ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بسم الله الرحمن الرحیم
ما خانه به دوشان بیابان بلاییم
در موج بلا مست صهبای ولاییم
پیش از گِل آدم به گُل اشک نوشتیم
این نامه که از آب و گل کرببلاییم
ایام عزای شهادت مظلومانه سید و سالار شهیدان، ثارالله وابن ثاره، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفای او را خدمت همه ی شما دوستان عزیز تسلیت عرض می کنم.
کار ساخت خانه بر روی زمین همچنان ادامه دارد و بعد از مدتها دوری، از دیروز به عشق آقا امام حسین علیه السلام آمده ام و الان تهران هستم. بنا داشتم وقتی آمدم و فرصتی دست داد، درباره ی این مدتی که نبودم برایتان بنویسم، اما هوای دلم بدجور بارانیست و ذکر مداومم این شده که" با همه ی روی سیاهم - با همه ی بار گناهم - میدونم بدم آقاجون – اما جز تو من پناه ندارم "
نمی دانم چرا حس می کنم، مولا و سرور و آقای ما با این همه سیاهپوش و عزادارانش، این روزها و میان همه ی همهمه ها تنهاست و ندای ابدی و پاینده ی " هل من ناصر ینصرنی " او به گوش کسی نمی رسد؟!
وقتی دلتان شکست، به یاد شهدا باشید.
مرا هم که روسیاه دو عالمم دعا کنید.