پناه بی پناهان

بسم الله الرحمن الرحیم

ما خانه به دوشان بیابان بلاییم

در موج بلا مست صهبای ولاییم

پیش از گِل آدم به گُل اشک نوشتیم

این نامه که از آب و گل کرببلاییم

ایام عزای شهادت مظلومانه سید و سالار شهیدان، ثارالله وابن ثاره، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفای او را خدمت همه ی شما دوستان عزیز تسلیت عرض می کنم.

کار ساخت خانه بر روی زمین همچنان ادامه دارد و بعد از مدتها دوری، از دیروز به عشق آقا امام حسین علیه السلام آمده ام و الان تهران هستم. بنا داشتم وقتی آمدم و فرصتی دست داد، درباره ی این مدتی که نبودم برایتان بنویسم، اما هوای دلم بدجور بارانیست و ذکر مداومم این شده که" با همه ی روی سیاهم - با همه ی بار گناهم - میدونم بدم آقاجون – اما جز تو من پناه ندارم " 

 همه ی عمر عزادار توییم حسین جان

نمی دانم چرا حس می کنم، مولا و سرور و آقای ما با این همه سیاهپوش و عزادارانش، این روزها و میان همه ی همهمه ها تنهاست و ندای ابدی و پاینده ی " هل من ناصر ینصرنی " او به گوش کسی نمی رسد؟!

وقتی دلتان شکست، به یاد شهدا باشید.

مرا هم که روسیاه دو عالمم دعا کنید.