمدند که در تمامی سال های قبل دزدی و فساد حاکم بوده و ایشان برای ریشه کنی این وضعیت آمده اند و با این حربه که خیلی عوام پسند و امیدوار کننده توده ها در گرفتن انتقام از همه حق کشی ها و تبعیض بود، میدان و قدرت را تصاحب کردند و وقتی رقبای فاسد را از میدان به در کردند خود یکه تاز میدان چپاول و غارت شدند. و چون نه به کسی از صاحب منصبان سابق باج می دهند و دوستی برای خود باقی گذاشته اند به شدت زیر ذربین هستند و کسی مفاسد ایشان را لاپوشانی نمی کند مفاسدشان عیان و در بوق می شود.
مسئله دیگر حجم عظیم دلارهای نفتی است که در دوره این دولت به خزانه مملکت سرازیر شد، که متناسب با آن حجم ریخت و پاش و دزدی هم بالاتر رفته است.
نکته مهمتر به نظرم که به عنوان یک اصل و ایده عمومی و کلی در خصوص مفاسد این حکومت آن را وارد می دانم، این است که اغلب کسانی که با عناوین مبارزه و انقلابی و بچه مذهبی مسلمان و بسیجی زمان جنگ و دیگر اسم های مشابه مبارزه و سیاست شدند و واقعا" مخلص بودند و جانفشانی کردند( به منافق های ظاهر الصلاح و فرصت طلبها کاری ندارم) و در ادامه وارد ساختار حکومت شدند، مشاهده کردند که جلو داران که همان صنف روحانی باشند. پس از دست گرفتن قدرت چنان به چپاول و غارت بیت المال به اسم مصادره انقلابی و زندگی در کاخ های بالای شهر رو آوردند و همه شعارهای انقلابی و چپگرایانه و حامی مستضعفین را پشت سر انداختند که انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است و انقلاب و اسلام انقلابی از اساس کشک بوده و همه چیز بهانه ای بوده برای رسیدن به جیفه دنیا!؟
تصور می کنید وقتی آن جوانان انقلابی، مرادها و رهبران فکری و عقیدتی شان را این چنین در چنگ اندازی به بیت المال دیدن، چه کردند؟ سخت نیست نگاه کنید و ببینید هر یک اکنون چه جنایتکاران، غارتگران و رباخواران و قاچاقچیان و دزدهایی شده اند. بله گر سلطان خورد ز باغ رعیت سیب، برآورند غلام درخت از بن. این را سعدی 700 سال قبل گفته و ما در دوره خود به چشم دیدیم.
و نکته آخر، که باز ایده اش را به عنوان یک اصل دیگر در مشاهده اوضاع جاری حکومت دیده و بارها محک خورده و درستی اش را تجربه کرده ام این است که، در حکومت فعلی تنها یک جرم وجود دارد که مرتکب آن باید از تنبیه و مجازات بترسد، و آن گفتن یابو به اسب شاه است، دیگر هر جرمی که در قوانین تعریف و برایش مجازات تعیین شده است عملا" هیچ مرجع پیگردی ندارد. خیال همه دزدان و جنایکاران راحت است که هر چه دزدی بزرگتر و به مقامات نزدیکتر، خطر مجازات و تعقیب کمتر است، تنها باید حرمت و احترام اسب شاه را داشت!

جلال ستاری شنبه 25 شهریور 1391 ساعت 23:54 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلامی دوباره بر شما جناب ستاریان
حضرتعالی اگر کمی منطق مطالعه بفرمایید باید بدانید که کسی که باید ثابت کند تقلب شده مدعی ست . عجبا ! از نظام میخواهید ثابت کند تقلب نشده ؟ حضرتا ! سوال مرا در مورد شمارش 10000صندوق پاسخ نفرمودید ؟ عزیز دل اینجانب . موسوی مگر زبان نداشت که در دوران آزادی در حالیکه برای حمایت از دشمنان قران و هتک حرمت کنندگان به امام حسین (ع) مدام بیانیه صادر میفرمود مدارک تقلب را هم همانجا رو کند ؟ حتما باید مناظره میشد ؟ این را هم بگویم که وقتی موسوی را برای تلویزیون دعوت کردند گفت به سه شرط می آیم : « 1- مجری نباشد( تا مچش را بگیرد) 2- به شکل مناظره نباشد(تا حرفهایش را یک طرفه بزند) 3- برنامه زنده باشد( که البته این قابل قبول بود) ». بیان دلایل تقلب در انتخابات را نیازی به مناظره نیست .
ضمنا شما دارید مغلطه می کنید و میگید هرکی بازداشت شده بخاطر این بود که مدرک دستش بود . آهان احتمالا مدرک تقلب یه چیزی شبیه شکلات بود که رفتن از دستش گرفتن تا به کسی نگه !!!
در مورد شهرام جزایری دیگر مزاح نفرمایید . این کلک قدیمی ست که وقتی مفسدی را می گیرند می گوید خامنه ای هم با من بود . جهت اطلاع عرض کنم که اگر خامنه ای دست داشت آنقدر قدرت داشت که کسی نتواند صدایش را در بیاورد . ضمنا !!! خامنه ای برای فساد نیازی به شهرام ندارد شهرام کیلویی چند ؟ اتفاقا این خامنه ای بود که وقتی شهرام از خوشحالی فریب دادن کروبی فکر کرد می تواند خامنه ای راهم فریب دهد رفت سراغ ایشان و به اسم مال امام به ایشان چند صد میلیون داد اما ایشان فهمیدند که این پول مشکوک است و برای تحقیق عده ای را اعزام فرمودند که همانجا تشت رسوایی کروبی بر زمین افتاد . تازه شما بفرمایید پول گرفته کاری نکرده ! دمت گرم . من فکر کردم چیکار کرده حالا ! پس قرار بود نخود لوبیا بگیره .
بگم بگم های مناظره قبح رو از بین برد . خب چه بهتر ! اتفاقا از احمدی نژاد بخاطر همین شکستن خط قرمزاش خوشم میاد . تا کی باید هاشمی و دارودستش فساد میکردن و کسی جرات نمیکرد از خط قرمزشون عبور کنه . دمت گرم احمدی نژاد !!!
در مورد جایگزین اصولگراها ! عرض میکنم که چون نتونستیم برای معاویه جانشین پیدا کنیم دلیل نمیشه که بریم سراغ یزید ! دلیلتان بسیار ضعیف است ! خب قرار نیست فقط از بین احمدی نژاد و هاشمی انتخاب کنیم . خود شما و امثال شما مگه کم از اینا دارین ؟ من درسته با شما اختلاف سلیقه دارم اما از حرفا و چهرتون معلومه که پاک دستید . خب حالا شما نه یکی مثل شما . مهم اینه که دل در گرو این وآن نداشته باشه که بخواد به هر نحو اشتباهات و فساد اونها رو توجیه کنه . مثل خود من که اشتباهات احمدی نژاد رو توجیه نمیکنم . سر مشایی باهاش درگیر میشیم . و پیش از این سر مرحوم کردان هم باهاش درگیر شدیم و اگه به جای کروبی احمدی نژاد این پولو میگرفت من بر خلاف شما توجیهش نمیکردم .
بالاخره اونی که 16 سال ریاست کرده بود اصلاح طلبا بودن حالا یه بار رای نیاوردند ببین چطوری زدن زیر همه چی ! آخر ِ بچه بازی بود ! حالا بگید کی به رای مردم ارزش قایل نیست .

سلام خدمت شما آقای ستاری
در مورد صندوقهای باز شماری شده فراموش نکردم که جواب بگویم اما واقعا نیازی ندیدم و حتا جوابگویی را عبث و بیهوده دانستم . بسیار خب حالا که شما می خواهید عرض می کنم که محسن رضایی در اعتراض به نتایج انتخابات اقداماتی کرد او مثلا از وزارت کشور در 24 خرداد یعنی دو روز بعد از اعلام نتایج خواست کد ملی رای دهندگان را اعلام کند:
http://aftabnews.ir/vdchwqnw.23nvxdftt2.html
احتراما با توجه به گذشت دو روز از برگزاری انتخابات، خواهشمند است در اسرع وقت، نسخه‌ای از اطلاعات مربوط به آرای شمارش شده به ویژه نتایج آرا در شعب اخذ رأی و حوزه‌های انتخابیه به تفکیک و همچنین اطلاعات مربوط به رأی دهندگان به ویژه کدهای ملی ثبت شده شرکت کنندگان در هر شعبه رأی را در اختیار نمایندگان اینجانب برای بررسی قرار دهید.
اما وزارت کشور نپذیرفت و اعلام هم نکرد
اما محسن رضایی تا آن زمان که در پیگیری حقش جدی وانمود میکرد در سایت شخصی اش از هوادارانش که به او رای داده اند خواست با اعلام کدملی رای شان را به سایتش گزارش کنند و در مدت بسیار کم و با وجود تبلیغات محدود، تعداد قابل ملاحظه ای که بسیار بیشتر از رای اعلام شده برای او بود کد ملی جمع کرد!! اما در ادامه چون به قول خودش اصولگرایی اش از نوع بخصوصی است از پیگیری جدی اعتراضش( به دلایلی که برای خودش محترم بود ) با دادن کمترین هزینه منصرف شد!
اصلا اگر راهکار تقلب، راهکار ناممکنی است، پس چرا هر از چند گاه طرحهای متعددی برای اصلاح ساختار انتخاباتی معیوب و مستعد تقلب برای جلوگیری و بستن راه تقلب از سوی کارگزاران دولتی انتخابات به خصوص در قبل از انتخابات مجلس اخیر توسط رقیبان دولت داده شد؟ و مدام هشدار برخورد قضایی با تقلب کنندگان احتمالی داده می شد!

بگذریم. نزدیکان موسوی و کروبی برای ارائه ی مدارک تقلب دست به انتشار فایل 370 صفحه ای زدند که هم اکنون نیز علاقمند می طلبد برای خواندن! پس این مدارک شکلات در دست این و آن نبود!شما هم اگر اصرار به خواندنش دارید می توانید از این آدرس دانلود کرده و بخوانید.
http://www.4shared.com/office/Yg6qtI7G/_____________.html
خب شما که انتظار ندارید موسوی همان بیانیه های کمیته ی صیانت آرا را مجددا خودش هم منتشر می کرد؟
کمیته ی صیانت از آرا، بیانیه های متعددی داد که بعضی راهم وزارت کشور و شورای نگهبان مثلا جواب گفتند. اگر بخواهید و اصرار به ادامه ی بحث تقلب در انتخابات داشته باشید من با وجود حجیم بودن این بیانیه ها حاضرم قسمتهای مهمش را برایتان نقل کنم که همچنان حاوی سوالات مهم اما بی پاسخ مانده است.
اما لزومی برای اینکار واقعا نمی بینم. چرا که امروزعمر دولتی برآمده از آن انتخابات به انتها رسیده است و بحث در صحت و عدم صحت نتیجه ی انتخابات علاوه بر داشتن هزینه های جانبی هیچ ثمری هم ندارد.
آنچه که امروز مهم است و اهمیتش در کامنت آخر شما بیشتر برای من هویدا می شود این است که، در حال سپری کردن دولتی موسوم به معجزه ی هزاره ی سوم هستیم که در هاله ای از نور هم پیچیده شده بود و از روی بصیرت و بدون تقلب و با دعای مردم هم انتخاب شد و اما ما را به دلیل ناکارآمدی به نقطه ی اسفل السافلین درفساد فعلی رسانده است و هنوز شما از کافی بودن پاک دستی، سخن به میان می آورید! کاش احمدی نژاد به جای خوردن نان و پنیر و عکس گرفتن، به محض به قدرت رسیدن خواهان رسیدگی به اتهامات اختلاسش در زمان استانداری ارومیه و زمان شهرداری تهران می شد. کاش به جای فروش ماشین قراضه اش به بالاترین قیمت به بزرگترین بدهکار بانکی کشور و دادن آن پول به محرومین، یقه ی او را سفت می گرفت و تا بدهی اش به نظام بانکی را از او نمی ستاند، رهایش نمی کرد و کاش به جای تشکیل جلسه کابینه و هیئت دولت در دفاع از رحیمی معاونش که متهم میلیاردی پرونده ی بیمه و متهم به اخذ رشوه های کلان است او را ترغیب به دادن جوابی متقاعد کننده به مردم و مقام قضایی می کرد و کاش پور محمدی وزیر کشور سابق، دارای انچنان اختیار و قدرتی نبود که پیش از خشک شدن مهر وزارتش در وزارت کشور بیست و یک میلیارد تومان از بیت المال را به ثمن بخس به اسم وام به این و ان بدهد. او گرچه دیروز از رحیمی برای این افشاگری شکایت کرده است اما شما باور می کنید که این شکایت اصلا پیگیری شود؟! فرضا پیگیری شد آن بیست و یک میلیارد تومان به بیت المال آیا برگردانده می شود؟
هر چند شما از اتهامات مالی اصلاح طلبان چیزی نفرمودی اما بالفرض که امثال هاشمی خورده است و ناطق اگر چاپیده است و کروبی اگر برده است باز هم پس شکل ساختار حکومتی ما معیوب است که قادر به محاکمه ی انان نیست و به محض جسبیدن به مقامات عالی نظام از پیگیری قضایی مصون می شود!
این ادعاها یا فقط برای گول مالیدن بر سر عوام است که دراینصورت چرا کمترین هزینه ای هم برای طرح کننده اش که حیثیت کسی را به باد داده است ندارد؟
یا ادعایی درست است. اما حتا هشت سال هم برای طرح در دادگاه کافی نیست! و اصلا در هیچ دادگاهی برای پیگیری نباید طرح بشود چون لیست غارتگران بیت المال که در جیب است وفقط برای افشای ان است که به قدرت رسیده ایم همچنان در جیب باید بماند برای روز مبادایی که ادعای دراوردنش از جیب دوباره میتواند هیجاناتی درست کند و عوام الناسی را به جان یکدیگر بیندازد.
یا ساختار قوه ی قضاییه ی ما معیوب است و از محاکمه ی دانه درشتها ناتوان و تور فانونش فقط قادر به گرفتن ضعفاست که در اینصورت وااسفاه است !
موضوع انتخاب بین هاشمی و احمدی نژاد دیگر برای من اصلا طرح نیست. و توصیه می کنم برای شما هم نباشد. آن نوع نگاهی که تنها ملاکش پاک دستی کاندیدا باشد و من و امثال من روسیاه را تنها از روی چهره و بنا به پاکدستی احتمالی بر اسا ادعاهای صرف، شایسته مقام ریاست جمهوری بداند را باید نگران کننده دانست بطوریکه کمترین کورسوی امید به آینده، با انتخاب فردی شایسته و مدیر با برنامه را هم باید به بوته ی فراموشی سپرد. چرا که ما اگر از اتفاق امروز برای فردا عبرت نگیریم و فردا هم همین خطایی را که امروز مرتکب شده ایم را تکرار کنیم چه چیزی درست خواهد شد؟ تا کی باید یقه های بسته ی تقوای فرصت طلبان و ابن الوقتها و پیشانی های سوخته و پینه بسته از قاشقهای داغ، دارای تابعیت امریکا و داشتن گرین کارت، ملاک سنجش ما برای معلمی اخلاق مدیریتهای کلان کشور باشد؟ راه اداره ی کشور بیشتر از حسن سابقه و نام نیک ، مدیران و مشاوران و برنامه ریزان و متخصصانی را لازم دارد که به جای دادن طرح بستن مرغ و خروس در اطراف شهر برای خبردارشدن از خطر زلزله! طرح مقاوم سازی ارائه کنند و به جای گرفتن نامه های مردمی که دنبال ماشین ها می دوند و دادن دوچرخه و وام ساختن حمام به یک روستایی، بنشیند و طرحی جامع برای فقرزدایی از احاد جامعه ی نیازمند بریزند، که هم توسعه ی متوازن کل کشور را رقم بزند و هم گداپروری نباشد و هم حرمت و کرامت انسانی ولو فقیر را لگد مال بهره برداری از طریق تبلیغات تلویزیونی نکند با جمع کردنشان و دواندنشان در خیابانها به دنبال گرفتن مبلغی ناچیز به عنوان وامی با باز پرداخت یا بلا عوض!
امروز با نبود یک روزنامه و یک تشکل منتقد دولت و حکومت در حالیکه جریان محافظه کار موسوم به اصولگرا حاکم است نشانه ی نبود اعتقاد به آزادی و رای و نظر مردم اگر نیست پس نشانه ی چیست؟

بگذریم. طی سالهای عمرم اینطور فهمیده و عمل کرده ام و چنین نیز توصیه می کنم که اخرت خود به دنیای دنیاطلبان نفروشیم و زیر بلیط کسی نرویم و زیر بیرق کسی هم سینه نزنیم و حتم دارم که شما نیز همینطور فکر کرده و عمل می کنید پس به یقین می گویم که شما نیز روزی که دیر نخواهد بود به حرفهایی که امروز من و امثال من به شما میگوییم و بی بصیرت و بی منطق و فتنه گر خوانده می شویم ، خواهید رسید. فقط امیدوارم آن روز زیاد دور نباشد که هر روزش خود، خسران بزرگی است!
ممنونم از شما و ببخشید که طولانی شد. التماس دعای خیر دارم

جلال ستاری شنبه 25 شهریور 1391 ساعت 22:12 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلام علیکم جناب ستاریان عزیز
اتفاقا منتظر پاسخ شما بودم و چند بار به وب شما اومدم تا پاسخم رو ببینم .
فهرست بلندپایه و با درجات مختلفی از فساد رو ارائه دادید . البته این فقط گوشه ای آن همه فسادی ست که واقعا وجود دارد . ای کاش فساد مالی شیخ اصلاحات جناب آقای کروبی که قرار است با دادن زمام دولت به همفکران اصلاح طلب ایشان فساد در کشور ریشه کن شود را هم اشاره می فرمودید ! البته احتمالا خواهید فرمودید این یک توطئه هست .
یا از خرج شدن شهریه دانشگاه آزاد در امور تبلیغاتی کاندیداهای فساد ستیز اصلاح طلبان هم صحبتی می فرمودید که احتمالا بازهم خواهید فرمود این هم دروغ است .
تازه فهمیده ید که این همه فساد اقتصادی در کشور وجود دارد ؟! باید هم تازه فهمیده باشید . چون هم دولت و هم قوه قضاییه بر خلاف دولتهای قبلی برای حفظ آبرو فساد مفسدین را پنهان نمی کردند . فساد اقتصادی در این کشور در زمان این دولت با سرعت کمتری نسبت به دولت قبلی ادامه داشته قبول اما اینکه چرا بیشتر به چشم میخورد دلیلش این است که دولتهای قبلی برای حفظ آبرو کاری به این کارها نداشتند . جناب آقای ستاریان . برخورد دولت احمدی نژاد به هنگام مواجهه با اختلاس سه هزار میلیاردی را با برخورد آقای خاتمی در مواجهه با شهرام جزایری مقایسصه بفرمایید . تا زمانی که آقا شهرام از زندان بواسطه فرزند آقای هاشمی فرار نکرده بودند اصلاح طلب ها همچنان از او حمایت می کردند . دلیل اینکه در ان زمان آمار فساد پایین بود ، نبود فساد نبود بلکه کتمان و حمایت از مفسد حتی توسط شخص آقای خاتمی بود . اگر قبول ندارید یک سری به آرشیو روزنامه های اصلاح طلب آن زمان بزنید تا حمایت های حضرات از مفسدین رو ببینید . از تن فروشی و پایین آمدن سن آن سخن گفته اید ؟! آقای ستاریان می توانید نقش نفوذ فرهنگ غربی در کشور به بهانه دخالت نکردن در زندگی شخصی مردم رو در ایجاد این فساد توسط دولت اصلاح طلب نادیده بگیرید ؟ یا معتقدید همه اینها بخاطر مشکلات اقصادی ست ؟ من یک دانشجو هستم . میفهمم اختلاط بی حد و حصر دختر و پسر در دانشگاه تا چه اندازه در ترویج خود فروشی موثر است . چه کسانی همیشه به بهانه آزادی این اختلاط افراطی رو جایز میدانستند ؟ چه کسانی به بهانه برخورد فرهنگی برخورد قاطع با فحشا در جامعه رو محکوم میکردند ؟ لطفا به این سوال من دقت بفرمایید ! برای اولین بار در دولت کدام آقا بد حجابی به حدی رسید که در خیابانهای تهران دختران و زنان رسما بی حجاب تردد می کردند ؟ لابد میخواهید بگویید بی حجابی عاملی برای ترویج خود فروشی نیست که هیچ تازه از رواج آن جلوگیری هم میکند .
از رواج بد اخلاقی سخن گفته اید ! جناب ستاریان عزیز ! اگر از شما بپرسم که این اصلاح طلبان فساد ستیز پاکدامن روی چه حسابی و بر اساس کدام مدرک انتخابات را بر هم زدند خواهید فرمود : مدرک دست خود نظام است ؟ یا خواهید فرمود : میزان تظاهر کنندگان خیلی زیاد بود پس نتیجه می گیریم که تقلب شده است ؟ یا خواهید فرمود میخواستند مدرک را بدهند اما موسوی و کروبی را دستگیر کردند ؟ یا اگر بگوییم از بین 10000صندوق رای که به درخواست آقای رضایی بازشماری شد هیچ تقلبی صورت نگرفته بود (جزاینکه دو رای آقای رضایی به حساب آقای موسوی رفته بود) پس نتیجه میگریم که تقلبی در کار نبود چه خواهید گفت ؟ لابد خواهید گفت حرف دکتر رضایی هم قبول نیست ! پس چه چیزی قبول است ؟ پس نظام چگونه ثابت کند که تقلب نشده ؟ ( حال آنکه مدعیان دروغگو باید ثابت کنند که تقلب شده نه نظام ! ) یا اینکه خواهید فرمود : نه اصلا تقلب نشده من که نگفتم تقلب شده !!! خواهید گفت این فساد ها چه ربطی به تقلب در انتخابات دارد ؟ در ادامه عرض خواهم کرد!
بسیار خب حالا به این سوال جواب بفرمایید ! آیا کسانی که 16 سال ریاست کردند و وقتی رای نیاوردند با دروغ بزرگ شاخدار خواستند رقیب را - اگرچه رقیب بدی باشد - از صحنه خارج کنند لایق این هستند که بیایند و با پر رویی دم از اخلاق بزنند ؟ و بگویند چاره کار ما هستیم ؟ جناب ستاریان دروغگو میتواند در جامعه اخلاق را رواج دهد ؟ اگر تقلب شده مدرک کو ؟ لطفا نگویید که بازشماری 10000 صندوق در برابر چشمان آقای رضایی و دوربین ها قبول نیست ! لطفا نگویید که مدرک پیش نظام است ! که اگر پیش نظام بود شما از وجود تقلب مطلع نمیشدید ! و اگر تقلبی در کار نبوده پس چرا سنگ دروغگو ها رو به سینه می زنید ؟ لطفا دقت کنید ! جناب ستاریان کسانی بزرگترین تهمت را به نظام زدند لایق دفاع نیستند و نمیتوان آنها را به عنوان ناجی برای ملت معرفی کرد ! حرف من اینه که این اصلاح طلب ها دموکراسی را نه از نوع احمدی نژاد بلکه آشکارا زیر پا گذاشتند پس بسیار خطرناک و دیکتاتور هستند و نمیتوان به آنها به عنوان امین مردم اعتماد کرد . و آنها را ناجی مردم ایران از دست احمدی نژاد معرفی کرد . شما میگویید احمدی نژاد بد است ؟ من میگوییم بدتر از بد است ! اما حرف من این است که جایگزین این بد آقای موسوی و همفکران دروغگوی ایشان نیست . منظورم را رساندم ؟ احمدی نژاد بد است قبول ! شخص حضرتعالی خوب هستید اما آن کسانی را که به عنوان نسخه به ملت می پیچید آنها بدتر هستند . من احمدی نژاد را قبول ندارم اما جایگزینهایی که شما پیشنهاد میدهید را اصلا قبول ندارم . لطفا بهترین ها را معرفی کنید اگر قبول نکردم گردنم از مو باریکتر ! من به احمدی نژاد انتقاد دارم بسیار بیشتر از شما با این تفاوت که این را میدانم که منطق می گوید : « اگر کسی بد بود رقیب او لزوما خوب نیست » همه آن فساد ها قبول . حرف من سر آن کسانی ست که شما آنها را به عنوان منجی معرفی میکنید ! منظورم روشن بود ؟!... من میگویم نباید از دست معاویه به یزید پناه برد ؟ البته این فقط یک مثال است و در مثل مناقشه نیست .
لحن من اگر نامناسب بود بازهم معذرت میخوام جناب ستاریان عزیز .

سلام
اجازه بدهید وارد مسئله ی تقلب انتخاباتی نشویم که اگر مدارک مثبته در رد ادعای تقلب انتخاباتی موجود بود نیازی به بگیر و ببنید و حصر و زندان کردن صدها نفری اصلاح طلبان و منتقدان و بستن فله ای مطبوعات و فیلتر کردن سایتها و زندانی کردن وبلاگ نویسان و وکلا و لعالان ساسی و اجتماعی نبود!
می شد مثل مناظره های انتخاباتی هر دو طرف را خواست و از ایشان مدارک طلبید و اگر ارائه نکردن پیش خلق الله روسیاه می شد هر انکه در او غش بود!
اینکه کسی را دهانش را ببنیدند و بگویند برای ادعایش حرفی ندارد و نمی زند راه حل رد ادعای تقلب نبود و نیست.
این ماجرا در مورد شهرام جزایری و جریانی که به اسم حمایت از او مشهور شد هم وجود داشت. شهرام جزایری تنها به کروبی به عنوان شیخ اصلاحات پول نداده بود انطوری که به دروغ اشاعه داده میشد. خطوط قرمز تعریف شده ای وجود داشت که مانع از افشای پولهای داده شده به مراکز دیگر قدرت بود و می شد و این اجحافی بود که در حق کروبی شد و امروز همه می دانیم که شهرام جزایری به تنها کسی که پول نداده بود خواجه حافظ شیرازی بود و به جاهایی پول داده که نمی شود نام برد و همه ی ارکان نظام از او پول گرفته بودند. اما اصلا مگر نفس پول دادن خطاست؟ در اینصورت دریافت پول از سوی هر شخصیت روحانی تحت هر نامی از سوی هر کسی را می توان خطا خواند و حال انکه می دانیم اینطور نیست.
بگم بگم های شبهای مناظره قبح و حیا را از میان برد و تعدادی از خطوط قرمز را ملغا کرد اما با وجود این هنوز نتوانسته اند با وجود ایراد اتهامات واهی بسیار، هیچگونه اتهام مالی به اصلاح طلبان وارد کنند. اگر وارد کرده اند شما بفرما تا ما هم باخبر شویم

فزضا قبول کنیم که هر کس در این نظام به مسئولیتی رسیده و مقامی داشته مبرا از فساد نیست. در اینصورت اینکه همنوایی با اپوزیسیونی است که سالهاست همین حرف را گفته و می گویدُ اصلا شما بفرما با طرد اصولگرایان که فعلا فسادشان اظهر من الشمس است و عدم قبول اصلاح طلبان رو به که اوریم ؟به اپوزیسیون خارج از کشوری که از بدو تاسیس این نظام به فحش دادن مشغول بوده اند و سلطنت طلبان و منافقینی که دستشان تا مرفق به کشتار ملت ما آلوده است؟ و یا از مریخ آدم بیاوریم و یا تحت الحمایه ی سوئیس و انگلیس شویم و از آنجاها برای ما فرماندار بفرستند و مای فاسد را اداره کنند؟!
آیا ما را راهی جز انتشار اخبار و اطلاعات و وجود احزاب و مطبوعات آزاد و انتخابات آزاد برای جلوگیری و افشای فساد وجود دارد ؟ اگر جز این راه وجود ندارد ببینیم که از گروهها و افکار موجود کدامیک به این راه بها و ارزش بیشتری قائل می شود و چه کسی سد راه آزادی ها و انتخابات ازاد و مطبوعات ازاد است و از او بپرهیزیم. به زعم من جریان اصول گرایی اصلا اعتقادی به رای مردم و نظارت عالیه ی مردم ندارد و به جهت همین ورای فساد و عدم کارآمدی و توانایی اش، شایستگی انجام این اصلاحاتی که ما را ناگزیر از ان است را ندارد.

سلام علیکم.
***
حدود سه ماه قبل از پیروزی ی انقلاب:

سؤال:
آیا شما داراى نظریات بخصوصى درباره کاهش تفاوت فاحش زندگى بین مردم شهرى و روستایى، بورژوا و کارگر و دهقان هستید؟

جواب آیت الله خمینی:
آرى، برنامه‏هاى اسلامى ما که در آینده به خواست خداوند اعلام و اجرا خواهد شد، به بهترین وجهى مى‏تواند به این امر مهم بپردازد تا سرمشقى براى همه مردم جهان باشد.

سؤال:
شما چگونه مى‏خواهید فساد مالى کنونى و تورم همراه آن را از بین ببرید؟

جواب آیت الله خمینی:
چنانچه دست دزدها و غارتگران داخلى و خارجى کوتاه شود و برنامه‏هاى اقتصادى بر اساس نیازهاى معقول و منطقى جامعه طرح‏ریزى و اجرا گردد، و نیز قوانین غیر الهى که وسیله دست سودجویان است از میان برود، مسأله‏اى به نام تورم براى مملکت باقى نخواهد ماند.

پایان نقل سؤال و جواب.
می بینید آقای خمینی ظاهراً نظریه ی اقتصادی و مکتب اقتصادی و برنامه ی اقتصادی اش، تقریباً خلاصه می شده در «رفتن شاه و برقراری حکومت جدید [به رهبری آیت الله خمینی]».
شما ببینید سؤال شده تورم چه گونه از بین می رود، و آیت الله خمینی را ببینید جوابش چیست.

و ببینید ده سال بعد از این سؤال و جواب، ده سال پس از این که حکومت در اختیار آیت الله خمینی بوده، در سال 1367 وقتی آقای علی رازینی به آیت الله خمینی می گوید


رئیس سازمان قضایى نیروهاى مسلح طى نامه‏اى به شماره 5133/ 67/ 35 مورخ 23/ 9/ 1367 درخواست نموده است، اجازه دهند از اموالى که به حکم قانون و احکام دادگاهها از باندهاى فساد مالى ضبط مى‏شود جهت رفع نیازهاى سازمان قضایى مذکور و تشکیلات وابسته به آن و نیازهاى مشابه در نیروهاى نظامى و انتظامى مصرف شود. امام خمینى در پاسخ چنین مرقوم فرموده‏اند


آیت الله خمینی نمی فرماید
«کدام فساد مالی؟ ما شاه را ساقط کردیم و دست اجانب را کوتاه کردیم و قوانین الاهی را دایر کردیم، و فساد مالی نداریم»

بلکه می فرماید
«بسمه تعالى‏
با حفظ جهات شرعیه و موافقت جناب آقاى نخست وزیر، موافقت دارم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى‏»

***
منظورم این است:
هرچد آقای خراسانی تصریح نکرده که منظورش از «دوره های قبلی»، یعنی از بهمن 1357 تا کنون، و واقعاً من نمی دانم منظور دقیقش چیست، اما ظاهراً چون آقای ستاریان استشمام کرده منظور چنین بوده، خواسته نادرست بودن این حرف را نشان دهد.

من گمان می کنم رفع فساد اقتصادی و فساد مالی، نیازمند قانون جدی و اجرای جدی است در زمینه ی فعالیتهای اقتصادی و روابط اقتصادی. وقتی چنین چیزی نباشد، چه سال 1361 چه سال 1391، در حد ثروت موجود در جامعه و موجود در خزانه و ...، فساد اقتصادی ممکن است رخ دهد.

در چند سال گذشته، ظاهراً، درآمد نفتی ی ایران در اوج کل تاریخ ایران بوده. خب وقتی درآمد کم است، گمان کنم فساد هم متناسب با درآمد کم، نمی تواند نجومی و افسانه ای باشد. گمان می کنم:

اگر (در حد اگر عرض می کنم، و فعلاً اطلاعات ندارم) در سال 1361 فساد مالی و اختلاس و ... در حد ایکس تومان انجام شده باشد، و در آن سال درآمد نفتی ی ایران ایگرگ تومان بوده، و وقتی در سال 1391 فساد مالی ایکس پریم تومان است و درآمد نفتی ایگرگ پریم تومان است، باید بزرگی یا کوچکی ی فساد ملی در سال 1391 و سال 1361 را نسبت به درآمد و ثروت زمان خود سنجید. و:

سیستماتیک بودن یا نبودن فساد اقتصادی را هم، باید دید آیا مثلاً در دهه ی 1360 آیا مطبوعات و رسانه های خارجی مثل سال 1391 امکان خبررسانی و شفاف سازی و ... داشتند یا نه.

جواد خراسانی شنبه 25 شهریور 1391 ساعت 13:18 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام،
این طبقه غارتگر جدید که ایشان عنوان کرده، دقیقا" نسخه جدید همان غارتگران دوره های قبلی است، با کمی جسارت و وقاحت بیشتر!

سلام
با شما هم عقیده نیستم و وجود فساد در این حجم که، به نوعی سیستماتیک بودن ان به ذهن متبادر می شود را در هیچ دوره ای شاهد نبوده ایم. قبول دارم که مماشات با بعضی از مسئولین و گره زدن انها با نظام باعث عدم برخورد با متخلفین در پیش از این هم شده است اما فراموش نکنیم که به طور مثال کرباسچی متهم و بلافاصله محاکمه شد و او را فقط به دلیل دادن چند سکه به مدیرانش به زندان انداختند و امروز با تمام گزارشاتی که وجود دارد که همگی هم بر علیه مسئولین از زبان همکاران و همقطاران خود انها و با آمار و ارقام و مدارک ارائه می شود احدی نه تنها محاکمه و زندان نمی شود بلکه این افشاگری ها شده است وسیله ی برای بستن دهان مخالفین از جریان خودی اصولگرایی که اگر بگویی من هم میگویم!

آنتی ابسورد شنبه 25 شهریور 1391 ساعت 10:11

ما حالمون خوبه دایی جان ولی تو باور نکن...

جلال ستاری جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 23:47 http://kamitaamol.mihanblog.com

سلام علیکم
اینکه در جامعه ما کلی فساد وجود داره منکرش نیستم یعنی انکار اینها انکار واقعیته . اما اینکه چاره کار اصلاح طلب ها هستند اینو از کجا نتیجه می گیریم. آقای علوی تبار از یک طرف ادعا میکنن اصلاح طلبان میتونن این مشکلات رو حل کنن و از طرف دیگه خودشونم اعتراف میکنن که اینا با خودشون درگیرن . چه کسی علوم انسانی یا اجتماعی رو قبول نداره ؟ یعنی از نظر ایشون علم یعنی چی ؟ یعنی اطاعت از فرهنگ غربی ؟ در مورد فساد اقتصادی هم نباید سیاست یک بام و دوهوا رو داشت . یعنی از یه طرف وقتی کسی میگه قپفلان اصلاح طلب یا فرزندش مرتکب فلان فساد شدند بگیم این بداخلاقی سیاسی ست از طرف دیگه از رواج فساد ناله کنیم و ادعا کنیم چاره کار دست اصلاح طلباست . اصلاح طلب ها چه برنامهع ای دارن و داشتن ؟ خب بفرمایند طبق کدام علم اجتماعی میخوان جامعه رو اصلاح کنند ؟ (البته بعد از اینکه مشکلات خودشونو حل کردند ) .
ایشون ظاهرا فکر میکنن سیاست یعنی فقط مکالمه با سران جهان ! یعنی واقعا نمی دونن که دعای یک رئیس جمهور در اون حمع خودش از تاثیر گذارترین کارهاست ؟ غیر ازاینه که آقای جورج بوش گفته بود یران عرب ها موقع سخن گفتن با بسم الله آغاز کنند ؟ خب وقتی بوش میفهمه تاثیر یک بسم الله گفتن رو ایشون چرا نمیفهمن ؟ یا نکنه درد اینا دعا کردن و دینداری ست و همه اینها بهانه هست ؟
دراینکه در کشور فساد هست شکی نیست و ریشه این فساد هم فقط در این دولت نیست ؟ اما نکته جالب اینه که منتقدین و مصلحین هم حتی راه انتقاد رو گم کردند . رقمی بین 10تا 60 میلیارد دلار !!! احتمالا ایشون نمیدونن که تفاوت 10 تا 60 میلیارد چقدره ؟ اگر تحقیق شده این چه تحقیقی هست که اینطور داره بین 10 و 60 گیج میزنه . اختلاف تخمین که نباید اینقدر فاحش باشه .
متاسفانه عده ای به جای استدلال و برنامه فقط منم منم میکنن . استفاده از عبارت جذابی مثل « شخم زده شدن نظام اداری کشور
انتقاد به تحقیر همه جانبه طبقه متوسط جامعه
صحبت با سران جهان با کارهایی همچون دعا خواندن ... » بیشتر برای خوشمزگی ست تا منطقی سخن گفتن .
ببخشید اگه گاهی وقتا لحنم مناسب نیست . چون هیچ کسی منو به اندازه کسی که ادعای زیاده از توانش میکنه و همچنین به اندازه کسی که تیکه انداختن به مظاهر دینداری مثل دعا کردن رو برای خودش افتخار میدونه عصبانیم نمیکنه .ببخشید من همیشه زبان منتقدم بیشتر از زبان های دیگرم فعاله .
بخاطر طولانی شدن نظرم معذرت میخوام ...

سلام
از حضور و جواب مبسوط شما متشکرم اما چون جوابگویی به مباحث عدیده ای که طرح کرده اید مستلزم جوابهای به مراتب طولانی تری است و این در مجال این کامنت نیست من تنها به جوابگویی فرمایشات شما در سطر اول و آنهم به اختصار بسنده می کنم.
فرموده اید:
" اینکه در جامعه ما کلی فساد وجود داره منکرش نیستم یعنی انکار اینها انکار واقعیته . اما اینکه چاره کار اصلاح طلب ها هستند اینو از کجا نتیجه می گیریم"

گرچه اذعان و اعتراف به وجود فساد گامی رو به جلوست و از ادعاهای پاکترین دولت در طول تاریخ و دولت امام زمان بودن و نظارت و هدایت ان امام بر کارهای دولت تفاوت بسیار دارد اما جانبداری از این دولت در ادامه نشان از کلی گویی و عدم اعتقاد و باور یقینی به آن است!
اولا فساد فقط جنبه ی مادی نداشته و از فقر و فحشا و دزدی تا ارتشا و اختلاس و فساد اداری و... را تماما ذیل فساد می توان تعریف کرد . در اثنای آن از پایین امدن سن تن فروشی تا دوازده سالگی و آلودگی تعداد کثیری از جوانان به الکل و مواد مخدر و دیگر بزه های اجتماعی هم می نوان در این مدخل گفت و در طلاق رتبه ی چهارم جهان را کسب کرده ایم که بررسی هر یک مستلزم بحث بسیار حول و حوش ان است
ثانیا به جهت دروغگویی های بسیار مقامات دولتی و عدم ارائه ی امارهای درست و حتا از ارائه ی آمارهای غلط گرفته و تا پنهان کردن و محرمانه اعلام کردن اعلام آمارهای رسمی مثل بیکاری و تورم و دیگر امارها چگونه می توان به نتایج دقیقی در برسی حجم فساد رسید؟ آیا عملا از این حجم وسیع فساد موجود که بحران سراسری را موجب شده و مارا در سراشیبی سقوط اخلاقی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی قرار داده است که همگی ما شمه هایی از ان را به رای العین در جامعه می بینیم و در عین حال و در روز روشن حاشا می شود دلیلش جز ناکارآمدی و عملکرد خیانتبار فعلی است که در تمام بخشهای مختلف مدیریتی تسری دارد؟
فقط در بعد اقتصادی و در حوزه ی دولتی فساد چنان گسترده است که تنها ذکر شمه ای از ان و فقط گفتن از آمار یکساله ی ان وقت گیر و نفس گیر خواهد بود اما چاره ای نیست. من مدتی قبل چنین اماری را خواندم و در گوشه ای از هزاران ونشته در این موارد ثبت کردم که خواهشم این است که خوصله کرده و بخوانید:
رکورد اختلاس درسال نود
سال 90را باید سال تلاش وسال همت مضاعف دراختلاس بیت المال نامید از اختلاس 123میلیاردی از بانک صادرات درسال 74 که منجر به اعدام فاضل خداداد وحبس وزندانی مرتضی رفیق دوست به مدت 15 سال گردید تا اختلاس 1390میلیاردی درسال 1390 واختلاس سه هزار میلیاردی درسال 90ازبانک صادرات توسط امیر منصورآریا وخاوری وهمدستان وی که به گل سرسبد اختلاسها معرف شد .اختلاسهای زیادی درکشور به وقوع پیوسته که برخی ازآنها با وجود بزرگی درهیاهوی به وجود آمده ها ی دزد های دزد دیگر سارقین ومختلس درخبرهای دیگر گم گشته وافکار عمومی را از اختلاسهای دیگر منحرف وغافل نمود که بعنوان نمونه به بعضی ازاختلاسهای سال 90 اشاره می کنم
1-اختلاس میلیاردی استانداری تهران (سایت آفتاب 31/5/90
2-اختلاس شش ونیم میلیاردی دردانشگاه هنر اصفهان (فرارو27/6/90
3-اختلاس شش میلیاردی دربانک شعبه سیاهکل (ایسنا 20/6/90
4-اختلاس پنچ میلیاردی برای خرید گوسفند درچهارمحال بختیاری (دنیای اقتصاد 2/6/90 5
5-اختلاس میلیونی وام ازدواج ازیکی ازبانکهای پاک دشت (مهر -6/3/90
6-اختلاس 40میلیاردی دراستان خوزستان (ایسنا-15/6/90 7
7-اختلاس چند صد میلیونی ازبازیکنان لیگ برتر (خبرآنلاین -3/5/90
8-اختلاس 1390میلیاردی درسال 1390ازبانک ملی در استان هرمزگان دراواخر مرداد ماه (ایسنا-24/5/90
9-اختلاس 46میلیاردی از جمله اختلاسها بود که گریبان بانک تجارت را گرفت (ایسنا 8/5/90
10-اختلاسهای میلیاردی درچهار بانگ کشور : رقم‌ها و تعداد اختلاس‌ها از سیستم بانکی تحت نظارت بانک مرکزی آنقدر زیاد شده که شعبه‌های رسیدگی‌کننده دیگر خبر تنها یک اختلاس را نمی‌دهند بلکه وقتی خبر به رسانه‌ها ارسال می‌شود، شامل چندین اختلاس از بانک‌های مختلف است. در این مورد هم شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 22 امور اقتصادی خبر از اختلاس در بانک‌های ملی، سپه، رفاه کارگران و ملت داده است. مبلغ 900‌هزار و 800 دلار آمریکا در بانک ملی، تحصیل 196‌میلیارد مال نامشروع از بانک سپه و اختلاس یکی از کارمندان رسمی بانک رفاه کارگران و کلاهبرداری یکصد و 44 میلیارد ریالی از بانک‌های ملی و ملت با هم مجموع این اختلاس‌ها را تشکیل می‌دهد. مجموعا رقم این اختلاس‌ها به بیش از 350میلیارد ریال می‌رسد. (همشهری- 8/5/90 11-
11-اختلاس در ایران فقط گریبان بانک‌های ایرانی را نگرفت. بانک ایران و ونزوئلا هم از جمله بانک‌هایی بود که از فروردین سال گذشته به این سو با معضل اختلاس روبه‌رو شد. مدیرعامل جدید بانک توسعه صادرات خبر این اختلاس را در نشست خبری خود داد. وی با بیان اینکه فعالیت‌های بانک ایران و ونزوئلا به دلیل همکاری‌نکردن سیستم بانکی مبتنی بر پشتوانه آمریکایی فقط محدود به پروژه‌هایی شده است که ایرانی‌ها در آنجا حضور دارند ، گفت: اخیرا در بازرسی‌هایی که از شعبه بانک ایران و ونزوئلا از سوی هیات ایرانی به عمل آمد، مشخص شد که رییس شعبه ونزوئلا بانک رقم ۲۰‌هزار دلار از منابع بانک را برداشت کرده که او در حال حاضر در زندان به سر می‌برد. (ایسنا- 14/4/90 12-
12- یکی از کارکنان بانک صادرات استان کهگیلویه و بویراحمد به اتهام اختلاس 73‌میلیارد ریالی از شعب این بانک، با قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی روانه زندان شد. وی مسوولیت صندوق شعبه را بر عهده داشته و در اقدامی ابتکاری، به صورت تلفنی از دایره خزانه بانک تقاضای وجه نقد برای این شعبه‌ها را می‌کرد و دایره خزانه بانک نیز وجه درخواستی را به همراه سند حسابداری به خود وی تحویل می‌داد. متهم ضمن اینکه اسناد حسابداری را در دفتر و سیستم رایانه‌ای ثبت نمی‌کرد، وجه ارسالی از خزانه را مورد استفاده شخصی قرار می‌داد. (ایسنا- 5/2/90 13-
13-اختلاس در سفارت ایران در پاریس اختلاس ایرانی‌ها فقط منوط به سرزمین مادری نیست، مثل اینکه در این دو سال اخیر فرصت‌ها برای فرصت‌طلبان حتی در سفارتخانه‌های ایران نیز فراهم شده است! در یک مورد اخیر بیش از یک‌سال از اختلاس 600‌هزار یورویی در سفارت ایران در فرانسه گذشته و با این وجود مهر سکوت بر لب مسوولان جا خوش کرده است. این خبر را روزنامه لوموند چندی پیش با متهم کردن سفارت ایران اعلام کرده بود که برخی کارمندان سفارت ایران با روش‌های عجیبی هزاران هزار یورو را از حساب سفارت به حساب‌های شخصی خود ریخته‌اند! (سایت آتی نیوز- 14/2/90 14-
14-اختلاس 84‌ میلیون درهمی از بانک ایرانی در دوبی اوایل امسال خبر اختلاس 84‌میلیون درهمی از بانک صادرات شعبه دوبی در رسانه‌های داخلی منتشر شد که در پی آن فرد متهم به اختلاس و کلاهبرداری از بانک صادرات ایران به سه سال حبس و بازپرداخت مبالغی که کلاهبرداری کرده بود، محکوم شد. فرد اختلاس‌کننده مدیرعامل شرکتی در دوبی بود که با جعل اوراق بازرگانی اقدام به اخذ مبلغ 84‌میلیون و 600‌ هزار درهم از بانک صادرات ایران شعبه دوبی کرده بود. (ایسنا- 21/2/90 15
15- کشف شبکه اختلاس در دانشگاه تهران دانشگاه تهران هم از بحث اختلاس عقب نیفتاد! امسال معاون اداری و مالی دانشگاه تهران از کشف یک شبکه سازمان یافته اختلاس در یکی از بخش‌های دانشگاه تهران خبر داد که البته به ادعای وی طی سال‌های متمادی اقدام به اختلاس مالی می‌کرده است. وی افزوده بود: هم‌اکنون اعضای این شبکه شناسایی شده‌اند و اعضای کلیدی آن تحت نظارت هستند. اگرچه معاون دانشگاه‌ تهران رقم اختلاس را اعلام نکرده بود اما اگر اختلاس کشف شده میلیاردی نبود احتمالا رسانه‌ای نمی‌شد. (تابناک 26/2/90 16-
16-این نمونه ای از اختلاسهای یک سال گذشته بود حال ازاختلاسهای سالهای گذشته واز سرقت مجسمه های ازمیادین شهر گرفته تا خروج شمشهای طلا از کشور به ترکیه وکامیون شمش طلائی که تبدیل به مس می شود وسرقت سیمهای برق ومخابرات وسرقت درختان جنگللی همه وهمه را درکنار هم قرار دهیم خواهید دانست اگر ده ها سال بگذرد هیج کشوری قادرنخواهد بود که رکورمارا درغارت بیت المال جابجا نماید پس باور کنید که ما رکورددار هستیم ورکورددارخواهیم ماند.

در عملکرد اصلاحطلبان اگر دنبال نقطه ی مثبت می گردیم همین که چنین احتلاسهایی نداشته اند و هیچکدام از ایشان توسط هیچ کس با چنین اتهاماتی روبرو نبوده است که اگر بود بلافاصله اعدام می شد! و با بها دادن به ازادی و شفاف سازی و امکان انتشار مطبوعات آزاد در انتشار اخبار حذف دگراندیشان موجب برچیده شدن قتلهای زنجیره ای شدند بزرگترین دستاورد را داشته اند. ضمن اینکه فراموش نکنیم بحرانهای هر روزه ای را که برای آن دولت تدارک می دیدند و از چنین دولتی که شعارش توسع ی سیاسی بود طلبکار معیشت مردم بودند برعکس امروز که از دولتی که ادعای اوردن نفت بر سر سفره ی مردم داشته و شعارش عدالت طلبی و جلوگیری از رانتخواری و فساد بود، عملکرد و نتیجه ای جز فقیرتر شدن مردم و رکورد زنی رانت و فساد را شاهد نیستیم!

محمد مهدی جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 15:55 http://1sobhe14.persianblog.ir/

سلام
ای اقا مگه اون ۳۰۰۰ میایارد تومن را نگفت کش ندیدخوب اینا را هم لابد اصلا نباید مطرح کرد. اما یه جمله جدید جالب مطرح کرده و اونم یک طیف جدید غارتگر خیلی جالب بود. و باید به دنبال اون گفت طیف عارتگری که با بصیرت انتخاب شدند. منتقدانشان بی بصیرت شدند. اما خوب چی از اب درومدند.
من فکر کنم اون چهار بحران همزمان داره خودشو بروز میده اگر چه کم و بیش ظاهرث شده بود.

سیدعباس سیدمحمدی جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 13:46 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
ایشالا پیدا میشه. شاید زیر میز یا در جیب کُت یکی از عزیزان باشد.

فرزانه جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 01:31 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
بعبارتی الان باید نگران حال علوی تبار بود

انصافاً کلید واژه های خوبی بکار برده است :
شخم زده شدن نظام اداری کشور
انتقاد به تحقیر همه جانبه طبقه متوسط جامعه
صحبت با سران جهان با کارهایی همچون دعا خواندن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد