ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بسم الله الرحمن الرحیم
قلب ما تحت فشاری که در این نزدیکی ست
ما و این چوبه ی داری که در این نزدیکی ست
به جز آواز غم انگیز شب و ترس نخواند
حلق بی روح سه تاری که در این نزدیکی ست
بوی نادانی و ابراز تملق دارند
اینهمه شور و شعاری که در این نزدیکی ست
بال احساس گشودم ولی افسوس! چه سود
پر زدن توی حصاری که در این نزدیکی ست...
نقل شعر از اینحا:
شعر زیبایی بود.
متاسفانه در این زمانه تملق در بدترین شکلش جریان دارد و به نوعی ارزش محسوب میشود.
سلام مصطفی خان
ممنون از لطف شما برادر
از مطالب وبلاگ برمیاد که شما از دوستانی هستید که عرض عمرشون بیشتر از طول عمرشون هسن
ایشالله همه با اخلاق و کردار و گفتار و پندار نیکو عاقبت بخیر بشیم
با آرزوی سلامتی برای شما
با داشتههای مثبت و نداشتههای منفی باید شاد بود
سلام آقا مهرداد عزیز ممنون از حضورت
طول و عرض زندگی ما ارزشش به همین جمله ای است که شما نوشتی:
” با داشتههای مثبت و نداشتههای منفی باید شاد بود”
خدا آخر و عاقبت همه ی ما رو به خیر کنه
قربانت با تقدیم یک دسته گل
ممنون و متشکرم از حضور و ابراز لطف و محبت شما دوست عزیز
اما سفر و مسافرت به جز امکانات و اسباب مهیای ان دلی میخواهد که به دریا باید زد. و باز هم بگویم ضمن مهیایی امکانات و جور بودن امور و البته برای شما و امثال شما سفر به شمال و دریا و دلخوشی به 7 -8 درصد سهممان از خزر نسبت به مناطق دیگر بیشتر است. ضمن اینکه خداروشکر وضعیت جسمی نیز نیز نسبت به بنده بیشتر امکان سفر را میدهد. پس دل به دریا بزنید و یا علی مدد
من از شما ممنونم که تشریف آوردید
به خاطر همین همت شما بود که گفتم
راستش من بچه ها رو چند روزی فرستادم شمال تا خودم تنهایی یک نفسی تازه کنم اما غافل از اینکه تنهایی راه نفس آدم بسته میشه
ظاهرا رفتن به هر گوشه ی این مملکت داغی را تازه می کنه . فکر کردن به از دست دادن سهممان از دریای خزر هم ناپرهیزی شما از سیاست توی سفر تفریحی بوده!
علی مددکار شما
سلام
افسوس
از این بوی نادانی و ابراز تملق!!
افسوس
از این حصاری که مانع پرواز است!
افسوس
از این فشار و چوبه دار و....
افسوس و افسوس
سلام
زمانی سگها بسته و سنگ دستمان بود
روزی است سگها گشوده و سنگ دستمان نیست!
افسوس از آن روز ،که سگ از سنگ نتوان شناخت
افسوس و صد افسوس
سلام،
چیزهایی بازار ندارد. چیزهای دیگری هم، چون شور و شعور و عشق و حماسه و عدالت هم جز داغ و درفش ندارد.
این، سرزمین اسلامی است که با خون جوانان عاشق اسلام آبیاری شد!
سلام
تملق گویی و تسلط ابن الوقتها همیشه آفتی بوده برای زحماتی که این ملت کشیده است.
خونهایی که ریخته شد حرمتش باقی است و البته گریبان ما را روز قیامت خواهد گرفت!