بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد امام عدالت گستر، امام عصر و الزمان، بقیه الله الاعظم، حجه ابن الحسن العسگری «عجل الله تعالی فرجه الشریف » را خدمت همه ی دوستانم تبریک عرض می کنم
اخیرا با مسائل بوجود امده در خاورمیانه و به خصوص پخش شدن شایعاتی در خصوص مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان و همینطور مسائل پیش امده ی در ارتباط با سوریه و ...بحث علائم و نشانه های ظهور به طور جدی مطرح می شود. من از ذکر نشانی این پایگاهها و سایتها و مطالب انها خودداری می کنم و فقط به مناسبت میلاد آن امام عدالت گستر، لازم دیدم از دو کتاب ارشاد شیخ مفید و کتاب غیبت نعمانی که هر دو از کتب بالنسبه معتبر در این خصوص هستند قسمتهایی را نقل کنم .امیدوارم شناخت ما از علائم و نشانه های ظهور را عمق بیشتری ببخشد.
در معنای اینکه غیبت چیست؟ چنین گفته اند:
غیبت: به معنای غائب شدن است . به هر نهفته ای که از حس و درک انسان پوشیده باشد، غائب میگویند.
«ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ اِلاَّ فِی کِتابٍ مُبیِن. نمل/ 75 »
و هیچ امر مخفی و پوشیده در آسمان و زمین نیست جز انکه در کتابی آشکار است.
در توضیح این کلمه، لازم است فرق بین دو کلمه ظهور و حضور را بدانیم.
ظهور: یعنی آشکاری که باید دیده شود ولی حضور، اعم از آن است.
آن حضرت را غائب نامیدهاند، چون ظاهر نیست، نه آن که حاضر نیست از روایات چنین استفاده میشود که ، وجود اقدس امام عصر (عج الله) با اینکه از دیدهها نهان است ولی در مجالس مومنان و مردم شرکت میکند و از آنجا که امام باید از اوضاع و احوال دنیا و مردم اطلاع داشته باشد، بنابراین آن حضرت باید تا زمان ظهور در میان مردم بطور ناشناس زندگی میکند و به وظایف محوله ولایی خود عمل مینماید، چنان چه در روایات متعدد مشهور است، آن حضرت دارای دو غیبت به نامهای غیبت صغری و کبری بودهاند. برای توضیح بیشتر در این مورد به این آدرس مراجعه کنید: http://islamicveb59.blogfa.com/post-165.aspx
در مورد علائم و نشانه های ظهور
هنگامی که فلان خاندان در میان خودشان به اختلاف پرداختند، پس در آن هنگام منتظر فرج باشید، و فرج شما پدید نمی آید مگر در اختلاف فلان خاندان...
قیام مردی از اهل مغرب در مصر و تصرف شامات به دست وی و فرود آمدن لشکر ترک در جزیره و رومیان در رمله...
تا اینکه آن خراسانی وآن سفیانی بر ایشان خروج کنند، این یک از مشرق وآن دیگری از مغرب ودر رسیدن به کوفه بر یکدیگر پیشی گیرند همچون دو اسب مسابقه..
خروج سفیانی ویمانی وخراسانی در یک سال ویک ماه و یک روز واقع خواهد شد با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده هر یک از پی دیگری، و جنگ قدرت و هیبت از هر سوی فراگیر شود،وای بر کسی که با آنان دشمنی و ستیز کند، در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانی نباشد که آن پرچم هدایت است...
شیخ مفید در ارشاد مینویسد: روایاتی در دست است که متضمن ذکر نشانههای امام زمان و ظهور قائم است و مشتمل بر رویدادهایی است که پیش از آمدن حضرتش واقع میشود. از جمله: خروج سفیانی کشته شدن سید حسنی و نزاع بنیعباس بر سر حکومت دنیوی و گرفتن آفتاب در نیمهی ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن به طور غیر معمول، در بیداء زمین فرو میرود و یک فرورفتگی در زمین مغرب " 1 " و دیگری در مشرق " 2 " پدید میآید. آفتاب از ظهر تا عصر از حرکت بازمیایستد و آفتاب از جانب مغرب طلوع میکند و نفس زکیه با هفتاد مرد صالح در بیرون کوفه کشته میشود. و کشته شدن مردی هاشمی در بین رکن و مقام و خراب شدن دیوار مسجد کوفه و آمدن پرچمهای سیاه از خراسان و خروج یمانی و قیام مردی از اهل مغرب در مصر و تصرف شامات به دست وی و فرود آمدن لشکر ترک در جزیره و رومیان در رمله و طلوع ستارهای از مشرق که مانند ماه میتابد آنگاه گرفته و کمانی میشود به گونهای که دو سر آن میخواهد به هم برسد و سرخی در آسمان پیدا میشود و در اطراف آسمان پخش میگردد و آتشی دراز در مشرق نمایان میشود و سه یا هفت روز در هوا میماند، و عرب از قید و ذلت آزاد میشوند و شهرها را تصرف میکنند و از فرمان پادشاه عجم بیرون میآیند. " 3 " مصریان، امیر خود را میکشند و شام ویران میشود. سه لشکر با پرچمهای مشخص در آنجا به جان هم میافتند. پرچمهای قیس و عرب، به مصر درآیند و پرچم کنده به خراسان میرود و لشکری از جانب غربی میآید و در خرابههای حیره منزل میکنند. پرجمهای سیاه از شرق به سوی حیره به حرکت درمیآیند و شکافی در نهر فرات پدید میآید و آب آن کوچههای کوفه را فرامیگیرد. شصت نفر دروغگو که همه مدعی پیامبری هستند، خواهند آمد و دوازده نفر از نسل ابوطالب که همگی مدعی امامت هستند، قیام خواهند کرد و سوزاندن مردی بزرگوار از بنی عباس در بین جلولا و خانقین و بستن پلی در بغداد نزدیک محله کرخ و برخاستن باد سیاهی در آغاز روز در بغداد و وقوع زلزلهای در آن دیار که بسیاری از مردم را در کام زمین فرومیبرد و ترسی بر اهل عراق و مردم بغداد چیره میشود و مرگهای سریع آنها را از پای درمیآورد و آن وقت به جان مال و محصول آنها میافتد و ملخها به هنگام و نابهنگام بر آنان هجوم میآورند و غله و کشت و زرع آنها را میخورند و کشت و کار آنان کاهش یابد.
دو گروه از مردم عجم با یکدیگر به جنگ برمیخیزند. خونریزی بسیاری در میان آنها رخ میدهد بردگان از اطاعت اربابان سر میتابند و آنها را به قتل میرسانند. برخی از بدعتگزاران در دین از صورت آدمی به درمیآیند و به صورت میمون و خوک میشوند. و بردگان بر شهرهای بزرگ چیرگی یابند. صدایی از آسمان آید به گونهای که زمینیان همگی و هر کس به زبان خود آن را میشنود و صورتی و سینهای برای مردم در نور آفتاب نمایان میشود. و مردگانی از قبرها برون آمده به دنیا بازمیگردند و با مردمان آمد و شد میکنند و به دیدار یکدیگر میروند. آنگاه این نشانهها با بارش بیست و چهار باران پایان مییابند سپس زمینهای مرده، زنده و سرسبز میشوند و برکات آن آشکار میگردد. و تمام بدبختیها از پیروان حق از شیعیان مهدی (ع) برطرف میشود. در آن هنگام درمییابند که آن حضرت از مکه ظهور میکند و برای یاری رساندن به او به مکه رهسپار میشوند بر حسب آنچه در اخبار آمده است
1 این فرورفتگی در شام است
2 مقصود فرورفتگی در بغداد و بصره است
3 مقصود بیرون آمدن آنان از زیر یوغ اطاعت دیگران است. در اینجا آنان را به اسبی تشبیه کرده که عنان از آن برداشتهاند و هیچ مانع و نگهدارندهای برای آنان نیست و هر جا که خواهد برود و هر کار که خواهد بکند.
و از کتاب غیبت نعمانی صص 273-276
ابوبصیر از امام باقر ع روایتکرده که آن حضرت فرمود: هنگامی که آتشی را شبیه (هردی ) رنگ زرد و سرخ بسیار بزرگ مشاهده کردید که از [جانب ] مشرق سه روزیا هفته ای سرزده است، پس چشم به راه فرج آل محمد (ع) داشته باشید ان شاء الله عز و جل که خداوند عزیز و حکیم است، سپس فرمود: آن صیحه که در آن است همان آوای بس بلند جبرئیل (ع) بدین مردمان است، بعد فرمود: ندا کننده ای از آسمان به نام حضرت قائم (ع) ندا سر می دهد و هر که درمشرق و مغرب است می شنود، هیچ خفته ای نمی ماند مگر اینکه بیدار می گردد وهیچ ایستاده ای نمی ماند مگر این که می نشیند و هیچ نشسته ای نمی ماند مگر اینکه از وحشت آن صدا بر دو پای خویش برمی خیزد، پس خداوند هر که را بدان آوا عبرت پذیرد و پاسخ گوید مورد رحمت قرار دهد که آن صدای نخستین آوای جبرئیل روح الامین (ع) است.
سپس فرمود: آن صدا در ماه رمضان در شب جمعه شب بیست وسوم است، پس در آن تردید نکنید، بشنویدواطاعت کنید، و در پایان روز آواز ابلیس معلون است که ندا درمی دهد: بدانید که فلانی مظلومانه کشته شد، برای اینکه مردم را دچار شک و گرفتاری سازد. پس بسی افراد شک کننده سرگردان در آن روز( پدید آیند) که در آتش سرازیر خواهند شد، پس اگر درماه رمضان آوائی شنیدید در آن تردید نکنید که صدای جبرئیل است، و نشانه آن این است که او به نام قائم و اسم پدرش ندا سرمی دهد تا آنجا که دوشیزه در پس پرده خویش آن را بشنود و پدر وبرادر خود را بر خروج برانگیزد.
و آن حضرت فرمود: ناگزیر و بدون شک قبل از خروج قائم (ع) این دو صدا برخواهد خاست: صدائی از آسمان و آن آوای جبرئیل است،[به نام صاحب این امرونام پدرش]، و صدای دومین از زمین برمی خیزد، و آن آوای ابلیس لعین است که ندا می کند به نام فلانی که او مظلومانه کشته شد، و مرادش از آن ایجاد فتنه است، پس صدای نخستین را پیروی کنید و بپرهیزید از صدای دوم که بدان دچارگرفتاری شوید. و فرمود: قائم (ع) قیام نمی کند مگر در حال ترس سخت مردم وزلزله ها و گرفتاری و بلائی که مردم را فرا می گیرد و پیش از آن طاعون و شمشیری برنده در میان عرب و اختلاف سخت بین مردم، و پراکندگی در دینشان، وپیدایش دگرگونی در وضعشان تا جائی که آرزو کننده از شدت آنچه از هاری مردم و دریدن پاره ای پاره دیگر را که مشاهده می کند،شبانه روز آرزوی موت می نماید، و خروج آن حضرت به هنگامی که خروج می کند همزمان با یأس و ناامیدی مردم از دیدن فرج است، پس خوشا به حال آنکس که او را در می یابد و از یاوران اوست، وای و وای به تمامی بر آن کس که با او دشمنی ورزد ومخالفت کند و از فرمان او روی گرداند و از دشمنان او باشد.
و فرمود: هنگامی که آن حضرت خروج کند با امری نوین و فرمانی جدید و طریقه ای نو وحکمی تازه قیام خواهد کرد،بر عرب سخت گران است، او را کاری جز کشتار( نابکاران) نباشد، و هیچ یک (از دشمنان که از عناد و مخالفت دست بر نمی دارند) را باقی نگذارد و در راه خدا سرزنش هیچ ملامت کننده ای او را تحت تأثیر قرار نمی دهد.
سپس فرمود :هنگامی که فلان خاندان در میان خودشان به اختلاف پرداختند، پس در آن هنگام منتظر فرج باشید، و فرج شما پدید نمی آید مگر در اختلاف فلان خاندان،و چون آنان اختلاف نمودند پس منتظربر آمدن صیحه در ماه رمضان وخروج قائم (ع) باشید،همانا خداوند هر چه بخواهد انجام می دهد، و قائم خروج نمیکند و شما آنچه دوست می دارید نمی بینید تا اینکه فلان خاندان در میان خویش اختلاف کنند پس چون چنین شود مردم درباره ایشان به طمع افتند و اختلاف کلمه روی دهد و سفیانی خروج کند.
و فرمود: ناگزیر باید فلان خاندان به حکومت دست یابند،چون به حکومت رسیدند و سپس به اختلاف پرداختند حکومت انان دچار از هم پاشیدگی و کارشان دستخوش پراکندگی گردد تا اینکه آن خراسانی و آن سفیانی بر ایشان خروج کنند، این یک از مشرق و آن دیگری از مغرب و در رسیدن به کوفه بر یکدیگر پیشی گیرند همچون دو اسب مسابقه، این از این سوی و آن دیگری از آن سوی تا اینکه نابودی ( انقراض) فلان خاندان به دستهای ایشان صورت گیرد، بدانید که ایشان هیچ یک از آنان را باقی نخواهد گذاشت.
سپس فرمود: خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده هر یک از پی دیگری، و جنگ قدرت و هیبت از هر سوی فراگیر شود،وای بر کسی که با آنان دشمنی و ستیز کند، در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانی نباشد که ان پرچم هدایت است، هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن پرچم مقابله نماید، پس هرکس چنین کند او از اهل آتش است، زیرا او به سوی حق و راه مستقیم فرا می خواند.
سپس آن حضرت به من فرمود: همان از دست رفتن و سقوط حکومت فلان خاندان همانند شکستن کاسه سفالین است، و همچون مردی است که در دستش کاسه ای سفالین بوده و او مشغول راه رفتن باشد که ناگاه در حالیکه غافل است کاسه از دستش فروافتد وبشکند، پس هنگامی که فرو افتاد بگوید:آه همچون خود باخته ای پس،از دست رفتن دولت آنان چنین است که به کلی از زوال آن بی خبر باشند.
برای کسب اطلاع بیشتر در مورد کتاب و همچنین دانلود کتاب غیبت نعمانی به صورت فایل ورد به این آدرس مراجعه کنید:
http://www.ebnearabi.com/?p=540
....
پ ن ۴/۵/۹۱
اینجا را هم ببینید:
سلام
میخواستم عرض کنم در بحارالانوار هم احادیث فراوانی در این رابطه وجود دارد که دیدم در پاسخ یکی از کامنتها انها را زیاد قابل اعتماد ندانسته اید
در کل روایاتی که شما از دو کتاب شریف نقل کردید به نظر من میتواند با شرایط امروزی هماهنگ باشد
تا همین چند سال قبل هیچکس پیش بینی نمیکرد اتفاقات اینچنینی در مصر سوریه عربستان و دیگر نقاط جهان به وقوع بپیوندند
حتی اگر پیش بینی هم میشد باز اینکه تمام این حوادث در ارتباط باهم و در یک پروسه زمانی مشخصی رخ بدهند بسیار میتواند جالب توجه باشد
سلام
ببینید اتفاقات را چقدر دقیق پیش بینی کرده اند:
ازسال 1429هجری قمری (1387ش) سیل و زلزله های شدیدی در جهان واقع می شود که تا کنون سابقه نداشته ، تغییر و تحولات سیاسی در جهان ، خصوصا در منطقه خاورمیانه آغاز می شود ،مرگ حاکمان ظالم ومستکبر منطقه وسران کشور های عربی خصوصا عربستان فرامی رسد . شیعه کشی و خون ریزی و قتل عام مردم بی پناه در کشورهای منطقه ، تبدیل به فاجعه انسانی می شود . ..
با مرگ ملک عبد الله ، عربستان ، بزودی وارد مرحله ای می شود که تا سال ظهورمنجی عالم ، روی خوش نخواهند دید و هر یک سال یک نفر از خاندان راهزن زاده سعودی ، قدرت را به دست می گیرد که این مرحله 5 سال بیشتر دوام ندارد .
حج به روی شیعیان بسته می شود اسراییل ، غزه را تصرف می کند . در سوریه کودتا می شود . ( کسی که در سوریه کودتا می کند ، همان سفیانی است که آمریکا و اسراییل غاصب ، او را در اردوگاهی در اطراف سوریه تجهیز وحمایت می کنند) . سفیانی با کودتا در سوریه و قتل عام مسلمین به سوی اردن و عراق لشکر کشی می کند و... . جنگ سختی در آن منطقه آغاز می شود ، برای چپاول گنج ها ی باز مانده اززمان سلیمان نبی در اطراف بیت المقدس وسرمایه هاوخزاین زیرزمینی ومخازن نفت منطقه جنگهای سختی روی می دهد که چین و روسیه نیزدرآن شرکت می کنند
بحران اقتصادی درروپا وآمریکا شروع ومنجر به سقوط اقتصاد در ایالات آمریکا می شود وتا سال ظهور ادامه دارد.
تا جایی که ابالات در آمریکا یکی پس از دیگری از حکومت مرکزی نا امید شده وخود مختاروشقه شقه می شوند.ومردم اروپانیز به مشکلاتی دچار می شوند که راه نجات خود را در اسلام ویک منجی آسمانی جستجو می کنند
از سالهای آتی مباحث مهدویت وظهور در سراسرجهان خصوصآ اروپا وآمریکارواج پیدا میکنند وقتی مردم عالم متوجه این حقیقت میشوند که آن منجی جهانی که در اعصار مختلف تاریخ پیروان همه ی ادیان با نام های مختلف منتظر او بوده اند همان مهدی(عج) شیعیان است منتظر ظهور مهدی (عج) میشوند.
از طرفی پیشگویان یهودی با استفاده ازاسرار ارزشهای عددی حروف حروف ابجد (1) که (همه ی ابزار های این علوم نزد این حقیر می باشد) به سال ظهور آگاهی پیدا میکنند ولذا آمریکا واسراییل غاصب نیرو هایی را در عربستان ،مدینة النبی وعراق در نهایت حماقت برای دستگیری امام مهدی عج میگمارند .
آمریکا واسراییل غاصب ضمن اشغال غزه با همه ی هم پیمانان اروپایی خود در سه سال آینده تمام ناوها وکشتی عای جنگی خود را در غزه صف آرایی میکنند تا با امام علیه السلام که از مکه وسپس از مدینه قیام خود را آغاز می نماید جنگ کنند.تا ازقیام آن حضرت علیه السلام جلوگیری نمایند.!
اما مهمترین اتفاقی که به نفع شیعیان ایران وجهان ومسلمین ومستضعفین عالم رقم خواهد خورد. آمریکا و رژیم اشغالگر قدس با استفاده ازپایگاه های خود در کشورهای عراق ، ترکیه ، افغانستا ن ، پاکستان همزمان با وقوع زلزله ای شدید در تهران در روزهای اول محرم سال هزاروچهارصدوسی ونه هجری قمری به جمهوری اسلامی ایران حمله می کنند و جهان آماده حادثه ای عظیم می شود وبار دیگر 40 سال پس از دهه فجر و یوم الله انقلاب اسلامی ، ایام الله جهانی فرا می رسد
این پیش بینی ها متعلق است به ۱۱/۱۱/۸۷ یعنی زمانیکه از بحران اقتصادی غرب هیچ خبری نبوده است!
سلام
در ادیان باور بسیاری از مسائل ; تعبدی است. شاید برای اثبات خیلی از آنها دلایل منطقی نتوان آورد. یکی از آن مسائل هم ظهور آقا می باشد.
سلام
بله برای مسائل ایمانی دلیل نمی توان اقامه کرد اما شاید بتوان با تحقیق گسترده فهمید که چرا ظهور منجی و جنگ ارماگدون در تمام ادیان و مذاهب وجود دارد و همگی منتظر این حادثه ی عظیم هستند؟
اینترنتم قطع شده ببخشید دیر جواب دادم
اوه راستی ... شرمنده واقعا ... یک قرنه هی به خودم یادآوری می کنم .. ولی هربار که تو وبلاگتون هستم یادم میره ... بابت لینک یک دنیا تشکر
بله مردد بودم نکند که بخواهید گوشه ی دنجی داشته باشد و من با گذاشتن لینک شما خلاف خواست شما عمل کرده باشم.
راستش شما از دوستانی هستید که طی چهار پنح سال گذشته ارتباط وبلاگی ام با آنها قطع نشده و از این بابت خدا را شاکرم
سلام و درود
در مورد بحران یمن و همینطور پادشاه اردن چیزی ننوشتید!
و ای کاش اشاره ای هم به اون سی دی جنجالی می کردین که من فقط در موردش شنیدم و علی رغم کنجکاوی بسیار به دستم نرسید تا ببینمش :(
+ این فلان و فلانی ها در متن همین شکلی بوده یا شما اسمها رو حذف کردین ؟
ارادت
سلام
بحث در مورد مصادیق حتا به شکل نام بردن به درازا می کشید!
اینجا را ببیند:
http://zohoor.ir/
آن سی دی را من هم پیدا نکردم و ندیدم
فلان و فلانی ها عینا مطابق متن است.
عرض احترام
سلام،
در کنار اخبار و روایات ظهور، فکر می کنم رجوع به عقل و تفکر در خصوص پایان این دور از زندگی بشر نیز می تواند به عنوان زمینه ای برای جستجوی بحث موعودگرایی و ظهور منجی مهم باشد.
مثلا" تفکر در وضعیت بعضی از معاصی، آیا از این چیزی که شاهد هستیم وضع بدتری می توان تصور نمود یا خیر؟ آیا تاکنون در هیچ دوره ای از زندگی بشر، تا این اندازه ارزش ها تبدیل به ضد ارزش شده بوده؟ یا اینکه بدیهیات طبیعی غیرممکن شمرده شود و غیرممکن ها بدیهی شود!
آیا بشر خودش را برای قبول عدالت حقیقی آماده کرده است؟ و...
سلام
رجوع به عقل همواره مورد تایید و تاکید اسلام و قران و ائمه ی دین بوده است . خاطرم هست سخنرانی دکتر شریعتی در باره ی فلسفه ی انتظار، باعث بحثهایی شد که کمک زیادی به پویایی خود مفهوم انتظار کرد و اصلا مسئله ی انتظار را از حالت سکون و تخدیر گونه اش به حرکت، مبدل و معوض کرد و از انتظار مکتب اعتراض ساخت و خود انقلاب 57 نشات گرفته از همین نوع نگاه اعتراض و تفکر جدید نسبت به مسئله و مقوله ی حکومت در عصر انتظار بود.
عدالت رفته رفته به مسئله و خواست اصلی بشر تبدیل می شود
سلام. ذاتیِ دین باوری، باور به غیب است و همین دین باوران را مستعد باور به خرافات هم میکند. پس دین باورِ متجدد (مدرن) باید به دقت مواظب این خطر باشد.
غیبهایی که باور به آنها لازمه دین باوری است، باور به خدای نادیدنی و آخرت و معجزات انبیاء (صلی الله علی نبینا و آله و علیهم) است و بس. یک راهِ جستن از خرافات شاید محدود کردن غیب باوری به همین سه باور باشد. بقیه را هم نه لازم است انکار کنیم و نه لازم است تأیید کنیم. کافی است در حوزة ممکنات قرارشان دهیم. کاری که ابن سینا میکرد.
سلام
اشاره ی خوب و درستی داشتید. قبلا در بحثی به بوعلی سینا اشکال کرده بودند که او معاد جسمانی را قبول نداشته است. در آن بحث من عرض کردم که معاد جسمانی جزء اصول مسلمانی نیست که با عدم قبولش کسی را از حیطه ی مسلمانی خارج بدانیم. نقل آنچه نقل شد به این جهت است که اینطور احادیث و روایات مبنای گروههایی به اسم منتظران ظهور است و البته در این موارد گزینشی عمل می کنند. استناد به این قبیل احادیث و روایات برای تطبیق دادن حوادث و اشخاص کاری مرسوم و معمول شده است. مثلا اگر جستجو کنید احمد الحسن به مطالب و بحثهای فراوانی خواهید رسید که یمانی در راس آن است و در فیسبوک بسیار هم فعالند و پیچ های بسیاری به فارسی و عربی و زبانهای دیگر راه انداخته اند!
سلام علیکم.
من این مطلب راجع به ملای روضه خوان را که نقل کردم، ابداً ارتباطی به مقاله ی وبلاگ شما نداشت.
***
شاید بد نباشد منظورم را واضحتر بگویم.
روایات مربوط به اتفاقات زمان ظهور حضرت مهدی، اگر هم صددرصد سنداً و دلالتاً صحیح باشد، قرار است چه کند؟ قرار است چه نقشی داشته باشد؟ قرار است مردم را مستعد شتافتن به یاری امام زمان کند؟ آیا نقل این روایات (که دجال چه خواهد شد و یمانی چه خواهد بود و خراسانی چی و [ملک] عبدالله چه و سفیانی چه و .....) مردم را مستعد شتافتن به یاری امام زمان خواهد کرد؟ چه طور امام حسین علیه السلام صریح و واضح (و بدون نیاز به واسطه و کتاب حدیث و دخالت محدثان و ...) فریاد برآورد هل من ناصر ینصرنی هل من معین یعیننی، و اندک افراد کمک کردند آن فرزند رسول الله را؟
شما می فرمائی «ماجرای ظهور با ماجرای امام حسین تفاوت ماهوی و شکلی دارد و این دو را نمی توان با هم مقایسه کرد».
تفاوت، چرا مانع مقایسه در تعدادی از مسائل و موارد، بشود؟
حالا شما چون کتاب غیبت را خواندی، تصور می کنی مدعیاتت در مقاله ات، دیگر قطعی و از مسلمات شیعه است؟
من عرض کردم قانع نشده ام در فلان مباحث، و بحثها را صعب و دشوار یافته ام، و احتیاط کردم و سراغ حرفها و تحلیلهای لغزان نرفتم. عرض نکردم بررسی نکرده ام. حالا شما بفرما روایات شگفت و عجیب در مورد اتفاقات ظهور امام زمان را چه گونه بررسی کردی؟
من هرچه بیشتر دیدم روایات مربوط به اتفاقات زمان ظهور را، بیشتر حس کردم بهتر است وارد این بحثها نشوم.
بنده، شخصاً، نمی دانم آیا طبق روایات، با بررسی دقیق و موشکافانه از نظر سند و دلالت، می توان به حتا یک اتفاق رسید، که آن اتفاق حتماً قبل از ظهور رخ خواهد داد، یا نه. بنده شخصاً نمی دانم. تصریح می کنم ممکن است جناب عالی مطالعه کرده باشید، و بدانید.
سلام بر آقا امام زمان.
سلام
این مقاله نوشته ی من نیست . در این مقاله هیچ ادعایی نکرده ام و فقط از دو کتاب بالنسبه معتبر شیعی در خصوص علائم و نشانه های ظهور قسمتهایی را نقل کرده ام و از قطعی بودن و نبودنش هم کلامی ننوشته ام و فقط در جواب آقای نادری نژاد خود وجود امام زمان را از مسلمات شیعه دانسته ام. در کجای مطلب این روایات را از مسلمات خوانده ام؟ در این مسئله هیچ شیعه ای را نمی توان یافت که وجود امام زمان را منکر باشد. من از ملک عبدالله اگر نوشتم عرض کردم که شایعات مربوط به مرگ او این بحثها را دامن زده است و خودم در این مورد هیچ اظهار نظری نکرده ام.
شما در کامنت قبل فرموده بودید:
من احادیث مربوط به اتفاقات مربوط به زمان قیام امام زمان را نتوانسته ام بررسی کنم چنان که در دام تحلیلها و پیشگوئیهای نادرست نیفتم. من پیگیری نکرده ام این روایات را.
و الان فرموده اید:
من عرض کردم قانع نشده ام در فلان مباحث، و بحثها را صعب و دشوار یافته ام، و احتیاط کردم و سراغ حرفها و تحلیلهای لغزان نرفتم. عرض نکردم بررسی نکرده ام.
من از جمله اول شما ، معنای جمله کامنت دوم را برداشت نکرده بودم و خوب شد که در تصریح نظر خود توضیح دادید.
در مورد این جمله :
" ماجرای ظهور با ماجرای امام حسین تفاوت ماهوی و شکلی دارد و این دو را نمی توان با هم مقایسه کرد"
خب آیا واقعا تفاوتی ندارد؟
باید عرض کنم آنطور که من می فهمم ،امام حسین علیه السلام مانند دیگر امامان یکی بعد از امام قبلی مطابق با نص الاهی، امام شیعیان شده اند و همه ی امامان بعد از وفات و یا شهادت امام قبلی، به نوبت امامت شیعیان را عهده دار شده اند و همگی به انحاء مختلف بعد از خود، امامت را به امام بعدی سپرده اند. اما ،خداوند فقط و فقط امام زمان را از نظرها مخفی و مدتهای مدید او را پشت پرده ی غیبت محافظت کرده و او را بقیه الله قرار داده است. آیا این تفاوت شکلی و ماهوی در ظاهر ماجرا نیست؟ در بطن ماجرا نیز ،امام زمان را مصلح و عدالت گستر می دانیم که حکومت جهانی برپا خواهد کرد و در اینکار به سیره و روش امامان قبلی عمل نخواهد کرد و روش و برنامه ای مختص به خود دارد. ایا مثلا مسموم شدن امام حسن و امام رضا و شهادت امام حسین علیهما السلام با ایجاد حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام تفاوت آشکار ندارد؟ تفاوت شکلی و ماهوی قیام امام عصر بسیار واضح است.
در تمام کتب شیعی وقتی بحث به ظهور می رسد از علائم آن صحبت شده است. هر چند این علائم و نشانه ها یکسان نیست و بعضا تفاوتهای بسیاری هم دارد اما در اصل وجود و اعلام این علائم، شکی وجود ندارد. تا جایی که من بررسی کرده ام سفیانی ؛خراسانی و یمانی و فرو رفتن زمین و صیحه ی آسمانی و دجال در بسیاری از متون و روایات تاکید بر نشانه بودن و حتمی بودنش شده است.در کتاب مقدس مسیحیان در قسمت مکاشفات یوحنا هم از علائم و نشانه ها مطالبی گفته شده و در غرب مسیحی نیز در پی تاویل و توضیح و انطباق این نشانه ها رفته اند و بحثهای فراوانی در این مورد شده و می شود. قراردادن این علائم را حکمتی است که محل بحث فعلی نیست. اما چون برنامه ی ظهور ،برنامه ای خاص است بنابراین با برنامه های قبلی تمام امامان قبلی متفاوت است. بقیه الله مجری آن برنامه ی الاهی خاص است ؛برنامه ای که رجعت و نزول عیسی و ملائکه تعدادی از آنهاست. در برنامه ی امامان قبلی چنین چیزی را که شاهد نبوده ایم. تفاوت بسیاری در شکل و ماهیت قیام حضرت صاحب عجل الله نسبت به قیام امام حسین علیه السلام وجود دارد که این دو را غیر قابل مقایسه می کند.
نخیر منظورم این نبود
گفتم اگر امام حسین که امام حسین بود و کمتر محل مناقشه نتوانست خودش را به مردم عصرش ثابت کند امام زمان چکار می خواهد کند؟
همان فریاد هل من ناصر ینصرنی
پس من درست متوجه منظور شما نشده بودم. فرمایش شما را به طور مبسوط در جواب آقای سید محمدی عرض کردم
با سلام و ارادت.. ممنون از معرفی جامعتان...هر چند می دانم که این گونه مستندات مورد پذیرش بسیاری از منتقدان امروزی نخواهد بود و بر این گونه سخنان طعن می آورند اما بر این باورم که مسئله ی مهدویت و مواردی از این دست را همچون مساله رجعت، نمی توان به عقل عرفی استدلال پذیر کرد. تنها می توان شواهد و قرائنی را ارائه داد و موارد نقض را بر طرف کرد و در نهایت به اقوال معصومین استناد داد و دم فرو بست...
سلام و خیر مقدم عرض می کنم.
فکر کردم ارائه ی نمونه هایی از احادیث و روایات مربوط به ظهور در چنین ایامی لازم است و البته من انتظار بحثهای چالش برانگیز را نیز داشتم .بله می دانم که بحث در این موارد همراه با مشکلاتی است و دشواریهای زیادی در ارائه ی بعضی از احادیث و روایات ائمه هست و احادیث ائمّه، همانطور که خودشان هم فرموده اند بعضا صعب و مستصعب هستند. اعتقاد و باور به اخبار مربوط به گذشته و یا آینده در صورت صحت صدور از سوی ائمه باوری در حیطه ی ایمان است و اشاره ی درست و بجای شما در مورد رجعت ،یکی از آنهاست.
سلام علیکم.
آدم در تفاسیری که از آیات قرآن می شود، و در روایاتی که نقل می شود، و در خوابهایی که نقل می شود، باید حواسش باشد.
در
http://khiaraji.blogfa.com/post-494.aspx
به قلم؛ محمدحسن سلیمانی (خیارجی) - بیست و سوم مرداد 1389
عیناً چنین منتشر شده است:
ماجرای یک منبر
مرحوم «سید یوسف شهشهانی» از منبری ها و روضه خوانهای معروف قزوین در سالهای قبل از
انقلاب به شمار می رفت. بسیار بذله گو و شوخ طبع بود و این خصوصیت و البته صراحت
لهجه و رک گویی او زبانزد عام و خاص بود. صدای گرم و دلنشینی داشت. کمتر جایی روضه
ای از طرف مسوولان و کله گنده های آن دوران برگزار می شد که سید یوسف حضور نداشته
باشد.
مرحوم ابوی نقل می کرد؛ در اوایل دهه پنجاه به مناسبت ایام فاطمیه، مراسم روضه
خوانی در منزل «سید باقر شادمان» * برگزار بود. ظاهراً فراموشی یا ناراحتی «شادمان»
از سید یوسف باعث شده بود تا او را به این مراسم دعوت نکنند. شب دوم بود که مراسم
برگزار می شد. منبری ها یکی یکی می آمدند و می خواندند و می رفتند. سید یوسف که
تازه شنیده بود شادمان روضه ای گرفته و او را دعوت نکرده، در میانه برگزاری مراسم
وارد مجلس شد و بدون اعتنا به صاحب خانه، گوشه ای نشست. وقتی یکی از آقایان روضه
خوان، از منبر پایین آمد بلافاصله او بر فراز منبر نشست. شادمان که انتظار چنین
عملی را از سید یوسف نداشت، دستپاچه شده بود. کاری هم نمی توانست بکند. سید یوسف
بدون اعتنا به دستپاچگی صاحب مجلس، خونسردانه، منبرش را پس از ذکر مناقب رسول الله
(ص) با این جمله شروع کرد: «دیشب خواب مادرم فاطمه زهرا (س) را دیدم. فرمود؛ پسرم
چرا نشسته ای. چرا منزل شادمان روضه نمیری. گفتم: مادر، مرا دعوت نکرده. گفت:
شادمان غلط کرده که تو را دعوت نکرده. مگه مجلس اوست. تو برو روضه ات را بخوان. این
است که من امشب آمده ام...»!!
سید یوسف با بیان این جملات که باعث همهمه و پچ و پچ حضار در مجلس شد، منبرش را
ادامه داد و با ذکر مصیبت پایین آمد. تا پایان 10 شب مراسم آمد و روضه اش را خواند
و صاحب مجلس هم که یارای هیچگونه عکس العمل و واکنشی در برابر او را نداشت، از بیم
تکرار ماجرای آن سال، اتفاقاً سال بعد پیش از آنکه دیگر آقایان را برای مجلس روضه
خوانی خانه اش خبر کند، او را دعوت کرد!
پانوشت:
*سید باقر شادمان، نماینده دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه
تاکستان بود.
پایان نقل از وبلاگ محمدحسن سلیمانی (خیارجی).
به نظرت آیا صددرصد یا نزدیک به صددرصد، از محالات نیست که حضرت زهرا واقعاً به خواب یک روضه خوان محترم بیاید، و به آن روضه خوان محترم بگوید فلان فرد (که از قضا، فلان فرد هم سید بوده و فرزند حضرت فاطمه بوده) غلط کرده تو را دعوت نکرده برای روضه خواندن، و تو برو رضه بخوان؟ آیا جامعه ی ما، دور و بر تک تک ماها، کم و بیش پر از این حرفها و خوابها و ادعاها نیست؟
وقتی حضرت فاطمه ی زهرا سلام علیها بفرماید فلان فرد (که اتفاقاً فرزند حضرت فاطمه) است غلط کرده توی روضه خوان محترم را برای روضه خواندن دعوت نکرده و تو برو روضه بخوان در منزل او و مجلس او، دیگر از ماها چه توقع است اگر اخلاق را و وقار را رعایت نکنیم؟
سلام
الان توی فیسبوک دیدم اینطور نوشته:
داستان هاله نور احمدی نژاد را شنیده اید حال بخوانید داستان هاله نور محمد رضا پهلوی را
1-نوشیدن جام شفا درخواب از دست علی (ع)
کمی بعد از تاجگذاری پدرم دچار بیماری حصبه شدم وچند هفته با مرگ دست وگریبان بودم .درطی این بیماری سخت پا به دایره عوالم روحانی خاصی گذاشتم .دریکی از شبهای بحرانی کسالتم مولای متقیان علی علیه السلام را بخواب دیدم درحالیکه شمشیر معروف خود ذوالفقار را دردامن داشت ودرکنارمن نشسته ودردست مبارکش جامی بود وبه من امر فرمود که مایعی را که درجام بود بنوشم ،من نیز اطاعت کردم وفردای آنروز تبم قطع شد وحالم بسرعت روبه بهبودی رفت درآن زمان من بیش از هفت سال نداشتم
2-حضرت ابوالفضل علیه السلام من را درحین فرود از اسب گرفت :
دردوران کودکی تقریبا هرتابستان همراه خانواده خود به امام زاده داود میرفتیم برای رسیدن به آن محل ناچار بودیم که راه پیچ وخم وسراشیب را پیاده ویا با اسب طی کنیم .دریکی ازاین سفرها که من جلو زین اسب یکی از خویشاوندان خود که سمت افسری داشت نشسته بودم ناگهان پای اسب لغزید وهردو ازاسب بزیر افتادیم .من که سبکتر بودم با سر بشدت روی سنگ سخت وناهمواری پرت شدم واز حال رفتم هنگامی که بخود آمدم همراهان من ازاینکه هیچگونه صدمه ای ندیده بودم فوق العاده تعجب میکردند .ناچار برای آنان فاش کردم که درحین فرو افتادن از اسب حضرت ابوالفضل علیه السلام فرزند برومند علی علیه السلام ظاهر شد ومرا درهنگام سقوط گرفت
3- هاله نور
واقعه ای که توجه مرا به عالم معنی بیش ازبیش جلب نمود روزی با مربی خود درحوالی کاخ سلطنتی سعدآباد درکوچه ای که با سنگ مفروش شده بود قدم میزدم درآن هنگام ناگهان مردی را با چهره ملکوتی دیدم که برگرد عارضش هاله ای ازنور مانند صورتی که نقاشان عرب از عیسی بن مریم میسازند نمایان بود .درآن حین به من الهام شد که با خاتم ائمه اطهار حضرت امام قائم روبرو هستم .مواجهه من با امام آخر زمان چند لحظه بیشتر بطول نیانجامید که ازنظر ناپدید شد ومرا دربهت وحیرت گذاشت .درآن موقع مشتاقانه از مربی خود سوال کردم اورادیدی؟
مربی من متحیرانه جواب داد چه کسی را دیدم اینجا که کسی نیست .اما من اینقدر به حقیقت واصالت آنچه که دیده بودم اطمینان داشتم که جواب مربی سالخورده من کوچکترین تأثیری دراعتقاد من نداشت
کتاب .ماموریت برای وطنم :محمد رضا پهلوی .چاپ سوم 1350ص 68و69
....
این ملای روضه خوان چه موجودی بوده!
ولی من مقصود شما را نفهمیدم . یعنی شما از این ماجرا قیاس کرده ای که احادیث و روایات مربوط به علائم و نشانه های ظهور را هم مانند آن قلمداد کنیم و یا حداقل مورد تشکیک بدانیم؟
واقعا سوال آقای سیدمحمدی سوال قابل تاملیه.
من هم فکر می کنم حتی اگر هیچ شکی نداشته باشیم در فرد امام یا پیامبر و یا اصلا خود خدا، اما عمل با علم متفاوت است ما همه می دانیم چه چیز خوب است اما موقع عمل به خیر پایمان می لغزد
دفعه پیش کامنت گذاشتم گویا ثبت نشده بود امیدوارم اندفعه بشود
خب آقای سید محمدی گفته اند که بررسی نکرده اند. اما این احادیث و روایات محل استناد است
با سلام
جناب ستاریان
در سئوالی که از استاد دلشادتهرانی محقق و پژوهشگر اسلامی کردم ایشان فرمودند که تمام روایات شرح تولد حضرت حجت خبر واحد است.
برای اطلاع از سوابق علمی ایشان و تعریفی از خبر واحد میتوانید در اینترنت به دنبال آن بگردید.
سلام
من البته پی گیری نکردم و نمی دانم آقای دلشاد چه گفته است اما مدرسی طباطبایی هم در کتاب مکتب در فرایند تکامل به جهت تاریخی این مسئله را بررسی کرده است. اما وقتی از روایات و بحث روایی آن سخن گفته می شود باید گفت که وجود آن حضرت از مسلمات شیعه است.
..........................................................
الان نگاه کردم و از او چنین دیدم:
دولت مهدی(ع)؛ سیرت مهدی(ع)
مصطفی دلشاد تهرانی، دریا، 68ص، رقعی، چاپ پنجم، 5000 ریال.
رهجویان معرفت: ملاقاتهای علمی با حضرت مهدی(ع)
سلام
یمانی و خراسانی شعیب ابن صالح و....
میلاد خجسته منجی عالم بر شما مبارک باد
امید که ما از نیز از منتظران واقعی ان حضرت باشیم. انشاا...
خدایا ظهورش را تعجیل کن که ما امت از مدعیان نوابی اش هیچ خیری ندیدیم. هر کس برای فریب این ملت و رسیدن به هوی و هوس خویش ادعایی دارد
سلام
عید بر شما هم مبارک
بله مدعیان از هر سو ما را دوره کرده اند و آنچه که نشانی از آن نیست خلق و خو و روش و منش آن امام است!
سلام علیکم.
وقتی امام حسین صریح و واضح و رسا فریاد زد هل من ناصر ینصرنی هل من معین یعیننی، چند نفر به یاری آن حضرت شتافتند؟ حالا، با روایات بعضاً عجیب و شگفت درباره ی اتفاقات زمان حضور امام زمان، قرار است افراد را مستعد دیدار با حضرت و استقبال افراد از از برنامه های مذهبی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی حضرت کنند؟
من احادیث مربوط به اتفاقات مربوط به زمان قیام امام زمان را نتوانسته ام بررسی کنم چنان که در دام تحلیلها و پیشگوئیهای نادرست نیفتم. من پیگیری نکرده ام این روایات را. این روایات صعب هستند و شگفت هستند.
سلام
من می خواستم از جلد سیزده بحارالانوار مطلبی نقل کنم اما هر چه بیشتر خواندم مطلب قابل اعتماد کمتر پیدا کردم اما در مورد ارشاد و غیبت نعمانی چنین نبود
ماجرای ظهور با ماجرای امام حسین تفاوت ماهوی و شکلی دارد و این دو را نمی توان با هم مقایسه کرد