سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی 2
m5736z
blog.ir.
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
 
توجه به خوردنی ها
 
 
فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ (عبس24) پس انسان باید به خوراک خود بنگرد
 
 
- انسان بطور طبیعی از برخی غذاها لذت می برد و از آنجا که اسلام براساس فطرت انسان بنا شده است به ما دستور می دهد که از غذاهای طَیِّب که موافق طبع انسان است و از آنها لذت می برد، بخورد.
 
 
اما برخی مکاتب در اثر انحرافات و تحریفات از این مسیر مستقیم کنار رفته است و گاهی خوردن غذاهای پاک را ممنوع اعلام کرده است.
 
 
ممنوعیت غذاهای غیربهداشتی (خبیث)
 
 
وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ (اعراف157)
 
 
و (آن رسول) برآنان هر غذای پاکیزه و مطبوع را حلال و هر چیز پلید و منفور را حرام می گرداند
 
 
مسأله حلال کردن طیبات و حرام کردن چیزهای خبیث از فطریاتی است که همة ادیان الهی آن را پذیرفته اند.
 
 
طیبات یعنی آنچه را طبع سالم و سلیم می پسندد و خبیث یعنی امور نفرت آمیز که طبع سالم را نمی پسندد یعنی دعوت پیامبران موافق فطرت آدمی است
 
 
 انسان باید به خوراک خود بنگرد
فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِپیام آیه :انسان باید از نظر موارد ذیل به غذائی که تناول می کند، توجه و دقت داشته باشد :1 . حلال و حرام بودن    2 . پاک و طیب بودن3 . انسان باید فقط به غذای خودش نگاه کند (طعامه)4 . نعمت بودن غذا5 . نگاه کردن به غذا سبب اشتها می شود.6 . نگاه کردن به غذا سبب تحریک غدد بزاقی دهان شده و به هضم غذا کمک می کند.7 . نگاه کردن به غذا، حس شکرگزاری انسان را بر می انگیزد و به شناخت منعم و خدا می رساند.8 . به غذای روح هم نگاه کنید که مثلاً سرچشمه اصلی علم و دانش از کجاست؟
 
 
دوره زندگی انسان
 
 
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ و َلَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ و َتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ و َالْأَوْلَادِ (حدید۲۰) بدانید که جز این نیست که زندگى این دنیا بازى و سرگرمى و آرایش نمودن و فخرفروشى‏تان به یکدیگر و افزون‏طلبى از همدیگر در اموال و فرزندان است.
این پنج موردی که در آیه نام برده شد در حقیقت پنج مقطع زندگی دنیوی 8ساله است تا 40سالگی است انسان در کودکی با اسباب بازی است، و کمی بزرگتر که شد در کوچه و خیابان به لهو مشغول می شود، و به جوانی که رسید به خوش تیپی که دوره زینت است، و وقتی دارای همسر و خانواده شد به دنبال فخرفروشی به دیگران است و به میانسالی که رسید همّ و غمّی ندارد الّا اینکه مالش را زیاد کند و به بهانه ها و توجیه های مختلف از قبیل آینده فرزندان و غیره خانه و مغازه و زمین بخرد
آفرینش به حق
 
خلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ   تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ  نحل3  آسمانها و زمین را بحق آفرید
 
 
او برتر است از اینکه همتایی برای او قرار می‌دهند!  مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ إِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!
 
 
قرآن و آفرینش
 
 
 بشر باید بداند وجود او که قطعآ از نظر کرامت و حیثیت و عظمت، شایستگی برتری بر همه جهان کیهانی دارد، آفرینشش لغو و عبث و بیهوده نیست وَ مَا خَلَقنَا السَّمَاءَ وَ الاَرضَ وَ مَا بَینَهُمَا لاَعِبِین (انبیاء16) ما آسمان و زمین و بین آن ها را برای بازیگری نیافریدیم
 
 
وَ مَا خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلاَّ لِیعبُدُون (ذاریات56) و من نیافریدم جن و انس را، مگر این که مرا عبادت کنند
 
 
بدیهی است که معنای عبادت، چیزی جز قرار گرفتن در جاذبه کمال الهی نیست. هم چنین، این که خداوند نیازی به عبادت ما ندارد، به هیچ گونه استدلال احتیاجی ندارد، زیرا قضیه بدیهی تر از آن است که بر انسان عاقل پوشیده بماند
 
 
مجموع این آیات با اشکال گوناگون دستور میدهد که انسانها باید موقعیت خود را در این دنیای معنادار درک نموده و مطابق این درک، مطیع دستورات عقل و وجدان درونی و انبیای الهی که عقل و وجدان برونی هستند، باشند. همه احکام مربوط به این بعد انسانی نیز ثابت و اولیه محسوب می شوند.
 
 
اعجاز سماوی و نجومی قرآن
 
 
مراحل خلقت
 
 
قرآن کریم در آیات فراوانی به مدت آفرینش جهان اشاره کرده است. برخی از نویسندگان بیان‌های قرآن را در این زمینه اعجازی علمی دانسته‌اند.
 
 
إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماوَاتِ والْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ  اعراف/54؛ یونس/3؛ هود/ 7؛ حدید/ 4 ، 
 
 
«در واقع پروردگار شما، خدایی است که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید».
 
 
تعبیر ستة ایام در مورد آفرینش جهان در آیات دیگر (سجده/ 4؛ فرقان/ 59؛ ق/ 38) نیز آمده است. و منظور در شش مرحله و دوره و تصادفی و یکباره نبوده است .
 
 
مراحل آفرینش جهان، به طور اجمال، قبل از نزول قرآن در کتاب‌هایی مانند تورات (کتاب مقدس/ سفر تکوین/ فصل اول و دوم) نیز مطرح بود و مردم جزیرة‌العرب که با یهودیان مراوده داشتند، به طور طبیعی، از آن مطلع بودند. 
 
 
نظم در منظومه
 
 
الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا   ﺁﻧﻜﻪ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪ
 
 
ما تَرَى  فِی خَلْقِ الرَّحْمانِ مِن تَفَاوُتٍ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ [ﺧﺪﺍﻯ] ﺭﺣﻤﺎﻥ، تفاوت و اختلافی ﻧﻤﻰ ﺑﻴﻨﻰ
 
 
فارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ  ﭘﺲ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻨﮕﺮ ﺁﻳﺎ ﻫﻴﭻ شکافی ﻣﻰﺑﻴﻨﻰ ؟ (ﺧﻠﻞ ﻭ ﻧﺎﺑﺴﺎﻣﺎﻧﻰ ﻭ ﻧﺎﻫﻤﮕﻮﻧﻰ و بی نظمی میبینی؟) (ملک٣)
 
 
ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ثاﺑﺖ ﻭ ﺳﻴﺎﺭ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻴﻢ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺟﺰء ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﺸﻤﺮﻳﻢ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﻋﻮﺍﻟﻢ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻜﻰ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ . ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﺪ: ﺩﺭ ﺧﻠﻘﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﻧﻘﺺ ﻭ ﺗﻀﺎﺩ ﻭ ﻋﻴﺒﻰ ﻧﻤﻰ ﺑﻴﻨ ﺑﺎ ﺗﻤﺎم ﻋﻈﻤﺘﻰ ﻛﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻫﺴﺘﻰ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻧﻈﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﺤﻜﺎم، ﻭ ﺍﻧﺴﺠﺎم، ﻭ ﺗﺮﻛﻴﺒﺎﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺩﻗﻴﻖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻰ ﻧﻈﻤﻰ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﻣﻰ ﻳﺎﻓﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﺑﻮﺩﻯ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪ.
 
 
سیاره ی زمین و نیروی جاذبه
 
 
اللّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا (رعد2) خداوند است که آسمان ها را بدون ستون هایی که آنها را ببینید، برافراشت
 
 
عمد به معنای ستون است . دانش پیشرفته بشر دریافته است که کره ی زمین، با سرعت شگفت در فضای آزاد حرکت می کند و به واسطه ی نیروی جاذبه ای که بین خورشید و سیارات دیگر قرار دارد، هر کدام در مسیر خود پیش می رود . آیه قرآن گوید، زمین ستون هایی غیر قابل دیدن دارد، که اشاره به همین پدیده ی شگفت است. آسمان، کره‌ها و اجرام آسمانی مانند سقفی، بالای سر زمین قرار گرفته‌اند؛ اما چرا این سقف با عظمت که ستونی برای آن دیده نمی‌شود، فرو نمی‌ریزد؟ آیا این سقف ستونی ندارد یا ما نمی‌بینیم؟
 
 
جاذبه زمین
 
 
 أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا  مرسلات25  آیا زمین را جایگاه گرفتن و جذب قرار ندادیم
 
 
کفات به معنای گرفتن و ضمیمه کردن است . می توان گفت که زمین، اشیاء را به خود جذب می کند و می گیرد
 
 
انتخاب واژه ای کفات به معنای جذب کردن می تواند اشاره به نیروی جاذبه زمین باشد
 
 
برخی گویند ابوریحان بیرونی (440قمری) اولین کسی بود که به نیروی جاذبه پی برد
 
 
اما مشهور این است که نیتون در قرن 17 میلادی کاشف نیروی جاذبه عمومی بوده است
 
 
جاذبه ی عمومی : نیروی جاذبه و سایر قوانین حرکت مربوط به این اجرام با نظام دقیق و فرمول مخصوص خود مورد محاسبه قرار گرفته است تا توانسته هر یک از آنها را در ارتفاع و مدار معین در طی میلیاردها سال نگاه بدارد
 
 
                                                                  شکاف‌های زمینوَ الْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ (طارق/ 12)؛ سوگند به زمین شکاف‏دار
 
 
خداوند متعال در سوره‌ طارق از خلقت انسان، زندگی، معاد و بازگشت او به سوی خدا سخن می‌گوید و به زمینی صدع دارد، قسم یاد کرد می‌کند و با این قسم‌ها، بر وقوع حتمی قیامت و حساب‌رسی را تأکید می‌کند. دانشمندان ژئوفیزیک، مراد از صدع را شکاف‌های بین قاره‌ها می‌داند و می‌نویسد:
 
 
«کره‌ زمین قطعه واحدی نیست؛ بلکه به چند تکّه عمده تقسیم می‌شود که شکاف‌هایی به عمق بیش از صد کیلومتر بین آن‌ها وجود دارد. ایشان این نکته علمی را که قرآن به آن اشاره کرده است، از معجزه‌‌های علمی قرآن می‌شمارد . البته به شکافته شدن زمین با گیاه، و چشمه‌ها و رودها یا به دست انسان‌ها می‌دانند.                                                                     جو زمین
 
 
 وَ جَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا (انبیاء32) و آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم.
 
 
اطراف کره زمین را هوای فشرده و لطیفی به ضخامت چند صد کیلومتر در برگرفته که به اندازه ی سقف پولادینی به ضخامت ده متر مقاومت دارد . که نه تنها مانع نفوذ اشعه های مرگ بار کیهانی می شود بلکه جلوی برخورد بیست میلیون از سنگ های آسمانی که هر روز با سرعتی حدود 50 کیلومتر در ثانیه به سوی زمین می آیند ار می گیرد و ساکنان آن را در امان نگه می دارد
 
 
آفرینش کرات
 
 
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَ هِیَ دُخَانٌ (فصلت11) سپس به آفرینش آسمان ها پرداخت، در حالی که به صورت دود بود .   دانش نو می گوید : جهان از جرم گازی یا گردش آهسته تشکیل شده و جزء اصلی آن هیدروژن و بقیه هلیوم بود . سپس این سحابی به پاره های متعدد با ابعاد و اجرام قابل ملاحظه ای تبدیل شد... و همین جرم گازی بعدها کهکشانها را تشکیل داد . نظریه ی دانشمندان امروز در رابطه با آفرینش کرات همین است .
 
 
نور زمین
 
 
وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا (زمر69) و زمین در آن روز به نور پروردگارش روشن شود.....
 
 
مراد از «نور رب»، یا نور حقّ و عدالت است که خداوند در آن روز زمین را با آن نورانى مى‌کند یا مراد نورى است غیر از نور خورشید و ماه که خداوند در آن روز مى‌آفریند.
 
 
امام صادق (ع) فرمودند : « وقتی که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن می شود مردم از نور خورشید بی نیاز شوند و شب و روز یکسان شود، افراد هزار سال با سلامت زندگی می کنند
 
 
چون در قرآن داریم که نور خورشید و ماه گرفته مى‌شود، مراد از «نور رب» نورى است که از مؤمنان بر مى‌خیزد. سپس این آیه را به عنوان شاهد :  «یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى‌ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ
 
 
گسترش آسمان (1)
 
 
وَ السَّمَاء بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ (ذاریات47) ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم
 
 
- آسمان در حال گسترش است و این گسترش ادامه دارد. «إِنَّا لَمُوسِعُونَ»
 
 
دانشمندان می گویند : فضای جهان که از میلیاردها کهکشان تشکیل یافته، در حالت انبساط سریع و سرعتی که برای عقب نشینی کرات اندازه گیری شده نزدیک به 66 هزار کیلومتر در ثانیه است
 
 
کیهان‌شناسان معتقدند که پس از انفجار بزرگ، اجزای تشکیل دهنده عالم از هر سو پراکنده شدند و این حرکت در جهات مختلف ادامه دارد . آنان با تجزیه نور ستارگان، این نظریه علمی را تا حد زیادی تقویت کرده‌اند و با اندازه‌گیری میزان قرمزگرایی (Red shit) نور ستارگان توانسته‌اند سرعت گسترش جهان را اندازه بگیرند
 
 
تمام کرات آسمانی و کهکشان‌ها در آغاز در مرکز واحدی جمع بوده [با وزن مخصوص فوق‌العاده سنگین]، سپس انفجار عظیم و بی‌نهایت وحشتناکی در آن رخ داده است و بدنبال آن اجزای جهان متلاشی شده و به صورت کرات درآمده و به سرعت در حال عقب‌نشینی و توسعه است.
 
 
گسترش زمین (2)وَ الْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا (حجر/19؛ ق/7. مدّ الارض 3)؛ و زمین را گستراندیم.
 
 
خداوند در قرآن به گسترش زمین، که از نعمت‌های بزرگ الهی و زمینه‌ساز حیات روی زمین است، اشاره می‌کند. مدّ در لغت به معنای گسترش است. این آیات شریفه نیز مطلق زمین را گسترده و مبسوط می‌دانند؛ نه سرزمین خاصی را، و چون ما هر جای زمین که برویم، زمین در چهار طرف ما گسترده شده است، می‌توان فهمید که زمین کروی شکل است؛ چرا که پهن بودن زمین در چهار جهت، آن هم در همه جای زمین تنها با این شکل هندسی سازگاری دارد.او بیان این ویژگی را از معجزات قرآن می‌داند و علت اینکه خداوند متعال کرویت زمین را با فعل «مدّ» بیان کرده است، این نکته می‌داند که قرآن خواسته از کلماتی بهره بگیرد که با مفاهیم رایج در بین مردم عصر نزول مخالفتی نداشته باشد و در عین حال بتواند حقیقت را نیز بیان کند.این گسترش می‌تواند به واسطه سرد شدن مواد مذاب اولیه تشکیل دهنده زمین، فرو رفتن یا تبخیر آبی که زمین را فرا گرفته بود باشد که باعث شد بر سطح زمین افزوده شود که در ظاهر به صورت «پهن و کشیده شدن زمین بر روی مواد مذاب یا آب» جلوه‌گر می‌شود.
 
 
زمین ، مادر انسان
 
 
قال النبی(ص): تحفظوا من الارض فانها امکم و لیس فیها احد یعمل خیرا او شرا الا و هی مخبره به  از زمین محافظت کنید زیرا زمین مادر شما محسوب میشود، و هیچ فردی در روی زمین، نیک و بدی را انجام نمیدهد مگر اینکه، زمین آن عمل را در روز قیامت گزارش میدهد.1- زمین، یکی از موجودات ارزشمند و مخلوقات گرانسنگ خالق هستی است ، موجودی که اگر یک روز نعمت های خودش را از انسانها، حیوانات و نباتات دریغ بورزد هیچ کدام از موجودات قادر به ادامه حیات نخواهند بود.2- انسان، از جهات مختلف به زمین علاقه مند و وابسته است و راز و رمز این علاقه مندی چیزی جز این نیست که خود را برآمده از خاک و گل همین زمین می داند انا خلقناهم من طین لازب پس فانها امکم  از پستان پر خیر و برکت این مادر تغذیه می کند و در دامان پرمهرش، پرورش می یابد و در پایان زندگی به همین زمین باز می گردد و در نهایت از همین زمین سر برمی آورد منها خلقناکم و فیها نعیدوکم و منها نخرجکم تاره اخری 3- اگر زمین مادر انسان است ، هر مادری بر عهده فرزند حقوقی دارد، باید حقوق این مادر را بشناسد و خود را به رعایت آنها متعهد بداند، 
 
 
فاصله ستارگان
 
 
فَلا اُقْسِمُ بِمَوَاقِع النُّجُومِ  وَ إنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ إنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ (واقعه75-77) به فواصل ستارگان سوگند یاد می کنم. سوگندی که وقتی فواصل را دانستید سوگند بسیار بسیار بزرگی خواهد بود که این قرآن، قرآن پر باری است
 
 
فواصل میان ستارگان سرسام آور است روزی انسان فواصل ستارگان را اندازه خواهد گرفت و آنها را خواهد دانست
 
 
فاصله گرفتن سیارات و زمین از همدیگر
 
 
اَوَلم یَرَ الَّذینَ کَفرَوُا اَنَّ السَّمواتِ وَ الارضَ کانَتا رَتقاً فَفَتَقناهُما (انبیاء30) اَللهُ الَّذی رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَونَها (رعد2) وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ المیزانَ (رحمن7) آیا کسانیکه بخدا ایمان ندارند نمی توانند ببینند کـه زمین و سیارات منظومه شمسی در آغاز “بهم چسبیده” بـودند بعد آنها را با نیرو از هم باز کردیم؟ خدا آنست که سیارات منظومه شمسی را با ستونهائی که آنها را نمی بینید بلند کرد و سیارات منظومه شمسی را بلند کرد و در آن (در منظومه شمسی) تعادل ایجاد نمود.
 
 
میان سیارات تعادل وجود دارد: عـلـتِ کشیده نشدن سیارات بطرف همدیگر و یا هل ندادن همدیگر وجود نیروی جذب و دفع متعادل میان آنها است. مثلاً خورشید زمین را بـطرف خود می کشد و زمین در حرکت خود دور خورشید که رو به دور شدن از از خورشـیـد است خود را از خورشید دفع می کند (که به آن نیروی گریز از مرکز گفته می شود).
 
 
ستارگان دنیائی شگرف
 
 
وَ الْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (نحل12) خداوند شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام کرد (تا در زندگانی از آنها بهره مند شوید) و ستارگان نیز به فرمان اویند، در این نشانه هایی است (از عظمت خدا) برای خردمندان.
 
 
از ستارگان در تاریکی شب به عنوان قطب نما نیز استفاده می شود . وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ  انعام97
 
 
و اوست کسى که ستارگان را براى شما قرار داد تا در تاریکى‌هاى خشکى و دریا، به وسیله آنها راه را یابید. قطعاً ما نشانه‌ها را براى قومى که آگاه و دانایند به تفصیل روشن ساختیم
 
 
دنیای ستارگان دنیائی شگرف و زیبا است تا آنجا که قرآن، سوگند به ستارگان را سوگندی بسیار بزرگ می شمارد . حرکات سرسام آور ستارگان و نظم و هماهنگی دقیق بین آنها رفت و آمد شب و روز زمینه ی مناسبی برای اندیشیدن و آشنایی با قدرت و حکمت خداست
 
 
                                                          حرکات خورشید                                                                                     وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا  یس38 و خورشید به سوی جایگاه خود در حرکت است
 
 
کوپرنیک کپلر و گالیله خورشید را ثابت می دانستند، اما در اعصار جدید ثابت شده که خورشید سه نوع حرکت دارد
 
 
حرکت وضعی به دور خودش هر 25 روز یک بار حرکت انتقالی به همراه منظومه ی شمسی هر ثانیه 19/5 کیلومتر حرکت به دور مرکز کهکشان با سرعت 335 کیلومتر در ثانیه
 
 
 مدار حرکت خورشید و ماه طورى طراحى شده که هرگز به یکدیگر برخورد نمى‌کنند و در ایجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. 
 
 
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ بر خلاف نظریه ثابت بودن خورشید، قرآن خورشید را داراى حرکت مى‌داند، آن هم حرکت جهت دار. «تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها
 
 
 
سیر در زمین
 
 
 قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکِینَ (روم42)
 
 
بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بود؟ بیشتر آنها مشرک بودند!
 
 
یکی از ابزارات شناخت انسان و عبرت آموزی از تاریخ و عاقبت گذشتگان استگردش در زمین و دیدن نقاط مختلف زمین و تحقیق و دیدن آثار و نعمات و شگفتی های خلقت
 
 
 
جمع کردن آفرینش
 
 
 وَ مِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّةٍ  وَ هُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ  شورى 29     و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها تواناست!
 
 
أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ  یس82  چون بخواهد چیزى را بیافریند، فرمانش این است که مى‏گوید: موجود شو پس موجود مى‏شود. از این رو قومى دیگر را جز آنها بیافرید.ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِینَ و بعد از آنها مردمى دیگر بیافریدیم 
 
 
حد فاصل دو دریا
 
 
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ . بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ . فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ . یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ  رحمن19 تا 22 و دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار میکنید؟ از آن دو دریا مروارید و مرجان خارج میشود. و این همان چیزی است که در قرآن آمده است: دو دریایی که به هم رسیده اند ؛ اما با هم یکی نمی شوند! در شمالی‌ترین، شهر دانمارکی‌ها می‌توان یک نشانه قرآنی را دید . جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم میپیوندن و دو دریای مختلف با هم یکی نمیشوند و بنابرین این راستا بوجود میاید ... الله اکبر
 
 
برزخی میان دو دریا
 
 
و هُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَ حِجْرًا مَّحْجُورًا او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد یکی گوارا و شیرین و دیگری شور و تلخ و در میان آنها برزخی قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گوئی هر یک به دیگری می‏ گوید) دور باش و نزدیک نیا! ﴿۵۳ فرقان ﴾
 
 
دانشمندان کشف کرده اند در میان نهرهایی که آب آن گوارا و شیرین و دریاهایی که آب آن شور است موانعی وجود دارد و این موانع را از شگفتی های طبیعت می‌دانند که از تعادل زیست محیطی محافظت می‌کنند. همانا پاک و منزه است خدایی که این حقیقت علمی را صدها سال پیش از این اینگونه بیان فرموده : معنی کلمه ‌مرج، قاطی و درهم شدن است که با وجود دگرگونی ها در جریان آب، دریاها از حد و مرز خود فراتر نرفته و با گذشت هزاران سال آن را حفظ کرده است. اکنون از نظر علمی ثابت شده که آب دریا هرگز از حد و مرز خود بیرون نمی‌آید و به دلیل وجود این موانع، حالت خود را نسبت به دریاهای همجوار حفظ می‌کند.
 
 
هفت دریا
 
 
وَ لَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ  حَکِیمٌ (لقمان۲۷) و اگر آن چه درخت در زمین است, قلم باشد و دریا را هفت دریای دیگر به یاری آید, سخنان خدا پایان نپذیرد. قطعأ خداست که شکست ناپذیر حکیم است. یحیی بن اکثم از ابوالحسن عسکری علیه السلام درباره معنای این آیه پرسید که منظور چیست؟امام (ع) فرمود:این هفت دریا عبارتند از: دریای گوگرد, دریای یمن, دریای برهوت, دریای طبریه, دریای ماسیدان, دریاچه آفریقا و دریای باهوران.و کلماتی که پایان ندارند, فضایل ما (اهل بیت علیهم السلام) هستند که به شمار نمی آیند (احتجاج ج۲ص۴۵۴)شیخ مفید نیز با اندکی تغییر این روایت را در "اختصاص" ذکر کرده است (اختصاص ص۹۴)
 
 
رتق  و  فتق (انفجار بزرگ)
 
 
أَوَلَمْ یرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا (انبیاء/30)؛ آیا کسانی که کفر ورزیدند اطلاع نیافتند که آسمان‌ها و زمین پیوسته بودند، آن دو را گشودیم .
 
 
دیدگاه‌های فراوانی درباره آغاز آفرینش و مراحلی که جهان تاکنون پشت سر گذاشته، وجود دارد که یکی از آن‌ها فرضیه انفجار بزرگ (Bi ban) است. برخی «رتق و فتق» را اشاره به این مرحله دانسته و آن را معجزه علمی قرآن شمرده‌اند. 
 
 
بسیاری از مفسران، متصل بودن آسمان و زمین به هم و جدا شدن آن‌ها از یکدیگر را که در این آیه مطرح شده است، بر فرضیه انفجار بزرگ تطبیق کرده و آن را معجزه علمی قرآن معرفی کرده‌اند.
 
 
 
 
 
دخان
 
 
برخی از مفسران تعبیر «دخان» در قرآن را اشاره به مرحله‌ای از آفرینش جهان می‌دانند که در برخی از فرضیه‌های علمی به آن اشاره شده است. 
 
 
ثُمَّ اسْتَوَى‏ إِلَى السَّماءِ وَهِی دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَینَا طَائِعِینَ (فصلت/11)؛ «سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی‌که آن دود بود؛ و به آن [آسمان] و به زمین گفت: «خواه یا نا خواه بیایید» گفتند: اطاعت کنان آمدیم .
 
 
جهان، طبق نظریه انفجار بزرگ، در مرحله‌ای به صورت توده‌ای از گاز بود که جزء اصلی آن هیدروژن و بقیه هلیوم بود. این گاز از مواد اولیه تشکیل دهنده جهان به شمار می‌رود.
 
 
برخی از مفسران با تفسیر «دخان» به گاز، آیه را بر مرحله‌ای از آفرینش جهان که تئوری انفجار بزرگ از آن به عنوان «گاز» یاد می‌کند، تطبیق کرده و آن را معجزه‌ علمی قرآن شمرده‌اند.
 
 
 
گسترش آسمان
 
 
وَالسَّماءَ بَنَینَاهَا بِأَیدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ؛ (ذاریات/ 47)  وآسمان را با قدرت بنایش کردیم و به قطع ما گسترش دهنده‌ایم
 
 
گسترش آسمان‌ها از جمله مسایل علمی است که با پیشرفت‌های نجومی در زمینه نورشناسی، مطرح و مطالعه شده است. به نظر برخی دانشمندان و مفسران مسلمان و غیر مسلمان، قرآن در سوره‌ ذاریات که از گسترش آسمان‌ها سخن می‌گوید، به این نکته علمی اشاره می‌کند. بسیاری از این بزرگان این کلام قرآن را اعجازی علمی می‌دانند.
 
 
 
 
 
پیچیده شدن آسمان
 
 
یوْمَ نَطْوِی السَّماءَ کَطَی السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ وَعْداً عَلَینَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ  انبیاء/ 104.      طی الارض در آیه 67 سوره زمر نیز آمده است)؛  ([همان] روزی که آسمان را همچون پیچیدن طومارنامه‌ها، در می‌نوردیم همانگونه که نخستین آفرینش را آغاز کردیم آن را باز می‌گردانیم [این] وعده‌ای است بر عهده ما؛ که قطعاً ما [آن را] انجام می‌دهیم) .  قرآن کریم از درهم پیچیده شدن آسمان‌ها در آینده و بازگشت آن‌ها به حالت و صورت اولیه، سخن می‌گوید و آن را یکی از ویژگی‌های آسمان در آستانه قیامت معرفی می‌کند. بین اجزای تشکیل دهنده‌ اجزای هر اتم، فضای خالی زیادی وجود دارد و اگر آن اجزا در هم فشرده شوند، حجم اجسام بسیار کوچک می‌شود، می‌نویسد:اگر ما بتوانیم هر چیز موجود در کائنات را به نحوی در هم بپیچانیم که فضای داخلی و اندرونی آنها نابود گردد، در آن صورت حجم کلی کائنات لایتناهی کنونی بیشتر از حجم سی‌برابر قطر کره خورشید نخواهد بود!
 
 
 
 
 
آسمان دارای بازگشت
 
 
وَ السَّماءِ ذَاتِ الرَّجْعِ؛ (طارق/ 11)؛ (سوگند به آسمان صاحب (باران) بازگشته). بخار. ابر. باران
 
 
خداوند متعال به «آسمان دارای بازگشتن» قسم یاد کرده است و اکتشاف‌های علمی درباره جوّ باعث شده است که برخی مفسران با تطبیق، آیه، را معجزه علمی بدانند.
 
 
آسمان هم خودش می‌تواند دارای بازگشت باشد و هم برخی‌ چیزها را انعکاس دهد. بازگشت آسمان [کره‌های آسمانی] به حالت دود اولیه یا بازگشت دوباره برخی گازها به طبیعت، طلوع و غروب سیاره‌ها و ستارگان و بازگشت باران و برخی امواج و اشعه‌ها به زمین یا بازگرداندن آن‌ها به اعماق فضا، می‌تواند از مصادیق «رجع» باشد؛ اگرچه با توجه به آیه بعد که از شکافته شدن زمین سخن می‌گوید، تفسیر رجع به باران، تناسب و ارتباط بین دو آیه را بیشتر برقرار می‌کند.
 
 
                                           آسمان؛ ساختمان واره‌ای منسجموَ الْسَّمَاءَ بِنَاءً (بقره/ 22؛  غافر/ 64. بنای آسمان در: شمس/ 5؛ نازعات/ 27 و 47؛ نبأ/ 12؛ ق/ 6)؛ و آسمان را بنایى براى شما قرار داد. از نگاه قرآن، آسمان همچون ساختمانی است که با قدرت و علم الهی بنا شده است و اجزاء و مصالحی دارد که هر کدام در جای مناسب خود قرار گرفته‌اند و ارتباط محکم و استواری با یک‌دیگر دارند..
 
 
آیه 22 سوره بقره به طبقات آسمان اشاره می‌کند که هرکدام همچون سقف و بنایی بر روی زمین قرار دارند و اجرام آسمانی در حالی که یک‌دیگر را جذب می‌کنند، در آن شناورند
 
 
آسمان مکانی محفوظ
 
 
وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَّحْفُوظاً (انبیاء/32. موضوع حفظ آسمان در فصلت/12؛ صافات/ 7؛ بقره/ 255؛ حجر/ 17 نیز آمده است)؛ و آسمان (= جوّ) را سقف محفوظى قرار دادیم .
 
 
قرآن در آیات متعددی آسمان را سقفی محفوظ دانسته؛ اما این را که آسمان از چه چیزهایی حفظ شده است، جوّ زمین همچون سپری، از ورود بسیاری از اجرام و پرتوهای مضرّ به زمین جلوگیری می‌کند.
 
 
 اجرامی همچون شهاب‌ها با برخورد و اصطکاک با جوّ، ذوب می‌شوند و پرتوهایی همچون ماورای بنفش بازتاب داده می‌شوند.
 
 
مراد از «سماء» در آیه می‌تواند جوّ‌ باشد؛ تعبیر «سقف» نیز آن را تأیید می‌کند، جوّ از ورود برخی از پرتوهای مضر کیهانی حفظ شده و این امر، زمین را از خطرهای بسیاری حفظ می‌کند و نیز ممکن است مراد حفظ از فساد و پراکنده شدن از اطراف زمین باشد
 
 
آسمانی آراسته
 
 
انَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ (صافات/6. تزیین آسمان دنیا در فصلت/ 12؛ ملک/ 5)؛ در حقیقت، ما آسمان نزدیک را با زیور سیّاره‌ها آراستیم.
 
 
آسمان شب یکی از جلوه‌های زیبای طبیعت است. خداوند در آیات قرآن به زیبایی‌های فضای سیاهی که در آن نقطه‌هایی نورانی مانند چراغ چشمک می‌زنند، اشاره می‌کند و آن را نشانه‌ای بر عظمت خویش می‌داند.
 
 
با دقت در تعبیر «السماء الدنیا» که آسمان به صورت مفرد آمده و به دنبال آن واژه دنیا ذکر شده است، می‌توان دریافت که این آسمان دنیا و نزدیک، آسمان اوّل است که ستارگان و دیگر اجرام در آن شناورند
 
 
و آن‌چه از فضا تاکنون کشف شده، همه بخشی از این آسمان است و اگر زمانی آسمان‌های بی‌ستاره کشف شود می‌تواند شاهدی بر این تفسیر باشد.
 
 
حرکت در مسیر خمیده و تاریک
 
 
وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَیهِم بَاباً مِّنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِیهِ یعْرُجُونَ لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ (حجر/14 و 15)؛ «و اگر (بر فرض) درى از آسمان بر آنان مى‏گشودیم و پیوسته از آن بالا مى‏رفتند؛ حتماً مى‏گفتند: «ما فقط چشم‏بندى شده‏ایم؛ بلکه ما گروهى جادوزده‏ ایم! .
 
 
تاریکی مطلق فضای بالای جو، او ویژگی‌های آسمان است که یافته‌های علمی کیهان‌شناسان و فضانوردان به آن شهادت می‌دهد. از دیگر ویژگی‌های آسمان این است که مسیر حرکت در آن همیشه به صورت خمیده و منحنی است و نمی‌توان در آسمان، در خط مستقیم حرکت کرد.
 
 
واژه «باب» در آیه شریفه به این نکته اشاره دارد که برخلاف عقیده گذشتگان که آسمان را فضایی خالی می‌پنداشتند، آسمان پر از موادی است که پس از انفجار بزرگ بر جای مانده و همچون ساختمانی محکم است و درهای مخصوصی دارد.
 
 
فعل «یعرجون» (بالا رفتن، میل و انحنا داشتن) در آیه به حرکت منحنی در فضا اشاره دارد؛ زیرا به خاطر وجود میدان‌های مغناطیسی و جاذبة مواد در فضا، هر چیزی بخواهد در آسمان حرکت کند، به یک سمت کشیده شده و مسیرش متمایل می‌گردد
 
 
 
 
 
هفت آسمان
 
 
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ (طلاق/12)؛ «خدا کسى است که هفت آسمان را آفرید». یکی از محققان با اشاره به برخی اکتشاف‌های جدید درباره کهکشان‌ها، موضوع هفت آسمان را از معجزه‌های علمی قرآن شمرده است
 
 
قرآن در پنج آیه با عبارت سَبْعَ سَمَاوَاتٍ (بقره/ 29؛ فصلت/12؛ ملک/ 3؛ نوح/15؛ طلاق/12)
 
 
و در دو آیه به صورت السَّماوَاتُ السَّبْعُ (اسراء/44؛ مومنون/86) به صراحت از آسمان‌های هفتگانه سخن گفته است. بسیاری از مفسران (طبرسی، مجمع‌البیان، ج7، ص161؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج15، ص22؛ ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج5، ص409)
 
 
دو عبارت سَبْعَ طَرَائِقَ (مومنون/ 17) و وَ جَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً (نبا/ 13) را نیز اشاره به آسمان‌های هفتگانه می‌دانند
 
 
آیاتی‌اند که ستارگان را تزیینی برای آسمان دنیا (نزدیک‌تر) می‌دانند مربوط به آسمان اول می باشد . ماهیت آسمان‌های دیگر برای ما معلوم نیست؛ علاوه بر این که ممکن است عدد هفت در این آیه‌ها، عددی کنایی و گویای کثرت آسمان‌ها باشد.
 
 
 
 
 
 
سختی تنفس در طبقات بالای جو
 
 
فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَدُ فِی السَّماءِ (انعام/ 125)؛ «و هر کس را که بخواهد (به خاطر اعمالش) در گمراهى‏اش وا نهد، سینه‏اش را تنگِ تنگ مى‏کند؛ گویا مى‏خواهد در آسمان بالا برود».
 
 
خداوند در سوره انعام، حالت کسی را که ایمان نمی‌آورد و سینه‌اش تنگ می‌شود، به کسی تشبیه می‌کند، که در آسمان‌ها بالا می‌رود.
 
 
چیستی وجه شبه در این تشبیه، ذهن بسیاری از مفسران را به خود مشغول کرده است .
 
 
 
نیاز انسان به اکسیژن
 
 
یکی از مسائلی را که قرآن در قالب تشبیه آن را بیان کرده است «نبود اکسیژن در آسمان» است. خداوند در ضمن تشبیهی حال افراد گمراه را این گونه بیان می‌کند
 
 
 واژه «صدر» به معنی «سینه» و «شرح» به معنی «گشاده ساختن» و «حرج» به معنای «تنگی فوق العاده و محدودیت شدید» است. در آیه فوق تشبیه لطیفی به کار رفته است.
 
 
این سوال مطرح است که چرا خدا تنگی سینه را به کسی که به سوی آسمان می‌رود، تشبیه کرد؟ و آسمان چه ویژگی‌ای دارد که به تنگی سینه و نفس می‌انجامد؟
 
 
 بافت‌های زنده بدن برای تداوم حیات به یک منبع انرژی نیاز دارند و آن محصول سوخت قند و نشاسته (چربی یا پروتئین) یعنی آمیخته شدن سوخت با اکسیژن است. این نیاز به گونه‌ای است که انسان در شبانه ‌روز 11 متر مکعب یعنی 14 کیلوگرم هوا لازم دارد
 
 
 
کمبود اکسیژن در ارتفاعات
 
 
 اکسیژن، 21% هوای سطح زمین را تشکیل می‌دهد. هوا در ارتفاع 67 مایلی از اکسیژن خالی است و انسان در ارتفاع 4 هزار متری به تنگی نفس، سستی، سر درد و تهوع دچار می‌شود.
 
 
نبود اکسیژن در آسمان در قرون اخیر کشف شد، اما قرآن چهارده قرن پیش در قالب تشبیه به آن اشاره کرده است و این از معجزات قرآن است .
 
 
 
مشرقین و مغربین
 
 
رَبُّ الْمَشْرِقَینِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَینِ (رحمن/ 17. تعبیر مشرقین در زخرف/ 38)؛ (او) پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر است.
 
 
تثنیه بودن مشرق و مغرب در برخی آیات، توجه برخی مفسران را به خود جلب کرده است و آنان این آیه‌ها را با کروی بودن زمین سازگار می‌دانند.
 
 
این آیه به نظر برخی مفسران زمین را به دو نیم کره تقسیم کرده است؛ نیم‌کره‌ای که در تاریکی شناور است و مشرقی و مغرب ندارد؛ نیم‌کره‌ای که روشن است و مشرق و مغرب دارد  و چون زمین نیم دور به دور خود می چرخد، نیمه دیگر صاحب مشرق و مغرب می‌گردد و نیمه اول مشرق و مغرب خویش را از دست می‌دهد.
 
 
با این حساب، کره زمین در عمومیت خود دو مشرق و دو مغرب جداگانه دارد .
 
 
یکی از مفسران با ذکر این احتمال آیه را اشاره به حرکت وضعی زمین و معجزه علمی می‌‌داند که مردم تا مدت‌ها پس از پیامبر اسلام هم از آن بی‌اطلاع بودند .
 
 
                                                              کرویت زمین
 
 
فَلاَ أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ (معارج/40 اعراف/137 صافات/ 5)؛  و سوگند یاد مى‏کنم به پروردگار خاوران و باختران! که قطعاً ما تواناییم.
 
 
مشرق و مغرب در برخی از آیات به صورت جمع به کار رفته‌اند و بیشتر مفسران و اندیشمندانی که به تفسیر علمی پرداخته‌اند، این آیات را با کروی بودن زمین سازگار دانسته‌‌اند. زیرا در صورت کروی بودن زمین، طلوع خورشید بر هر جزیی از اجزای آن، ملازم با غروب آن از جزء دیگر است و تعدّد مشرق و مغرب خورشید، بدون تکلّف، حاکی و دالّ بر کروی بودن زمین می‌باشد» تعدّد مشرق و مغرب، در کیهان‌شناسی از امور قطعی شمرده می‌شود. روایتی از حضرت علی (ع) نیز نقل شده است که زمین سیصد و شصت مشرق و مغرب دارد
 
 
احتمال دیگر این است که مشارق و مغارب را اسم زمان بدانیم که در این صورت کنایه از ربوبیت الهی در تمام زمان‌ها است.
 
 
تعدّد مشرق و مغرب علاوه بر سازگاری با کروی بودن زمین، با دیگر اشکال هندسی نیز سازگار است و تنها در صورت مسطح بودن زمین، نمی‌توان چند مشرق و مغرب برای آن تصور کرد. 
 
 
 
حرکت کوه ها
 
 
 وَ تَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ  نمل88  و کوه‌ها را بینى، پندارى که جامدند، حال آنکه به سرعت ابر مى‌روند. کار خداوند است که هر چیزى را به کمال پدید آورده است. هرآینه او به هر چه مى‌کنید آگاه است
 
 
پیام آیه: حرکت کوه ها، سخنی است برخلاف نگاه اولیه به آنها، بیندیشیم که منظور از حرکت کوه ها چیست؟
 
 
کره ی زمین حرکت دارد، آیا همین حرکت به کوه ها هم نسبت داده می شود؟ ذرات اتم، در حال حرکت هستند و کوهها هم از ذرات اتمی تشکیل شده، این حرکت به کوه ها هم نسبت داده می شود؟ یا.........؟
 
 
کوه‌ها، میخ‌های زمین
 
 
وَ الْجِبَالَ أَوْتَاداً (نبأ/ 7)؛ و کوه‏ها را میخ‏هایى .
 
 
قرآن بارها از کوه‌ها به عنوان میخ‌هایی نام می‌برد که بر زمین کوبیده شده‌اند تا آن را از لرزش و فروپاشی باز دارند. نقش کوه‌ها در این مسئله، از اسراری است که هنوز به خوبی کشف نشده است.
 
 
وَ أَلْقى‏ فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ (نحل/15. در آیات متعددی، از کوه‌ها با تعبیر رواسی یاد شده است)؛ «و در زمین، [کوه‏هاى‏] استوارى افکند، [مبادا] که شما را بلرزاند».برخی از صاحب نظران، با اشاره به نقش کوه‌ها در جلوگیری از لرزش و فروپاشی زمین، معرفی کوه‌ها به عنوان میخ‌های زمین را اعجازی علمی می‌دانند؛ چرا که کوه‌ها همچون میخ، اجزای زمین را به هم متصل کرده‌اند و مانع فروپاشی آن هنگام حرکت می‌شوند. چرا که چند برابر آن چیزی که ما از کوه میبینیم در اعماق زمین فرو رفته درست همانند یک میخ آهنی .
 
 
دخان در آخرت
 
 
فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخَانٍ مُبِینٍ (دخان/10)؛ پس نگهبان (و منتظر) روزى باش، که آسمان دودى آشکار آورد.
 
 
یکی از اتقاق‌هایی که در آستانه قیامت رخ خواهد داد، پراکنده شدن دودی آشکار در آسمان است. خداوند این مسئله را عذابی برای مردم گناهکار می‌داند. 
 
 
برخی از نویسندگان، با توجه به آیاتی که به بازگرداندن آسمان به صورت اولیه‌اش اشاره دارند (انبیا/ 104)، این دود را مانند دودی می‌دانند که در آغاز آفرینش وجود داشت و ذکر این نکته علمی را اعجاز قرآن معرفی می‌کنند (همیمی، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، ص 35).
 
 
حرکت خورشید
 
 
.1  وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لاَِجَلٍ مُسَمّىً (رعد/2؛ فاطر/ 13؛ زمر/5. لقمان/ 20) و خورشید و ماه را رام ساخت هر کدام تا سرآمد معیّنى روان‏اند ..2  وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّلَّهَا (یس/38)؛ «و خورشید که تا قرارگاهش روان است.
 
 
.3  وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (انبیا/ 33) یس/ 40)؛ «و او کسى است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید، در حالى که هر یک در مدارى شناورند». در آیه 33 سوره ابراهیم نیز، حرکت خورشید با تعبیر «دائبین» بیان شده است.
 
 
امروزه حرکت‌های زیادی برای خورشید به اثبات رسیده است.
 
 
الف: حرکت وضعی که 5/24 روز به طول می‌انجامد
 
 
ب: حرکت انتقالی به سمت شمال آسمان با سرعت 5/19کیلومتر در ثانیه.
 
 
ج: حرکت انتقالی به همراه منظومه شمسی به دور مرکز کهکشان با سرعت 225کیلومتر در ثانیه.
 
 
د: حرکت‌هایی که در خود خورشید به دلیل گاز بودن جرم آن و انفجارهای درونی صورت می‌گیرد حرکت خورشید به سوی قرارگاه خود (یس/ 38) را اشاره به حرکت خورشید به سمت ستاره «وگا» می‌دانند . تعبیر فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ را ناظر به حرکت دورانی خورشید به دور کهکشان و معجزه‌ای علمی می‌شمارد  
 
 
اتم و ذره
 
 
وَ....لَتَأْتِیَنَّکُمْ عَالِمِ الْغَیْبِ لَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَ لَا فِی الْأَرْضِ وَ لَا أَصْغَرُ مِن ذَلِکَ وَ لَا أَکْبَرُ (سبا۳) خداوندی که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینی ذرّه ای در آسمان ها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکترین از آن و نه بزرگتر، مگر این که در کتابی آشکار ثبت است
 
 
مردم تصور میکردند کوچکترین جزء ماده اتم است. علم جدید می گوید اتم نیز قابل تجزیه است . تصور او این بود که کوچکتر از ذرّه وجود ندارد. به هر حال، قرآن این محدودیت را رد میکند . این آیه به علم لایتناهی خدا، علم او بر همه چیز چه پیدا و چه پنهان، اشاره میکند . سپس فراتر می رود و می گوید: خدا از همه چیز، چه کوچکتر و چه بزرگتر از یک ذرّه آگاه است . بنابراین این آیه به وضوح امکان وجود چیزی کوچکتر از ذرّه را نیز نشان می دهد، حقیقتی که فقط علم جدید آن را کشف کرده است
 
 
 
 
 
 
خاموشی خورشید
 
 
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ (تکویر 1)  هنگامى که خورشید در هم پیچیده شود.
 
 
مرگ خورشید از موضوع‌های مطرح در دانش نجوم است. آیاتی از قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره دارند.
 
 
به عقیده یکی از نویسندگان این آیه پایان یافتن انرژی خورشید را متذکر می شود. وی پس از ادعای اعجازی علمی در مورد آیه می‌نویسد: این مسئله امروز بی‌تردید است که سوخت خورشید کم می‌شود تا رو به خاموشی رود. در قرآن عزیز، سوره تکویر به نام خاموشی است .
 
 
خورشید پس از سوزاندن هیدروژن و هلیوم، چون دمای کافی برای سوزاندن کربن برخوردار نیستند، فرو می‌ریزند و به صورت غول قرمز (Red-iant) درخواهد آمد تعبیر «تکویر» نیز که به معنای درهم پیچیده شدن است، می‌تواند به مراحل پایانی عمر خورشید و کم نور شدنش اشاره داشته باشد.نکته مهم در این مورد و برخی موارد مشابه این است که این آیات درباره وقایع پایان این جهان و قیامت سخن می‌گوید و در آن زمان تغییرهای نظام هستی ناگهانی و یک‌باره رخ خواهد داد؛ در حالی که مرگ خورشید که در دانش نجوم بررسی می‌شود، روندی طبیعی دارد و میلیون‌ها و حتی میلیاردها سال به طول خواهد انجامید
 
 
 
نور خورشید و ماه
 
 
وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ  نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجاً (نوح/ 16 فرقان/61؛ نبأ/ 13)؛ «و ماه را در آن (آسمان)ها نورانى قرار داد و خورشید را چراغى قرارداد.
 
 
قرآن کریم با تعبیر متفاوتی از نور خورشید و ماه یاد می‌کند. این تمایز توجه مفسران را جلب کرده است. 
 
 
خورشید در این آیه مبارکه چراغ و ماه، نور قرار داده شده است. برخی از نویسندگان این مطلب، را اعجاز علمی قرآن می‌دانند و می‌نویسند:«بدون تردید نورزایی خورشید و نور مستقل نداشتن ماه در این آیه تصریح شده است
 
 
در آیه پنجم سوره یونس به نور خورشید با تعبیر «ضیاء» و به نور ماه با تعبیر «نور» اشاره شده است. مبنی بر این که «ضوء» نور ذاتی و «نور» نور عارضی است، موید نکته‌ای است که درباره آن ادعای اعجاز شده است؛ اما دانشمندان از دوران‌های پیش از اسلام با توجه به پدیده خسوف به عارضی بودن نور ماه پی‌برده بودند و نور و گرمابخشی خورشید باعث می‌شد آن را همچون چراغی بدانند.
 
 
 
نفوذ در آسمان ها در سوره رحمن
 
 
  یَا مَعْشَرَ الجْنّ‏ِ وَ الْانسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُواْ مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَ الارْضِ فَانفُذُواْ  لا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ رحمن33 اى گروه جنّ و انس! اگر مى ‏توانید از مرزهاى آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولى هرگز نمى ‏توانید، مگر با نیرویى (فوق العاده)! احتمال، منظور از سلطان در آیه شریفه، علمی است که با آن فضاپیماها ساخته می شود و انسان می تواند به کرات دیگر سفر کند. اما احتمال دیگر این است که آیه ناظر به قیامت باشد که انسان راه فراری از حسابرسی الهی ندارد: «در تعقیب آیه گذشته که از مساله حساب دقیق الهى سخن مى‏گفت باز جن و انس را مخاطب ساخته مى‏ گوید:" اى جمعیت جن و انس! هر گاه به راستى مى‏ خواهید از مجازات و کیفر الهى برکنار مانید اگر مى ‏توانید از مرزهاى آسمانها و زمین بگذرید، و از حیطه قدرت او خارج شوید، ولى هرگز قادر بر این کار نیستید مگر با نیرویى الهى، و چنین نیروى الهى نیز در اختیار شما نیست"  آیه شریفه پیشگویى از این آینده است که روزى بشر قدرت نفوذ علمى پیدا مى ‏کند، و به اقطار آسمانها دست‏ مى‏ یابد
 
 
 کارآیی آهن از سایر فلزات
 
 
 وَ أَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ  (حدید25) و ما آهن را که در آن صلابت و محکمی شدید و منافعی برای مردمان در آن است نازل نمودیم
 
 
تا قرن هجدهم یعنی دوازده قرن پس از نزول قرآن هنوز کارهای فلزی در نهایت ضعف بود و نه تنها ارزش آن شناخته نشده بود بلکه اساسا مهم و قابل توجه تلقی نمی‌شد تا این که ناگهان چشم دنیا به آهن دوخته شد و رقابت عجیبی در میان دانشمندان برای استخراج و استفاده بهتر از آن به وجود آمد
 
 
تا آنجا که این دو قرن اخیر دوران نهضت و پیشرفت فلز اطلاق شده و دنیا منافع آن را حتما آنچنان که باید دریافته و صدق یکی دیگر از حقایق قرآن نقاب از صورت به یک سو زده است
 
 
این امر در خور توجه است که قرآن در میان تمام فلزات انگشت بر روی آهن گذاشته است و از منافع آهن سخن می‌گوید و امروزه این امر به وضوح مشهود است که کارآیی آهن از سایر فلزات بیشتر می‌باشد.
 
 
شق القمر
 
 
 جمعى از سران قریش و مشرکان مانند ابو جهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل و دیگران در یکى از شبها که تمامى ماه در آسمان بود بنزد رسول خدا(ص)آمده و گفتند: اگر در ادعاى نبوت خود راستگو و صادق هستى دستور ده این ماه دو نیم شود! رسول خدا(ص) بدانها گفت: اگر من اینکار را بکنم ایمان خواهید آورد؟
 
 
گفتند: آرى، آنحضرت از خداى خود درخواست این معجزه را کرد و ناگهان همگى دیدند که ماه دو نیم شد بطورى که کوه‏ حرا را در میان آن دیدند و سپس ماه به هم آمد و دو نیمه آن به هم‏ چسبید و همانند اول گردید
 
 
رسول خدا(ص) دوبار فرمود: اشهدوا، اشهدوا یعنى گواه باشید و بنگرید! مشرکین که این منظره را دیدند بجاى آنکه به آنحضرت ‏ایمان آورند گفتند! سحرنا محمد محمد ما را جادو کرد، و یا آنکه گفتند: سحر القمر، سحر القمر ماه را جادو کرد! برخى از آنها گفتند: اگر شما را جادو کرده مردم شهرهاى‏ دیگر را که جادو نکرده! از آنها بپرسید
 
 
و چون از مسافران‏ و مردم شهرهاى دیگر پرسیدند آنها نیز مشاهدات خود را در دو نیم‏ شدن ماه بیان داشتند
 
 
سازمان فضانوردی ناسا به پدیده دو نیمه شدن کره ی ماه و سپس پیوند خوردن این دو قسمت به یکدیگر پی برد.
 
 
سفینه ی فضایی آمریکایی ” کلمنتاین” که سالها در مدار کره ی ماه کار تحقیقاتی انجام می دهد به این نتیجه رسیده است که کره ی ماه صدها سال پیش به دو نیمه ی متساوی تقسیم شده و دوباره به یکدیگر متصل شدند. این پدیده را متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش می دانند و مرتبط به معجزه ای از پیامبر اسلام (ص) به نام ” شق القمر” است
 
 
تسخیر موجودات جهان براى انسان
 
 
 آیات فراوانى از قرآن بیانگر این است که خداوند موجودات جهان را مسخّر انسان قرار داده1 خداوند نهر ها را مسخّر شما قرار داد؛ و سخّر لکم الا نهار
 
 
2 کشتى را ؛ و سخّر لکم الفلک 
 
 
 3 شب و روز را؛ و سخّر لکم اللّیل و النّهار
 
 
4 خورشید و ماه را؛ و سخّر لکم الشّمس و القمر
 
 
5  آنچه را در زمین است؛ الم تر انّ اللّه سخّر لکم ما فى الارض
 
 
از مجموع این آیات استفاده مى شود
 
 
اولا: انسان تکامل یافته ترین موجودات این جهان است، و از نظر جهان بینى اسلام آنقدر به او ارزش و مقام داده که همه ى موجودات دیگر را مسخر انسان ساخته.ثانیا: روشن مى شود که تسخیر در این آیات به این معنا نیست که انسان همگى موجودات را تحت فرمان خود درآورد، بلکه همین اندازه که در مسیر منافع و خدمات رسانى به او حرکت مى کنند، فى المثل کرات آسمانى براى او نورافشانى مى کنند یا فوائد دیگرى دارند، در تسخیر او هستند
 
 
جهان هستى در خدمت انسان هو الّذى خلق لکم ما فى الا رض جمیعا براى تو آفریدم ، نه این که تو را براى هستى آفریدم
 
 
در آیات دیگرى نیز فرمود: تو را براى خودم آفریدم ؛ این معنا را گاهى به طور خاص فرمود، مانند این که به موسى ع گفت : و اصطنعتک لنفسى گاهى به طور عام ؛ و ما خلقت الجنّ و الا نس إلاّ لیعبدون
 
 
خشکی ها از هم دور شده
 
 
 وَ الارضَ مَدَدناها حجر19 و خشکی ها را دور بردیم. خشکیهای زمین پس از شقه شقه شدن رفته رفته از هم دور شده اند. در ابتدا انسان متوجه انطباق خشکیها به هم شد و پس از بررسی  نتایج زیر بدست آمد:سنگهای نواحی غربی اروپا و آفریقا با سنگهای نواحی شرقی آمریکا هم عمر و هم نوع بودند. و زمانی پیش هم بوده اند . با تصویر برداری نمودن از اعماق اقیانوس اطـلس یک خط سراسری در وسط اقیانوس کشف شد که مواد مذاب درون زمین را بیرون میریزد و اقیانوس را به دو قسمت تقسیم میکند و طرفین خود را از هم دور می کند.
 
 
از زمین کم می شود : اَوَلم یَرّوا أنًّا نأتِىَ الارضَ نَنقُصُها من أطرافِها رعد41 آیا نمی بینند ما رفته رفته از زمین از اطراف آن کم می کنیم؟
 
 
یاران آتش
 
 
 قرآن در قسم پایانی آیت الکرسی درباره کافران اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون بقره257 اینها یاران آتش هستند. اینها در آن (آتش) جاویدان هستند. پس چرا قرآن گفته که «اینها یاران آتش هستند»؟ نه «اهل جهنم». جواب این آیه رو خود قرآن در آیه 24 بقره فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ  از آتشی بترسید که هیزمهای آن مرد و سنگ ها هستند. (این آتش) برای کافرین آماده شده است. خصوصیت هیزم اینه که وقتی توی آتیش می افته، اگه ارتفاع آتیش هر اندازه که باشه ،این هیزم باعث شعله ور تر شدن آتش و در واقع یاری رساندن به آتش در شعله ور تر شدن و گُر گرفتن اون میشه. پس مردم گناهکاری که توی آتیش جهنم افتادن به قول قران، خودشون نقش هیزم رو بازی میکنن باعث شعله ور تر شدن آتش میشن و درنتیجه آتش رو در شعله ور شدن یاری میکنند. پس این گناهکاران خودشون یاران آتش هستند. نتیجه اینکه قران در کلام هم از نهایت دقت برخوردار هست و این از معجزات لغوی و ادبی قرآن محسوب میشه که انسان رو در حیرت و شگفتی فرو میبره.
 
 
 
 
 
 نکات روانشناسی در قرآن
 
 
 .1  از دیدگاه قرآن، سه نوع شخصیت اساسی وجود دارد; مؤمن، کافر و منافق ( 2 تا 20 بقره)
 
 
.2   شخصیت‏های مؤمن، خود دارای سه درجه شخصیتی می‏باشند ; آنان که به خود ظلم می‏کنند، آنان که میانه رو هستند و آنان که پیشتازانند (فاطر32)
 
 
.3   مشخصه بارز شخصیت کافر آن است که دل و اندیشه‏اش را قفل کرده است و راهی برای نفوذ هیچ حرف تازه و اندیشه متفاوتی نگذاشته است و به همین دلیل، از درک حقایق عاجز است
 
 
.4  خصوصیت ‏بارز شخصیت منافق از دیدگاه قرآن، دوگانگی ریشه ‏ای در ظاهر و باطن است; به همین دلیل، مبتلا به شک و تردید و عدم قدرت تصمیم‏گیری و ناتوانی در قضاوت می‏شود; (بقره8 تا 20 منافقون)
 
 
.5   در قرآن کریم، در آیات فراوانی از اندوه، علل ایجاد کننده آن و راه‏های برطرف ساختن آن سخن رفته است گاهی اندوه فراق را با دیدار و گاهی اندوه فقر را با بشارت و گاهی اندوه رسول خدا (ص) را به دلداری حضرت حق، درمان نموده است
 
 
.6  در دیدگاه قرآن، ترس دو نوع است ; ترس پسندیده و ترس ناپسند; ترس پسندیده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح رفتار می‏شود; (انفال2) و ترس ناپسند، اضطرابی شدید با علت مشخصی است که تسلط بر نفس را از بین می‏برد و باید با آن مبارزه شود (احزاب10 و11)
 
 
.7   از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ; خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد
 
 
قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خدا و … به درمان بیماری سلامتی سوز خشم و عصبانیت پرداخته که به ترتیب در شوری 43، فصلت، ‏34، آل عمران ، 133 و 143، شوری، 36 و 37 و نور، 22 بیان شده.
 
 
.8 در قرآن به سه نوع از مکانیسم‏های دفاعی روانی اشاره شده که عبارتند از: فرافکنی (منافقون/4)، دلیل تراشی (بقره/11 و 12) و واکنش سازی (بقره/204 و 205 و منافقون/4) .
 
 
.9   در قرآن یکی از راه‏های مؤثر و اساسی روان درمانی، استفاده از مواعظ و اندرزهای قرآنی (یونس57)
 
 
.10   در روش روان درمانی قرآنی، ایمان، تولید امنیت درونی و آرامش می‏نماید; (انعام82 رعد28) .
 
 
.11  یاد خدا، آرام بخش دلهاست (رعد28)
 
 
رنگ‌ها در قرآن
 
 
رنگ در قرآن : مجموع الفاظ قرآنی که بر رنگ‌ها دلالت دارند، سی و پنج کلمه هستند.قرآن از رنگ‌های قرمز، زرد، سبز، آبی، سفید و سیاه یاد می‌کند،‌ علاوه بر آن به رنگ معنوی (رنگ خدایی) نیز پرداخته است
 
 
قرآن در بسیاری از آیات عنوان کلی رنگ(الوان) را بکار برده و در مواردی نیز از رنگ‌های گوناگون یاد می‌کند. بنابراین آیات در برگیرنده رنگ را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
 
 
ا-آیاتی که از واژه لون یا الوان یا صِبْغَة استفاده کرده‌اند.
 
 
2-آیاتی که از رنگ‌های مختلف نام برده است. در این مورد،‌واژه لون یا جمع آن الوان، نه 9مرتبه، در هفت آیه، ذکر شده است،‌ هفت مورد به صورت جمع و دو مورد به صورت مفرد آمده است، اما واژه صِبغه، دو مرتبه و در آیه 128 بقره به کار برده شده است.
 
 
 
امدادهای غیبی از نگاه قرآن
 
 
الف : امدادهای غیبی در جنگ و جهاد 
 
 
.1  سپاه نامرئی‏                                         .2  فرشتگان امدادگر
 
 
3 . خواب کوتاه و سبک‏                              .4  نزول باران‏
 
 
.5  ایجاد آرامش در قلب‏های مؤمنان‏              .6  ایجاد ترس در دل دشمنان‏
 
 
.7  بادهای ویرانگر                                    .8  کم جلوه دادن لشکر دشمن‏
 
 
.9  استوار ساختن گام‏های مجاهدان‏               .10  فرستادن لشکر پرندگان‏
 
 
ب: امدادهای غیبی در غیر جنگ
 
 
.1  هدایت بخشی‏                                      .2  تعلیم الهی
 
 
.3  باز داشتن انسان از گناه                          .4  دل محکمی
 
 
.5  افکندن محبت انسان در دل‏ها                  .6  بشارت‏های فرشتگان‏
 
 
.7  تأیید به روح الهی                                .8  رهایی انسان از تنگناها
 
 
.9  برهم زدن نقشه‏های دشمنان
 
 
.10  اعطای فرقان یا معیار شناخت حق از باطل‏
 
 
.11  رهانیدن از حوادث نابود کننده
 
 
.12  توفیق انجام نیکی‏ها
 
 
.13  حراست از گزند دشمنان
 
 
.14  الهام حقایق به قلب‏ها
 
 
.15  تحقق امور ناممکن
 
 
.16  افزایش نعمت‏های مادی
 
 
.17  توسعه ظرفیت معنوی انسان
 
 
 ج : شرایط برخورداری از امدادهای غیبی 
 
 
.1  ایمان                                        .2  توکل
 
 
.3  پارسایی                                    .4  یاری دین خدا
 
 
.5  جهاد                                       .6  بردباری
 
 
.7  خلوص انگیزه ‏ها                        .8  نارسایی اسباب مادی‏
 
 
.9  استقامت‏
 
 
پیشگویی های قرآن از آینده و گذشته
 
 
قرآن در موارد متعددی شامل اخبار غیبی است که بعدا به وقوع پیوسته . این امر حاکی از آن است که قرآن از طرف کسی نازل شده که می‌تواند خبر از غیب بدهد و او کسی نیست جز خدای متعال که تنها داننده غیب به صورت مطلق اوست. آیاتی که قرآن در آنها به ذکر پیشگوییهایی پرداخته ، بسیار زیاد است:
 
 
اعجاز از جهت پیش‌گویی‌ها و اخبار غیبی‌
 
 
 1. پیروزی رومیان بر ایرانیان در کمتر از ده سال‌; (روم‌1و2)2. شکست مشرکان قریش که در مکّه پیش‌بینی شد; (قمر44و45)3. بازگشت پیامبر به مکّه‌; (قصص‌85)4. حج پیامبر که به عمرة‌القضا معروف شد; (فتح‌27)5. عدم ایمان ابولهب و مرگ او در حال کفر; (تبت‌)و غیر آنکه همگی در زمان حیات پیامبر تحقق یافت و یکی از نشانه‌های اعجاز قرآن کریم به شمار می‌رود.قرآن پیش گویی‌هایی هم راجع به آینده‌های دور (پس از دوران پیامبر) کرده که عبارتند از:1. عقب گرد و انحطاط مسلمانان و مخالفت عملی آنان با خواسته‌ها و دستورهای اسلام که از جملة علایم آن‌: ذلیل دست دشمنان‌، سرکوبگر مؤمنان‌، فراری از جهاد و ترسو و محافظه کار شدن آنها است‌. (مائده54) (تفسیر المیزان‌ ج5، ص431ـ444.)2. پیوستن آگاهانه و درست ایرانیان به جامعة اسلامی و کمک مهم آنان به اسلام (مائده54) (نسأ133) (انعام89)3. پیروزی امام زمان‌غ و یاران آن حضرت بر همة سرزمین‌ها; (نور55); (قصص‌5); (انبیا105)4. حوادث سهمگین و پیش درآمد قیامت کبرا که از آن به اشراط الساعه تعبیر می‌شود; همچون زلزلة سهمگین‌، تاریک شدن آسمان‌، خاموش شدن ستارگان‌، خاموش شدن خورشید، نابودی کامل کوه‌ها و... که برای اطلاع از آن اوضاع و احوال‌، به ترجمة سوره‌های جزء سی‌ام قرآن همچون نازعات‌، زلزال‌، تکویر، انشقاق‌، قارعه‌، نبأ و سوره‌های دیگر قرآن همچون حج‌، مرسلات‌، دخان‌، طه‌، واقعه‌، الرحمن و... که نتیجة آن وقایع‌، تغییر نظام موجود طبیعت و پدید آمدن نظام جهانی دیگر متناسب با آخرت است5. محفوظ ماندن قرآن از گزند آسیب و تحریف‌: (حجر9); (فصلت42)6. ناتوانی جن و انس از آوردن کتابی مانند قرآن (اسرأ88); (بقره‌23); (یونس‌38); (هود13) 
 
 
محفوظ ماندن قرآن از گزند آسیب و تحریف‌(حجر9)
 
 
إِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُون بى‏ تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود
 
 
لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (فصلت42) از پیش روى آن و از پشت ‏سرش باطل به سویش نمى ‏آید وحى [نامه]اى است از حکیمى ستوده [صفات]
 
 
وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها و ادامه نسل پیامبر صلی الله علیه و آله
 
 
هنگامی که فرزند پیامبر از دنیا رفت شخصی به نام عاص بن وایل گفت: همانا محمد ابتر است. پسری ندارد که قائم مقام او باشد و وقتی مرد یاد او منقطع خواهد شد
 
 
در این هنگام سوره کوثر بر پیامبر نازل شد
 
 
انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر 
 
 
ما به تو خیر بسیار دادیم پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن همانا آن کس که تو را سرزنش می‌کند همان ابتر است . در این آیات خبر داده می‌شود که آن کسی که آن حضرت را ابتر خواند نسلش منقرض و نسل آن حضرت باقی خواهد بود
 
 
آینده از آنِ جانشینانِ خداست
 
 
وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنوا مِنکُم وَ عَمِلُوا الصّالِحات لَیَستَخلِفَنَّهُم فِی الأَرضِ کَمَااستَخلَفَ الَّذینَ مِن قَبلِهِم وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُم دینَهُمُ الَّذی ارتَضى لَهُم(55)
 
 
خدابه کسانى ازشما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده وعده داده که حتما آنانرا در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همانگونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین قرار داد و آن دینى را که برایشان پسندیده به سودشان مستقرکند
 
 
پیروزی امام زمان‌ عج و یاران آن حضرت بر همة سرزمین‌ها
 
 
وَ نُریدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَ نَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوَارِثِین (نور55)(قصص‌5)(انبیا105)
 
 
و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست ‏شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم
 
 
عدم ایمان ابولهب و مرگ او درحال کفر (تبت‌)
 
 
تَبَّت یَدَا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ   بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد
 
 
ماأَغنى عَنهُ مالُهُ وَ ماکَسَبَ   دارایى او و آنچه اندوخت‏ سودش نکرد
 
 
هنگامىکه آیه‌ «وَ أَنذِر عَشیرَتَکَ الأَقرَبِین» نازل شد، پیامبر نزدیکان و خویشاوندان را دعوت کرد و پیام وحى را به آنان رساند ابولهب که عموى حضرت بود گفت: «تبالک» هلاکت بر تو باد
 
 
این سوره نازل شد و گفتار او را بخودش ردّ کرد
 
 
از آنجا که این نفرین عملى شد و ابولهب و همسرش با کفر از دنیا رفتند معلوم مى‌شود که در این سوره نسبت به ابولهب یک پیشگویى نیز شده است
 
 
حج پیامبر که به عمرة‌ القضا معروف شد
 
 
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لا تَخافُونَ فَعَلِمَ ما لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِکَ فَتْحاً قَرِیباً  فتح27»
 
 
همانا خداوند، آن رؤیا را براى پیامبرش به حق تحقّق بخشید. شما مسلمانان ان شاء اللّه آسوده خاطر، در حالى که (موى) سرهاى خود را تراشیده و تقصیر (و مو و ناخن) کرده‌اید کوتاه کرده‌اید و از هیچ‌کس ترس و وحشتى ندارید، به مسجد الحرام داخل خواهید شد. خداوند چیزى را دانست که شما نمى‌دانستید، پس غیر از این، پیروزى نزدیکى (در خیبر) براى شما قرار داد.
 
 
در سال ششم هجرى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در خواب دیدند که مسلمانان، آسوده خاطر وارد مسجد الحرام شده، در حالى که سرهاى خود را تراشیده و موى و ناخن کوتاه کرده‌اند،
 
 
مراسم عمره انجام دادند. مسلمانان پس از شنیدن این خواب بسیار خوشحال وامیدوار شدند. پس از مدتى پیامبر همراه مسلمانان به قصد انجام مراسم حج حرکت کرده 
 
 
 
 
 
 
 
 
شکست مشرکان قریش که در مکّه پیش‌بینی شد
 
 
قریش به رسول خدا گفتند : یا محمد ما درحال جمع مظفر و منصوریم و تصمیم به کشتن تو گرفته ایم و ترا خواهیم کشت
 
 
ابن عباس : در روز جنگ بدر کفار مى گفتند: ما همه با هم متحد و مجتمع بوده و پیروز مىگردیم
 
 
وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآواکُمْ وَ أَیدَکُمْ بِنَصْرِهِ...؛ به خاطر بیاورید هنگامی که شما گروهی کوچک و اندک و ضعیف، در روی زمین بودید، آن چنان که می‎ترسیدید مردم شما را بربایند، ولی خدا شما را پناه داد و یاری کرد .جنگ بدر در سال دوم هجرت رخ داد، و موجب شکست مفتضحانه دشمن گردید
 
 
در این نبرد که اولین رویاروی اسلام با کفر بود، 313 نفر از مسلمانان که 77 نفرشان از مهاجران بودند و بقیه از انصار، شرکت داشتند. سرانجام جنگ با پیروزی اسلام و شکست دشمن پایان یافت و از مسلمانان چهارده یا بیست و دو نفر به افتخار شهادت رسیدند. از کفار، 70 نفر کشته شدند و 70 نفر اسیر گشتند.
 
 
پیروزی رومیان بر ایرانیان در کمتر از ۱۰ سال‌
 
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الم .غُلِبَتِ الرُّومُ . رومیان شکست‏ خوردند (۲) فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ . در نزدیکترین سرزمین و[لى] بعد از شکستشان در ظرف چند سالى به زودى پیروز خواهند گردید (۳) فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ. [فرجام] کار در گذشته و آینده از آن خداست و در آن روز است که مؤمنان از یارى خدا شاد مى‏ گردند (۴)
 
 
پیامبرص نامه‌اى به پادشاهان ایران و روم نوشت و آن دو را به دین مبین اسلام دعوت کرد.خسرو پرویز،شاه ایران نامه را پاره کرد، ولى قیصر روم به نامه پیامبر احترام گزارد
 
 
مسلمانان دوست داشتند
 
 
رومیان که به نامه پیامبراحترام کردند پیروز شوند ولى آنان شکست خوردند و مسلمانان از این حادثه ناراحت شدند خدا با نزول این آیات به مسلمانان بشارت داد که اگرچه رومیان شکست خوردند ولى در آینده نزدیک پیروز خواهند شد و آن پیروزى،سبب شادى مؤمنان خواهد شد
 
 
وجود موجودهای زنده در خارج از زمین
 
 
وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِیهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَلى‌ جَمْعِهِمْ إِذا یَشاءُ قَدِیرٌ  شوری29  و (نحل 49؛ انبیاء 4) از نشانه‌هاى قدرت او آفرینش آسمان‌ها و زمین است و جنبندگانى که در آن دو پراکنده‌اند و او هرگاه بخواهد بر گردآورى آنها تواناست
 
 
  آفرینش آسمان‌ها و زمین و جنبنده‌ها، گوشه‌اى از آیات و اعجاز الهى است.  مِنْ آیاتِهِ
 
 
  قدرت خداوند در آفرینش ابتدایى، نشانه قدرت او بر برپایى قیامت است. خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌ ... وَ هُوَ عَلى‌ جَمْعِهِمْ‌ ... قَدِیرٌ
 
 
  در آسمان‌ها نیز موجودات زنده است. بَثَّ فِیهِما مِنْ دابَّةٍ
 
 
پراکندگى حیوانات در مناطق مختلف زمین، یکى از نعمت‌هاست. (اگر همه گوسفندها در یک منطقه و همه گاوها در جاى دیگر بودند زندگى براى انسان بسیار سخت و گران بود.) «بَثَّ فِیهِما مِنْ دابَّةٍ
 
 
 
طی الارض
 
 
 طی الارض از نظر عقلی ممکن است؟
 
 
 طی الارض بدین معناست که یک نفر بدون استفاده از وسیله مادی، فاصله زیادی را در یک لحظه طی کند. این کار در مورد معصومین (ع) و حتی در مورد خیلی از عرفا نقل شده است
 
 
امیرمؤمنان(ع) هنگام وفات سلمان، در یک شب از مدینه با طىّ الارض به مدائن (با این که فاصله مدینه تا مدائن بیش از صد فرسخ مى باشد) آمد و سلمان فارسى را در مدائن غسل داد و دفن کرد و تا صبح به مدینه برگشت! (سلمان فارسی استاندار مداین، ص404) در قرآن نیز مطالبى هست که همه آنها روى همین اساس (قدرت خداوند) مورد قبول ماست، مثلا پیش از آن که بلقیس (ملکه سبا) وارد محضر سلیمان (ع) گردد، سلیمان (ع) براى آن که اعجازى را به او نشان دهد و دل وى را بر طرف خدا جلب کند، به حضّار بارگاه خود فرمود: اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او را براى من مى آورد پیش از آن که به حال تسلیم نزد من آیند؟ عفریتى از جن گفت: من آن را نزد تو مى آورم پیش از آن که از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر توانا و امینم! (امّا) کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: پیش از آن که چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد، و هنگامى که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است... (نمل38 تا402) اصولا در تحلیل معجزات و کرامات، نباید مقیاس هاى مادّى و امکانات محدود بشر را در نظر گرفت، اعجاز، امرى خارق العاده است و از قدرت نامحدود پروردگار سرچشمه مى گیرد. (ناصر مکارم شیرازی) مرحوم علامه طباطبایی(ره): حقیقت طی الارض، پیچیدن زمین در زیر گام رونده است. با یک اراده الهیه کن، یکون می گردد. بدون پیمون ذرات جسم با حرکت جوهری و یا سلسله مراتب علت و معلولی طبیعی. یعنی جسم اول در آن زمان و در آن مکان و با آن مشخصات جسم ثانی می گردد.
 
 
معراج از دیدگاه قرآن
 
 
معراج پیامبر (ص) از مسائل اساسی و اعتقادی و نشانه‌ی بزرگ الهی است که بلندی مقام رسول خدا را نشان می‌دهد که از دیدگاه‌های مختلف از قبیل قرآن، محدثین، و از نظر علمی به اثبات رسیده است و هدف معراج برای همگان روشن گردد.مقدمه رسول اکرم (ص) همچون دیگران دارای جسم و روح بوده‌اند و در زمان نبوتشان با همین جسم و روح به ملکوت آسمان‌ها سیر داده شدند که آیات قرآن تصدیق این مطلب را نموده و در همان عصر پیغمبر(ص) سر و صدای زیادی در میان عده‌ای بوجود آمد و حتی وقتی پیامبر(ص) ماجرای معراج را برای مردم شرح داد دشمنان به شدت در مقام انکار برآمدند و آنرا وسیله‌ای برای کوبیدن اسلام قرار دادند و امروز نیز اینچنین با شبهه ‌اندازی‌ها، معراج پیامبر را زیر سوال می‌برند. معراج مسئله‌ای نبوده که منکران در آن خدشه‌ای وارد ننمایند بلکه درصدد بوده‌اند تا آنرا غیر واقعی جلوه دهند. آری معراج مکتب عقیدتی در اسلام است که اگر کسی آن را انکار نماید از جرگه مسلمانی خارج می‌شود.برای معراج پیامبر اکرم (ص) دو مقطع از سیر وجود دارد: یکی سیر زمینی و دیگری سیر آسمانی. سیر زمینی که از مسجد‌الحرام تا بیت‌المقدس می‌باشد که این خود نیز دو مقطع از سیر را داراست: یکی سیر پیامبر اکرم از مسجد‌ الأقصی تا سدرة ‌المنتهی که به وسیله براق صورت گرفت؛ و دیگری سیر از سدرة المنتهی تا قرب قاب قوسین أو أدنی که به وسیله‌ی مرکبی دیگر به نام رفرف تحقق یافت.آنچه مربوط به سیر زمینی می‌باشد را خداوند در اولین آیه از سوره‌ی اسراء بیان کرده و آنچه مربوط به سیر آسمانی می‌باشد در سوره‌ی نجم بدان اشاره شده.
  پشت جلد کتاب
اگر از یکنفر یهودی یا مسیحی بخواهیم که معجزه حضرت موسی (ع) یا حضرت عیسی(ع) را به ما نشان دهد، خواهد گفت: من چیزی ندارم که به شما نشان دهم و نمی‌توانم عصای موسی(ع) را برای شما حاضر کنم و نمی‌توانم حضرت عیسی(ع) را دعوت کنم تا جلوی چشمان شما مردگان را زنده و بیماران را شفا دهد، تنها می‌توانم گزارشی تاریخی از معجزات آنان را ارایه دهم .
ولی اگر از یک مسلمان راجع به بزرگترین معجزه حضرت محمد(ص) بپرسند، خواهد گفت: مهمترین معجزه او قرآن کریم است که در میان ما همچنان باقی است و مردم می‌توانند در آیات و معجزاتش تحقیق و جستجو کنند
منابع :
تفسیر نور آقای قرائتی . تفسیر نمونه مکارم و (مجمع‌البیان، ج10، ص472؛ تفسیرتبیان، ج10، ص326؛ تفسیر مراغی، ج30، ص 116؛ تفسیر المیزان، ج20، ص432؛ تفسیر روح‌المعانی، ج3، ص 99) (تفسیر نوین، ص135؛ تفسیر هدایت، ج 18، ص 23)  و .....