-
حضور در لحظات اولیه ی خلقت!
یکشنبه 3 اسفند 1393 02:10
بسم الله الرحمن الرحیم تلسکوپ های مدرنی که امروز در اختیار داریم، این توان را در اختیارمان قرار داده است که به دوردست ترین بخش های عالم نگاه کنیم؛ مناطقی با فاصله ای در حدود 13 میلیارد سال نوری و این یعنی زمان هایی نزدیک (در مقیاس های کیهانی) به مهبانگ. اگر مهبانگ واقعا رخ داده باشد، انتظار داریم در چنین فاصله هایی...
-
حکایت یک عکس! ملای سبزواری ، ناصر الدین شاه و عکاس باشی
پنجشنبه 30 بهمن 1393 19:19
بسم الله الرحمن الرحیم هر چند این نوشته می تواند نقض غرض شده و تبعاتی مانند بی اعتبار انگاشتن اقوال گوناگون در مورد سرگذشت ها و در این مورد خاص، آخوند ملا هادی سبزواری را در پی داشته باشد که از مشاهیر علما شیعه است و فراتر از آن حتا می تواند با تسری دادن به کل تاریخ، منجر به ساختگی دانستن همه تاریخ شود و مثل گفته های...
-
روایت یک شهروند ترکیه از سفر به ایران – قسمت سوم
پنجشنبه 30 بهمن 1393 13:00
بسم الله الرحمن الرحیم اغلب از خاطرات ایرانی ها و سفرهای آنان به کشورهای دیگر خوانده ایم و از مقایسه هایی که بین ایران و آن کشور می کنند با خبر می شویم. مطلبی دیدم از سفر یک ترکیه ای به ایران و فکر کردم شاید بد نباشد یکبار هم که شده از کسانیکه به ایران سفر کرده اند و در مورد کشور ما نوشته اند بخوانیم و از نوع نگاه...
-
روایت یک شهروند ترکیه از سفر به ایران – قسمت دوم
چهارشنبه 29 بهمن 1393 14:06
بسم الله الرحمن الرحیم اغلب از خاطرات ایرانی ها و سفرهای آنان به کشورهای دیگر خوانده ایم و از مقایسه هایی که بین ایران و آن کشور می کنند با خبر می شویم. الان مطلبی دیدم از سفر یک ترکیه ای به ایران و فکر کردم شاید بد نباشد یکبار هم که شده از کسانیکه به ایران سفر کرده اند و در مورد کشور ما نوشته اند بخوانیم و از نوع...
-
روایت یک شهروند ترکیه از سفر به ایران – قسمت اول
سهشنبه 28 بهمن 1393 16:02
اغلب از خاطرات ایرانی ها و سفرهای آنان به کشورهای دیگر خوانده ایم و از مقایسه هایی که بین ایران و آن کشور می کنند با خبر می شویم. الان مطلبی دیدم از سفر یک ترکیه ای به ایران و فکر کردم شاید بد نباشد یکبار هم که شده از کسانیکه به ایران سفر کرده اند و در مورد کشور ما نوشته اند بخوانیم و از نوع نگاه آنان به ایران با خبر...
-
متحیر از حیات و متلاشی از انسان
شنبه 25 بهمن 1393 16:00
بسم الله الرحمن الرحیم همیشه دو چیز مایه ی حیرت من می شود و دیدنش مرا از خود بیخود می کند. 1 - حیات با دیدن ریزترین موجودات عالم از سیتوپلاسمها گرفته تا جلبکها و از تک یاخته های میکروسکوپی تا ریزترین موجود زنده ی کشف شده که چهار میلیون از آنها بر روی نوک یک سوزن جا می شوند، به همراه بزرگترین موجودات زنده ی دریایی و...
-
ما و اساطیری زنده در درون ما
شنبه 25 بهمن 1393 12:00
بسم الله الرحمن الرحیم به نظرم همه ی نقل ها، حکایات، قصه ها، داستانها و حتا افسانه ها، کم و بیش، ریشه در حقیقت دارند و شاید کشش درونی ما برای خواندن آنها نشات گرفته از علاقه ی ما به دانستن و دریافت مقداری هر چند کم از حقیقت هستی و فهم چگونگی روابط فی مابین عناصر و وجوه مختلف آن و نسبتش با زندگی آدمیان باشد. ما از اوان...
-
ما موج اولی ها
پنجشنبه 23 بهمن 1393 02:17
بسم الله الرحمن الرحیم پستی راجع به 22 بهمن گذاشته بودم که به دلایلی حذفش کردم. یک وقتی کامنتی نوشته بودم برای بحثی و نمی دانم چرا حالا هم فکر می کنم لازم شده که دوباره برگشته و از نو نوشته و بخوانمش. شما هم اگر دوست داشتید با من بخوانید و اگر دوست نداشتید هم هیچ!: حقیقت این است که ما نمی دانیم کجا هستیم و چرا هستیم و...
-
خاطرات به مثابه عکس
سهشنبه 21 بهمن 1393 19:28
بسم الله الرحمن الرحیم راجع به خود 22 بهمن خاطرات زیادی گفته و نوشته شده، 36 سال از آن روزها گذشته و من جزئیات چندانی خاطرم نیست، جز شادی و همدلی و کمک به همدیگر و حضور فعال همه ی مردم در اداره ی شهرها و .... عکسی مربوط به دوره ی انقلاب ندارم. آن وقتها کمتر کسی دوربین عکاسی داشت. قدیمی ترین عکس های من (آنچه مربوط به...
-
خاطره ای از روزهای دور
سهشنبه 21 بهمن 1393 18:36
بسم الله الرحمن الرحیم اواخر جنگ بود. روزهای موشک باران شهرها. شبها تا صبح، توی بسیج محله و در مسجد جمع می شدیم تا اگر موشکی به تهران خورد، توی آوار برداری و تخلیه ی مجروحین و شهدا، کمکی بکنیم. جمعمان جمع بود و هرکس نقلی تعریف میکرد. در یکی از همین شبها، که همه جمع بودیم"عزت" که خیلی شوخ بود و دروازه بان تیم...
-
پنجاه سالم که بشه!
دوشنبه 20 بهمن 1393 13:08
بسم الله الرحمن الرحیم حدود پانزده بیست روز قبل این مطلب رو خوندم. از اونروز فکرم رو بدجور به خودش مشغول کرده. همون روز حتا منو نسبت به وبلاگنویسی مردد کرد. خب من پنجاه سالم شده و ..خلاصه که با بند بندش ارتباط برقرار کردم. امروز به فکر افتادم لااقل بگذارمش توی پیوندهای روزانه، اما وقتی دوباره خوندمش حس کردم شاید بهتر...
-
به عشق مادرم ( قسمت دوم )
پنجشنبه 16 بهمن 1393 16:50
بسم الله الرحمن الرحیم چگونه باید مختصر کنم و از روزهایی بگویم که بچه بودیم و او در حین کار، مشق و دیکته می گفت و مسئله ی ریاضی می نوشت و نمره می داد و دیکته صحیح می کرد. نقاشی می کشید. یا وقتی می رفتیم پی بازی توی چهار شنبه سوری، مشقمان را تمام و کمال می نوشت تا سرخوش تر از قبل شویم و به آسودگی بخوابیم. انجام تکالیف...
-
به عشق مادرم
پنجشنبه 16 بهمن 1393 16:46
بسم الله الرحمن الرحیم من معمولا با طرح از پیش تعیین شده نمی نویسم و وقتی تصمیم به نوشتن می گیرم از اولین مطلبی که به ذهنم برسد، می نویسم. انگار در خودم احساس وظیفه می کنم که الهام را تبعیت و پیروی کنم و الان تصویر مادرم و تمام فداکاریهای سرتاسر عمرش مثل فیلمی با دور تند در سرم به نمایش گذاشته شده! قبلا راجع به پدرم...
-
از جوانی تا پیری
چهارشنبه 15 بهمن 1393 13:38
بسم الله الرحمن الرحیم زمانی که جوان بودم توی اتوبوس اگر نشسته بودم بلند می شدم و صندلی ام را به پیرمردی میدادم که ایستاده بود. و توی آن سالها، هر جا کسی را می دیدم که موها و محاسنش سفید شده، می گفتم پیرمرد است. طبق استاندارد تعریف شده ی آن روزهای من، آدمهای بالاتر از چهل پنجاه ساله، پیر محسوب میشدند. دایی بزرگ من که...
-
عکس ها سخن می گویند
چهارشنبه 15 بهمن 1393 12:20
بسم الله الرحمن الرحیم حقیقتش متنی نوشته بودم و می خواستم بگذارمش اینجا، اما این روزها هوای دلم بدجوری ابریست و با دیدن دو عکس بالکل به هم ریختم و چشمانم باریدن گرفت. دو دل و مردد ماندم که این دو عکس را ندید بگیرم و بی خیالش شوم و همان متن را بگذارم یا شما را هم شریک دیدنش کنم؟... دل به دریای این دو عکس بزنیم و در آن...
-
می زند آتش
سهشنبه 14 بهمن 1393 12:36
بسم الله الرحمن الرحیم در غربت شبهای سرد فردا می سپارم امروز سر ِگرم خود به گرمای دیروز کو سرانجام این جاده؟ هزل این قصه کجاست؟ توی کلاغها نیست! رسید رسید، نرسید هم برسانیم... فربه نشود این حراف یاد آن روزهای گرم می زند آتش حتا جان ِ یخ ِ بهمن را ... همساده ها
-
12 بهمن پرواز انقلاب
یکشنبه 12 بهمن 1393 16:30
بسم الله الرحمن الرحیم ساعت پنج صبح، در طلوع روز پنجشنبه، در آخرین دقایق پایان حکومت نظامی طاغوتی، هزاران نفر از مرد و زن و کودک بسوی مسیرهایی راه افتادند که قبلا از طرف« کمیته ی استقبال از امام خمینی» معین شده بود. این مسیرها همان جاده هایی بود که از دو روز قبل و بیشتر از پیش با خون جوانان آب و جارو شده بود ....صحبت...
-
من چقدر آنلاینم ما چقدر خوشبختیم
شنبه 11 بهمن 1393 19:55
سلام آقای آنلاینیان اومده بود دیدنم و برام یک چشمه از زندگی امروزش گفت و گفت و تعریف کرد و منم ضبط کردم. طولانی شد اما بهتون قول میدم که هر چی دارید می خونید سانسور نشده است و عین مطالب پیاده شده ی از این نواره، بدون اینکه حتا یک ویرگول جا بجا کرده باشم: امروز صبح نزدیکای ساعت 9 از خواب بیدار شدم. همه هنوز خواب بودند....
-
رحیمی و «دوست عزیز و قدیمی»
جمعه 10 بهمن 1393 13:01
بسم الله الرحمن الرحیم رحیمی رئیس دیوان محاسبات: «در سوریه یک مسلمان گفت اگر بنا بود بعد از پیامبر اسلام پیامبر دگری بیاید می گفتم آن پیامبر احمدی نژاد است.» «در دیوان، گامی خلاف میل شما و قانون برداشته نمی شود. اگر مساله ای شما را آزرده کرد در دیوان اصلاح می شود.» [ روزنامه شرق – ۱۸ خرداد ۱۳۸ ۵ - صفحه ۴ ] محمد رضا...
-
دعاهایی با چشمان بسته
چهارشنبه 8 بهمن 1393 11:45
بسم الله الرحمن الرحیم بچه که بودم وقتی برای دید و بازدید عید و یا برای شرکت توی یک عروسی به همراه پدر و مادرم، به تالاری توی محلات از ما بهتران می رفتیم و ساختمانهای لوکس و خیابانهای قشنگ و آدمهای شیک و پیک را می دیدم آرزو میکردم کاش زندگی و خانه ها و محلات ما هم همینطوری بود. اما تازه متوجه شدم که بالاخره تحقق پیدا...
-
چرا همساده ها
یکشنبه 5 بهمن 1393 21:00
بسم الله الرحمن الرحیم بر درخت زنده ، بی برگی چه غم؟ وای بر احوال برگ بی درخت از سال 1997 وقتی که برای اولین بار اصطلاح وبلاگ بکار برده شد و سپس از مشتقاتش بلاگ و بلاگر و وبلاگ نویس بوجود آمد. وبلاگ نویسان هم پا برعرصه ی وجود گذاشتند و وبلاگها جایی شد برای نوشتن عموم مردم، از روزمرگی ها و خاطرات و هر انچه که دوست...
-
بازی های کودکانه و کشف بزرگسالانه!
یکشنبه 5 بهمن 1393 18:00
بسم الله الرحمن الرحیم به تازگی فهمیدم برخلاف نسل فعلی که یک گوشه ای نشسته اند و سرشان به لپ تاپ و تبلت و ایکس باکس و ایفون و آی پد، گرم است و از زندگی و پیرامون خود یا بی خبرند و یا درک درستی از آن ندارند، بازی های دوران کودکی ما خیلی نوستالوژیک و گرم و کاربردی بوده و ما از حکمتش خبر نداشتیم. حتما یادتان هست که هر...
-
همساده ها
یکشنبه 5 بهمن 1393 02:11
بسم الله الرحمن الرحیم به لطف خدا و همت دوستان، وبلاگی گروهی درست شد به اسم: همساده ها ان شاءالله توی این وبلاگ، به قلم نه نفر از دوستان خوش قریحه، هر روز مطلب تازه ای خواهیم داشت. حتما هر روز سر بزنید، که غفلت موجب پشیمانی است. مطمئنم همگی از دور هم بودن، استفاده کرده و لذت خواهیم برد.
-
زنگ تفریح
پنجشنبه 2 بهمن 1393 21:36
بسم الله الرحمن الرحیم کمی بخندیم با شوخی های جالب شبکه های اجتماعی 1- از عجایب زبان فارسی: جای خالی را با بله یا خیر پر کنید. آیا شما عقل ندارید؟ ... ندارم. عمرا کسی بتونه جواب بده ! 2- امسال خیلی جدی تصمیم گرفتم زن بگیرم. همه فامیل دارن برام دنبال زن می گردن که یه وقت نرم دختر خودشون رو بگیرم، بدبختش کنم 3- یارو...
-
مهریه
چهارشنبه 1 بهمن 1393 21:30
بسم الله الرحمن الرحیم آقا مرتضی زیر ساختمان ما یک مغازه ی بزازی یا پارچه فروشی دارد. بیشتر از ده سال هست و حتا قبل از اینکه به این ساختمان بیایم با او سلام و علیک و دوستی داشتم و دارم. آدم بدی نیست، می دانستم که سالها قبل یعنی وقتی که پسر و دخترش کوچک بودند، همسرش آنها را ترک کرده و رفته بوده و آقا مرتضی طی این سالها...
-
سلبریتی ها بدون فتوشاپ!
شنبه 27 دی 1393 15:00
بسم الله الرحمن الرحیم پس از نوشتن این مطلب، برای انتشارش، چیزی نمانده بود که دچار تردید و خودسانسوری شوم اما به مصداق این بیت از اشعار مولانا که " هر بنای کهنه کابادان کنند/ نه که اول کهنه را ویران کنند؟" بر تردید ها و دودلی ها فائق آمده و منتشر کردم. سلبریتیها به افراد مشهور از جمله خوانندهها،...
-
همساده ها سلام
جمعه 26 دی 1393 12:10
بسم الله الرحمن الرحیم قدیما، یعنی اون وختا که خیلی کوچیک بودم وقتی خسته و کوفته، مثل لبو سرخ و خیس شده ازعرق یا یخزده از سرمای زمستون، از مدرسه به خونه بر می گشتم، اگر دم دمای تابستون بود، میدونستم وقتی برسم خونه، یک پارچ خاکشیر یخ مال شده توی یخچال منتظرمه، یا مادرم، چند تا گرمک رو با قاشق فالوده کرده و چند پیمانه...
-
خونه باغی
چهارشنبه 24 دی 1393 16:38
بسم الله الرحمن الرحیم مدتی بود می خواستم از کار روی زمین بنویسم و به فراخور کار بر روی هر قسمت از ساخت و ساز، عکسهایی هم گرفته ام. اما از سه تا رم ریدری که داشتم هیچکدام رم گوشیم را نمی خواند! نا امید شده بودم که رم ریدر تازه ای به دستم رسید و مشکل برطرف شد. اما تازه متوجه شدم که اندازه ی عکسها را کوچک گرفته ام. با...
-
همساده می خواهم!
دوشنبه 22 دی 1393 17:14
بسم الله الرحمن الرحیم نمی دانم شما تا به حال به وبلاگ هفتگ سری زدید یا نه؟ من از روز اول خواننده اش هستم. آپارتمانی هفت طبقه است با ساکنین مجازی و پر از نشاط و زندگی و همهمه و شلوغی و دعوا و آشتی! اما من دوست داشتم نه در آپارتمانی بلند مرتبه بلکه توی حیاطی بزرگ با اتاقهای تو در تو و حوضی پر از ماهی قرمز و گلدانهای...
-
ایستگاه های زندگی
شنبه 13 دی 1393 23:25
بسم الله الرحمن الرحیم هیچ منتی را هر چند زیبا، بی وقفه نمی توان نگاشت. بین نقطه و سر خط جمله ها، تنفس باید داد و ویرگولی گذاشت . برای صعود به قله ی کوهی بلند، باید که برنامه داشت. استراحتگاه هایی مابین تک تک مراحل یک صعود باید گذاشت . کاروانیان تا رسیدن به منزل معهود و مقصود، ناگزیر از اطراق در کاروانسراهای بین راهند...