ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بسم الله الرحمن الرحیم
حقوق بشر و نقضش اختصاص به کشور بخصوصی ندارد. بشری که ظاهرا حقوقی دارد اما در همه جا و بوسیله ی هر صاحب قدرتی به هر بهانه ای حقوقش نقض می شود! آیا چنین حقوق بشری پوشالی نیست؟
اخیرا جیمی کارتر رئیسجمهور اسبق آمریکا گفته است : کشورم حقوق بشر را نقض میکند.
رئیسجمهوری اسبق آمریکا از اقدامات دولت واشنگتن علیه تروریسم به شدت انتقاد کرد و گفت که حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در خاک کشورها و ترور افراد مظنون در کشورهای دیگر توسط آمریکا نقض حقوق بشر است.
به گزارش الف به نقل از راشاتودی، جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: نقض حقوق بشر توسط آمریکا دشمنان ما را تحریک و دوستانمان را از ما بیزار می کند.
وی خاطر نشان کرد که سیاستهای ضد تروریستی دولت آمریکا در حال حاضر آشکارا حداقل 10 بند از 30 بند نوشته شده در بیانیه جهانی حقوق بشر را نقض میکند.
کارتر در این مقاله نوشت: پس از بیش از 30 حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به خانههای غیرنظامیان افغان در سال جاری، رئیسجمهوری افغانستان درخواست توقف این حملات را مطرح کرد اما این حملات در کشورهایی همچون پاکستان، سومالی و یمن ادامه داشته است.
رئیسجمهوری اسبق آمریکا تصریح کرد که وی نمیداند چند صد غیرنظامی در این گونه حملاتی که همگی توسط مقامات ارشد واشنگتن تایید شدهاند، کشته شدند.
انتقاد شدید کارتر از اقدامات آمریکا در مقابله با تروریسم در حالی مطرح شده است که یک مقام سازمان ملل اخیرا اعلام کرد که لازم است آمریکا به دلیل استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین از لحاظ حقوقی پاسخگو باشد. وی این درخواست را مطرح کرد که دولت اوباما آمار غیرنظامیان کشته شده به دنبال حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در افغانستان، پاکستان و یمن را ارائه کند.
http://www.alef.ir/vdcfmydyjw6dvma.igiw.html?161334
این هم قسمتی از متن مقاله ی جیمی کارتر به زیان انگلیسی
By JIMMY CARTER - Published: June 24, 2012 - Atlanta
The declaration has been invoked by human rights activists and the international community to replace most of the world’s dictatorships with democracies and to promote the rule of law in domestic and global affairs. It is disturbing that, instead of strengthening these principles, our government’s counterterrorism policies are now clearly violating at least 10 of the declaration’s 30 articles, including the prohibition against “cruel, inhuman or degrading treatment or punishment.”
و
Meanwhile, the detention facility at Guantánamo Bay, Cuba, now houses 169 prisoners. About half have been cleared for release, yet have little prospect of ever obtaining their freedom. American authorities have revealed that, in order to obtain confessions, some of the few being tried (only in military courts) have been tortured by waterboarding more than 100 times or intimidated with semiautomatic weapons, power drills or threats to sexually assault their mothers. Astoundingly, these facts cannot be used as a defense by the accused, because the government claims they occurred under the cover of “national security.” Most of the other prisoners have no prospect of ever being charged or tried either.
نقل شده از :
http://www.nytimes.com/2012/06/25/opinion/americas-shameful-human-rights-record.html
اینجا را هم بخوانید:
حکایت این رای چیست؟ به گمانم رای و انتخاب نیز بد جور به دین فقه و فقاهت گره خورداخر ابراز نظر که فتوای واجب و ... ندارد. هر کس با توجه به تشخیص از طریق عقل و فهم خویش خواست شرکت میکند و نخواست شرکت نمیکند. درث صورت شرکت نیز به هر که تشخیص داد رای خواهد داد. عجب تخم لقی برای این مردم شکستند. واجب است و اصلح است و ...
خب آن زمان برای کم مصرف کردن آب و برق و مانع شدن از عبور از چراغ قرمز هم فتوا می گرفتند! وارد شدن دین در متن اجتماع و قوانین منبعث از شرع ُ متشرعین را به این فکر انداخت که ان قسمت از عقلانیات را هم دینی کنند. البته امام برایش فقط وجوه دینی مسائل اهمیت داشت و از همین جنبه به مسائل نگاه می کرد و عده ی زیادی از مردم هم در ان دوره همینطور شده بودند. اما امروز از دین و دینداری چه مانده که حالا رای دادن بر اساس فتوا و نگاه دینی باشد؟! احمد خاتمی گفته مردم در مقابل گرانی ها آخ هم نگویند! می خواهد جا بیندازد که زمان پیغمبر است و شعب ابی طالب!
سلام
جناب اقای ستاریان از اینکه نفس قدرت و ریاست بدون ابزار کارامدی برای مهار و نظارت ان فساد اور و منجر به استبداد و دیکتاتوریست شکی نیست. چه دینی و چه غیر دینی باشد. دیکتاتور های پر و بال گرفته از این قدرت نیز برای بقای خود دست به هر کاری میزنند و انچه برایشان اهمیت ندارد حقوق بشر و شهروندان است.
بدون شک همانگونه که اکنون ابزار سرکوب و توجیه ان در کشور ما دین و ایین و اعتقادات است در کشورهای غیر دینی نیز با حقوق بشر توجیه میشود. انچه که در این بین فدا شده و به رحتی به حراج گذاشته شده یک جا دین و یک ا حقوق بشر و افراد است.
اما چه باید کرد که عده ای ناچارا دل در گرو بیگانه دارند و عده ای عدو را سبب خیر می دانند. چرا که از درون اصلاح و درست شدن انگار محالست.
سلام
بله درست فرمودید
شدیم مصداق " من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد ان اشنا کرد "
شعارهای مردم فریب و دلخوش کن در همه جای دنیا زیاد داده می شود اما از دینداران و مدافعان پرچمدار حقوق بشر ،خلاف دین و خلاف حقوق بشر عمل کردن انتظار نمی رود.
ظاهرا هیچ چاره ای هم نیست مگر چاره سازی بیاید!
سیدمحمدی - ستاریان - سلمان محمدی:
سلام علیکم.
یک) سیدمحمدی - سلمان محمدی:
والا حرفهای شما راجع به ضدیت محوری را نفهمیدم یعنی چی. من حدس می زدم هم شما و هم ستاریان، تیتر
مریدان امام خمینی آماده شوندبرای شرکت درانتخابات1392ریاست جمهوری
را فاقد ارتباط با متن
«امام خمینی، یازده تیر 1360 :
«به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده واجب است این مسأله که در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند.»»
خواهید دانست، حالا یا به تعبیر تاریخمند بودن، یا به تعبیرهای دیگر.
گمان می کنم:
سلمان محمدی چون مایل است در انتخابات سال 1392 شرکت کند، و البته تمایلش محترم است، و از طرفی شرکت کردنش در انتخابات را، بر اساس سخنان (و فتوای؟) آقای خمینی نمی داند، یک مقدار کسر شأنش می داند شرکت کردنش در انتخابات، قرین شود و همردیف شود با سخنان آقای خمینی. البته تصریح می کنم، مخاطب من و پیام من، در مقاله ام، سلمان محمدی نبود. مخاطب من ستاریان بود و دیگر افراد ذوب در آقای خمینی.
دو) سیدمحمدی - ستاریان
سخنان آقای خمینی، البته تاریخ صدور دارد، ولی تاریخمند بودنش، محل بحث است. آیا یعنی آقای خمینی منظورش
واجب بودن
حضور زن و مرد در انتخابات ریاست جمهوری بوده که بعد از بنی صدر انجام می شد؟ یا هم آن انتخابات، و هم انتخابات بعد از رجائی؟ یا هم آن دو انتخابات، و انتخابات بعد از خود آقای خمینی؟
به نظر من انتخابات سال بعد، فی نفسه تفاوت با انتخاباتی که دو نامزد داشت، یعنی رفسنجانی و شیبانی، ندارد.
گمان می کنم:
شما چون میل نداری سال 1392 در انتخابات شرکت کنی، و البته من دیدگاه شما را صحیح و خردمندانه می دانم، و چون میل نداری صریحاً یا تلویحاً در برابر فتوای آقای خمینی در مورد وجوب شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بایستی، خب ساده ترین راه این است بگوئی:
«سیدجان بیدار شو! ۳۱ سال از گفته های امام گذشته الان سال ۹۱ هستیم. بلند شو سیدجان»
خب سال 1360 نامزدها را شورای نگهبان تأیید می کرد. سال 1392 هم همین طور است. و من حتا احتمال می دهم انتخابات 1392 از انتخابات 1360 رقابتی تر باشد. سال 1360 آیا واضح نبود نظر آقای خمینی روی رجائی است؟
این جمهوری اسلامی، همان جمهوری اسلامی آقای خمینی است. دادگاه انقلاب اگر هست، میراث ایشان است. دادگاه روحانیت اگر هست، میراث ایشان است. شورای انقلاب فرهنگی اگر هست، میراث ایشان است. خود را مافوق قانون دانستن اگر هست، میراث آقای خمینی است.
به نظر من، آقای خمینی منظورش این بوده:
«به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده واجب است این مسأله که
[در جمهوری اسلامی]
در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند.»
به نظر من، منظور آقای خمینی این نبوده:
«به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده واجب است این مسأله که
[در زمان حیات این جانب سیدروح الله مصطفوی]
در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند.»
توجه کنید:
آن تعداد از مریدان آقای خمینی، که از الان آماده هستند در انتخابات 1392 شرکت کنند، البته سخن (و فتوای؟) آقای خمینی، که
«به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده واجب است این مسأله که در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند»
را
«تاریخمند»
نمی دانند، بلکه پیام آن مرحوم می دانند که از گذر زمان برای نسل فعلی باقی مانده است و بر مریدان و مطیعان آن مرحوم است این سخن (و فتوای؟) آن امام راحل را به گوش جان بشنوند و در انتخابات با شور و حرارت شرکت کنند.
شما مطمئن باش آن عده از مریدان آقای خمینی که در انتخابات 1392 شرکت می کنند، اتفاقاً با دیدن سخن 31 سال قبل آقای خمینی که
«به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده واجب است این مسأله که در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند»
خوشحال و مسرور می شوند و بر خلاف شما که چاره ای نداشتی جز این که بگوئی
«سیدجان بیدار شو! ۳۱ سال از گفته های امام گذشته الان سال ۹۱ هستیم. بلند شو سیدجان»
به من می گویند:
«سید! اجرت با جدت اباعبدالله! ما را با این سخن گهربار امام راحل قدس الله نفسه الزکیه آشنا کردی. سخن امام راحل سلام الله علیه تاریخمند نیست بلکه در تمام دوران نظام مقدس جمهوری اسلامی صادق است.»
توجه کنید:
دقت کنید:
شمایی که می فرمائید ملت همه مطیع امام بودند و ملت حق داشتند از طریق تظاهرات اعلام کنند تمایلشان به نخست وزیر باقی ماندن میرحسین بوده، و ...، توجه کنید با این که آقای خمینی صریحاً فرمود:
«به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده واجب است این مسأله که در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند»
یعنی صریحاً گفته
«واجب است»
شرکت کردن در انتخابات ریاست جمهوری، با این حال
میزان 35 درصد ایرانیان واجد شرایط رأی دادن، در انتخابات شرکت نکردند.
توجه کنید:
در آن انتخابات، که قبل از انتخابات، آقای خمینی فرمود بر زن و مرد واجب است در انتخابات شرکت کنند، از 71 نامزد انتخابات، 4 نفر صلاحیت یافتند در انتخابات شرکت کنند، یعنی، 6 درصد از نامزدها از فیلتر شورای نگهبان رد شدند، و اینها بودند نامزدها:
آقای محمدعلی رجائی
حبیب الله عسگراولادی مسلمان
سیداکبر پرورش
عباس شیبانی
خب آیا انتخابات سال 1392، انصافاً، از انتخاباتی که از 71 نامزد 4 نامزد از فیلتر توانسته اند رد شوند، و آن 4 نامزد هم
آقای محمدعلی رجائی
حبیب الله عسگراولادی مسلمان
سیداکبر پرورش
عباس شیبانی
بودند، کمتر رقابتی و مؤثر و آزاد خواهد بود؟
من این را نمی گویم تا توجیه کنم حضور در انتخابات 1392 را. هرگز. می خواهم شما بدانی طرف صحبتت، خواب نیست. تاریخمند بودن و تاریخمند نبودن را می فهمد.
بالله التوفیق.
سلام
من فقط یک جمله نوشتم ببین چه سر و صدایی بپا کرد!