کــــویــــر ســــبــــز

کویر سبز

بسم الله الرحمن الرحیم 

طبق صلاحدید و دستور نهایی خواهر خوبم ناهید عزیز و با پیشنهاد اولیه ی خواهر خوب دیگرم مریم خانم و دوستان دیگری که به شورای نامگذاری متخلص شدند، این وبلاگ از امروز به بعد با اسم " کویرسبز " شناخته خواهد شد. و علت انتخاب و مرحمت کردن این اسم به این وبلاگ رو خواهرم خوبم ناهید اینطور نوشته:  

بعد از چند روز فکر کردن در این مورد نمی دونم چرا اسم کویر سبز از بین این اسامی میاد تو ذهنم پررنگ می شه ، آخه کویر آسمونش خیلی زیباست ، شبهاش هم که پرستاره است ، کویر خیلیییی برکت داره ، کویر بکره ، دور از همه ی ناخالصی ها ...
باید کویری باشی تا صداشو بشنوی ، گوش کنید آهنگ شب سکوت کویر شجریان رو ...ببار ای بارون ببار ...
راستی صدای ساز دوتار هم که صدای کویره از جناب سهیل بپرسین خب ...
تازه داداش هم که می خواد کویر رو سبز کنه مثل گلدونای قشنگش ، مثل اون باغچه ای که داشت ، اصلا داداش وجودش سبزه ...
مریم عزیز کلیدر رو که خوندی ، کیمیاگر هم که همینطور ...

برو در این بیابان جستجو کن
ز هر خاکی کفی بردار و بو کن ...

کویر همیشه بوی عشق میده ...و کویر سبز یعنی کویری که همیشه زندگی در اون جریان داره ... 

.... 

خب ملاحظه فرمودید؟ بله با این همه لطفی که ایشان به من دارند مگر می شود امرشان را به دیده ی منت نگذارم و اطاعت امرشان را نکنم؟ 

ممنونم از خواهر خوب و گلم ناهید خانم برای اسمی که برای وبلاگ من انتخاب کردند  

دوستان لطفا لینک وبلاگ مرا به این اسم تغییر بدهند. خیلی از همگی ممنونم 

پ ن:  

داداش خوبم جناب آتش زحمت کشیدند و تندیس صلح را تهیه کردند که به داداش و شریک خوب دیگرم جناب محمد مهدی سامع عزیز و گرانقدر، با افتخار تقدیم می کنیم

تندیس سفیران صلح تقدیمی به مرد صلح سال

وبلاگ دوستان وبلاگی
مصطفی ستاریان یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 23:08
نظرات 133 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 11:48

دیگه ناهار نداریم برای همین باید کامپیوتر رو خاموش کنم و برم دنبال آشپزی ...پلوخوری تموم شد !
جناب آتش ...ة خودتونید
شما اینجوری می خواید آشتی کنید ؟
اصلا می دونید چیه ؟ نطفه ی آشنایی ما در جنگ بسته شده برای همین محاله ما یک روزی با هم آشتی کنیم
بنابراین بجنگ تا بجنگیم

الان که وقت شامه!
آخی دلم خنک شد هی پز میدادید به ما که تاس کباب داشتیم که چی! ما مرغ داریم و چی و چی داریم
البته از اینکه هنوز زنده اید و با مسمومیت از دنیا نرفتید خیلی خوشحالم و خیلی هم متعجبم

این ...ه هم نمیاد که ببینیم بالاخره اصلا کیه این؟
چقدر عصبانی؟!! خون جلوی چشماتونو گرفته ا!
آشتی ِ آتیش یا آتیش به آشتی؟
بجنگ تا بجنگیمتون همین بود؟ تا دو نفر اومدند وساطت از خدا خواسته فوری گفتید آشتی که!

آتش دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 10:38 http://dideno.blogsky.com

سلام داداش مصطفی
تورا به خدایک فکر بکن . بینم چجوری میشه با این ...ة آشتی کرد ؟
ما که هرچی میاییم آشتی کنیم یک کلام از دهنمون میپره دورباه
آتش به پا میشه . شما بیابزرگی کن این قائله تموم بشه . این دفعه
گفته اند میخواهن زهرماری بریزند توی فسنجون . مارا فسنجوندران کنن . فاتحه مع الصلواة .

سلام داداش
این ...ه (سه نقطه ی تانیث دار) اینطرفا نیومده که بهش بگم! یعنی اصلا نمیدونم این کیه کلا و جزعا
اون بالا دیدم که خودتون بااعلام جنگ و آتشباری فراوون از زمین و آسمون و دریا و با شبیخون نصفه شبانه و ... بالاخره با وساطت جامعه ی بین المملی صلح برقرار کردید و غائله هم تمام شده و رفته پی کارش که. فقط می خواستید سبزی های نازنینی که من کاشتم رو منهدم و مضمحل و با خاک یکسان کنید که کردید اوه راستی از اون فسنجون نخوردی که؟ زهر مار ریخته بود توش!! راستی شما هنوز زنده ای؟!

مریم دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 09:43

سلام برادر خوبم (من اینجوری سلام دادن رو از خودتون یاد گرفتم)
1- مذاکرات من و ناهید بانو محرمانه و پشت درهای بسته بود
2- شما که می گفتید من به جز شما دشمنی ندارم پس این سردار قالیباف و سردار سولیمانی و کاظم صدیقی و ...کی اند ؟ حالا خوبه کامنتهاشونو تو وب بانوی سیب خوندید !
امروز از لج شما و جناب آتش رفتم وبلاگشون ! دوستی با دشمن شما از اهم واجبات است !
3-می تونید آدرستونو عوض کنید و در عین حال آدرس قبلی رو حفط کنید و اونجا آدرس وبلاگ جدیدتون رو اعلام کنید ، البته اگه دوست داشته باشید

سلام خواهر خوبم
شما همیشه سر منو گول مالیدید اما عیبی نداره من قرار که شما رو آدم خوبی کنم
خودتون گفتید اگه:
" آقای ستاریان شما چیزی ازتون کم می شه اگه در جواب کامنتهای من بعد از سلام بنویسید : خواهر گلم یا خواهر خوبم ؟!!!
همین کارا رو می کنید که من عقده ای می شم و می شم خبیثه شریره ملعونه منفوره
شما یک بار ، فقط یک بار منو تشویق کنید و با مهر و ملاطفت با من حرف بزنید اگه آدم خوبی نشدم "

من که بلافاصله توی همین پست از شما با عنوان خوهر خوب دیگرم مریم خانوم نام بردم و کلی هم تشکر کردم! پس چرا آدم خوبی نشدید شما

ناهید دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 06:02

سلام داداش خوبم
واقعا از لطف و محبت شما ممنونم که منو قابل دونستین و هدیه م رو پذیرفتین
البته همونطور که شما فرمودین ، پیشنهاد اولیه از طرف حکیمه مریم بانو بود ، من از این عزیز وبلاگستان هم خیلی تشکر می کنم ،هرچند که همیشه مدیونش هستم ، زیرا سال گذشته ایشان با وبلاگی که برام ساختن ، یه عالمه دوست نازنین به من هدیه دادن ، داداش عزیز من در طول این یک سال خیلی چیزها از شما و مریم جان و دوستان عزیز آموختم ، درس مهربونی ، گذشت ، انسانیت ، صمیمیت و...
راستی پست مهربان کوثر باعث شد که اسمی برای وبلاگتون انتخاب بشه و کامنتی که برای جناب بزرگ نوشتین هم :
" اتفاقا این از آرزوهای من هم هست البته توی دل کویر لم یزرع و ذره ذره سبزش کنم!! "
از جناب آتش هم تشکر می کنم بخاطر تفالی که به حافظ زدند
خیلی عالی بود

سلام خواهر گلم
خیلی ببخشید که این کامنت رو رد کردم و بی جواب مونده بود
قابلیت شما شناسایی شده و روز به روز هم این قابلیت ها داره به منصه ی ظهور میرسه و ما هم می بینیمش
مریم خانوم برای من و ما هم عزیزند. بویژه که همسن و سال هم هستیم و بیشتر همدیگرو درک می کنیم و به همین خاطر سر به سر هم میگذاریم تا همگی بخندیم. باور کنید ایشون برای من خیلی عزیزند. البته خدا کنه خودشون اینا رو نخونند که واویلاست!
بله باید از کوثر خانوم هم تشکر کنم که منو از متنش شوت کرده بود بیرون و باعث و بانی این تغییرنام شد
شما ماشاءالله ماشاءالله توی یک متن کوتاه، خیلی موجز خلاصه از همه تشکر کردید و منم این کامنت شما رو لایک می کنم. خیلی خیلی از شما و همه ی دوستان خوبم ممنونم

آتش دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 00:38 http://dideno.blogsky.com

قابل توجه بعضی ها که دوست دارند بپرن طرف دشمن های ما
خواجه حافظ مخصوصا برای اینکه هیچ شبه ای پیش نیاد
اسم من را با صراحت کامل بیان کرده :

آتشی از جگر جام دراملاک انداز
------
بس بدانید و آگاه باشید که من اون شخص نمیتونم باشم
وکاملاً هم صلح طلب و عاشق آشتی هستم
آشتی ، آشتی ، آشتی

صحیح است صحیح است صحیح است

آتش دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 00:28 http://dideno.blogsky.com

خدمت مریم بانو گرامی عارضم که اولا اون عکسی که بازنمیشه
عکس منه که روی سرم دعواشده دوم هم اینکه باز شما بهانه
پیدا کردین برید طرف دژمن ؟ خوبه خودتون میگید که اگه منظورش
با شما بود که جور دیگر می نوشت .
داداش اینجا کامنت خصوصی نداره . از حرفهای برادرانه سوء تابیرنکنن
گفتم ما داریم آشتی می کنیم . عجب اوضاعی شده ها .
.. .. -- .. - --.. .. ... ..... .. - - -- .. . . . -- .... -- .
-- ..-- ..-- ..----...... ... -- .... . .-- .. . -- . . .-- . . .
ما گفتیم با ایشون نبوده شما هم بگو نبوده .

داداش شما با مریم خانوم که حرف میزنی دیگه علائم مورس چرا میگذاری؟ مگه نمی دونی که مریم خانوم و طاهر خانوم دو روح در یک جسمند. مریم خانوم وقتی توی جلد طاهره خانوم برند علائم مورس که هیچی به زبان ماندایی ها هم بنویسی شروع میکنه به ترجمه برای مریم خانوم. خیلی مواظب باش
نه نبوده! نه! اصلا کی گفته بوده؟!!!

مریم دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 00:21

جناب آتش بشینید تا من با شما آشتی کنم
با اجازه تون اگه اشاره ی حافظ به من بود می گفت : زاهدة خودبینة !
پس بی بر و برگرد این زاهد خودبین خودِ خودِ خودتونید !
حالا که اینطور شد من با اونام

راستی کویر جان عکس برای من باز نمی شه

جناب آتش ننشست و حسابی هم آتیش ریخت و اما شما آشتی کردی اون بالا رو عرض می نم ها
بالاخره عکس باز شد یا نه رازجان

آتش دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 00:12 http://dideno.blogsky.com

داداش متوجه شدین که منظور خواجه از اون
زاهد خودبینه کی بود دیگه حالا من نمی خوام بیشر
قضیه را بسط بدهم بین خودمون باشه ما تازه
داریم آشتی می کنیم

نه نه! من اصلا متوجه هیچی نشدم! خواجه اصلا کی اومد؟ چی گفته بود؟!!! قضیه ی هندسی بوده یا جبر خطی؟ می خوایید بسط بدید؟ بعد که بسط دادید بذارید بین من و خودتون؟ مگه من و شما قهر بودیم اصلا. من که از این کامنت شما هیچی سر در نمیآرم. میشه اون بالا بطور مبسوط یکبار دیگه البته خیلی ولضح توضیح بدید استاد. بعد من میام پاتخته و درس پس میدم استاد

آتش یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 23:53 http://dideno.blogsky.com

داداش تبریک عرض می کنم عنوان جدید وبلاگتون را و انشاالله که
مبارک باشه . براتون تفالی زدم که بنظرم بسیار نیکو آمده است
و چنین است :
خیز در کاسه زر آب طربناک انداز
پیشتر زان که شود کاسه سرخاک انداز
عاقبت منزل ماوادی خاموشان است
حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز
چشم آلوده نظر از رخ جانان دوراست
بررخ او نظر از آینه پاک اندزا
به سر سبز تو ای سرو که گرخاک شوم
ناز از سربنه و سایه براین خاک انداز
دل ما را که زمارسرزلفت تو بخست
از لب خود به شفا خانه تریاک انداز
ملک این مزرغه دانی که ثباتی ندهد
آتشی از جگر جام دراملاک انداز
غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده برآن پاک انداز
یارب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید
دود آهیش در آیینه ادراک انداز
چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ
وین قبا در ره آن قامت چالاک انداز

ان شاالله به میمنت و مبارکی و به دور از چشم بدخواهان
چرخش براتون بچرخه

ممنون داداش
عجب تفال خوبی اومده و چه با مسمی هم هست. دست شما درد نکنه و خیلی ممنونم
اوه اوه یادم رفت اسپند دود کنم

مریم یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 23:42

یادش بخیر یک زمانی به حرف گیس سفیدها گوش می دادند اما الان چی ؟ والله دوره ی آخر زمون شده !
یک نفر هم تره به ریش ما خرد نکرد ! واقعا ندیدید من نوشتم :
( من از الان بگم با اسمی که نی جان برای آقای ستاریان انتخاب کنه موافق نیستم
آخه من ناهید بانو رو خوب می شناسم و می دونم که الان یک اسم شیک و باکلاس واسه داداش خوبش انتخاب می کنه )
آقا ! من اعتراض دارم !

اینم جواب روشن من به اعتراض شما:

http://images.persianblog.ir/36086_2Q3PZOlM.jpg

مریم یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 23:36

راستی می تونید آدرستون رو هم به کویر سبز تغییر بدید این جوری هیچ نام و نشانی ازتون باقی نمی مونه !

بگذارید بهش فکر کنم با تغییر آدرس کسانیکه از موضوع خبر ندارند یکه می خورند از نبود و حذف وبلاگ!

مریم یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 23:34

خودم یادم نبود پیشنهاد تغییر اسم از طرف من بوده !
البته به نظر من اسم سیزده و اسامی نظیر این برای شما برازنده تر بود !
ببم جان این چه شورایی بود که اعضاش حق نظر دادن نداشتند و یک نفر می تونست نظر همه رو وتو کنه ؟
ناهید جان فعلا که شما همه کاره ای ، نمی خوای یک بار دیگه روی اسم سیزده و ... فکر کنی ؟

خب منم انتظار نداشتم که یادتون مونده باشه. البته مشکلات شناسنامه ای و آلزایمر و این حرفا خب موثره و کاریش هم نمیشه کرد

مریم یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 23:29

سلام
ط.ن.ب
واقعا اسم وبلاگتونو تغییر دادید ؟
مبارک باشه
ناهید جان تبریکات صمیمانه ی منو بپذیر !
چند روز پیش خصوصی چی برات نوشتم ؟!
حالا بهت ثابت شد ؟

سلام سلام صد تا سلام
ط ن ب مبارک باشه
اینم کادو شده و تقدیم به شما
اما زود تند سریع بگید ببینم که توی خصوصی تون چی نوشتید برای خواهر گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد