حضور در لحظات اولیه ی خلقت!

بسم الله الرحمن الرحیم

تلسکوپ های مدرنی که امروز در اختیار داریم، این توان را در اختیارمان قرار داده است که به دوردست ترین بخش های عالم نگاه کنیم؛ مناطقی با فاصله ای در حدود 13 میلیارد سال نوری و این یعنی زمان هایی نزدیک (در مقیاس های کیهانی) به مهبانگ. اگر مهبانگ واقعا رخ داده باشد، انتظار داریم در چنین فاصله هایی ابرهای عظیمی از گاز را مشاهده کنیم که هنوز فرصت کافی برای تبدیل شدن به ستاره ها و کهکشان ها را نیافته اند. ستاره شناسان بتازگی چنین ابرهای گازی را در فواصل 12 تا 13 میلیارد سال نوری یافته اند. هرچند این ابرهای عظیم در فواصل بسیار دوری از ما قرار گرفته است، اما با دریافت نور عبوری از آنها و استفاده از روش طیف سنجی، می توانیم بدانیم که این ابرها از چه عناصری تشکیل شده است. همان طور که نظریه انفجار بزرگ یا مهبانگ پیش بینی می کند عناصر سازنده این ابرهای کهن کیهانی بسیار متفاوت از عناصر سازنده کیهانی که امروز ما را در برگرفته است. اغلب عناصر شیمیایی موجود در جهان اطراف ما از عناصر آلی تشکیل دهنده بدن خودمان تا عناصر سازنده کره زمین، عناصری است که زمانی در دل ستاره ها به وجود آمده است. از آنجا که ابرهای کهن کیهانی را ما در زمانی مشاهده می کنیم (13 میلیارد سال پیش) که هنوز ستاره ای در کیهان شکل نگرفته است، انتظار می رود ابرهای مزبور خالی از عناصر سنگینی باشد که ستاره ها آنها را به وجود آورده است. در واقع این ابرها فقط باید شامل عناصر سبکی باشد که در لحظات اولیه عالم شکل گرفته است. حالا جالب است بدانید مشاهدات مطابق همین پیش بینی هاست! این ابرها فقط شامل عناصر سبکی مانند هیدروژن و هلیوم است، یعنی عناصری که پیش از شکل گیری ستاره ها در کیهان گسترش یافته بود

دقیقترین نقشه ای که از کیهان در اختیار داریم.

منبع:تابناک


فکرش رو بکنید با این حرفها انگار ما از بدو خلقت حضور داریم تا الان! من که خودم رو در لحظات اولیه ی ساخته شدن کائنات دیدم!

چشم ها!

بسم الله الرحمن الرحیم    

چشم از نمای بسیار نزدیک

یک عمر با دریچه ی چشمها به عظمت عالم و خالقش نگاه کردیم، اما از دریچه نگاه کردن به چشمها هم میشود عظمت خالق عالم را دید!

عکاسی ماکرو از عنبیه چشم (10 عکس) 

عکاسی ماکرو از عنبیه چشم

ادامه مطلب ...

ساعت سرخ تهران!

بسم الله الرحمن الرحیم   

امروز می خواستم از جشن دیروز و دیشب به مناسبت اعیاد شعبانیه بنویسم. دیروز از صبح تا شب بکلی گرفتار بودم و می خواستم امروز راجع به کارهای دیروزم بنویسم اما اتفاق عجیب امروز باعث شد که از این اتفاق بنویسم و آن نوشته را به وقت دیگری موکول کنم. 

حول و حوش ساعت پنج بعدازظهر یکدفعه هوا تاریک شد و ما بی خبر از همه جا، توی خانه بهت زده به هم نگاه کردیم! نمیدانستیم چه اتفاقی افتاده! اما بلافاصله فکر کردیم شاید خورشید گرفتگی شده باشد. چه دلیل دیگری می توانست یکدفعه هوای اطراف را اینقدر تاریک کند. من فی الفور به بالکن رفتم و از آنچه میدیدم وحشت کردم. گرد و غبار عظیمی همه جا را گرفته بود و چشم چشم را نمی دید! کم کم باد بسیار شدیدی وزیدن گرفت و رعد و برق های تند و مهیبی هم بگوش رسید. همه ی اینها پی در پی اتفاق افتاد. خانمم و بچه ها ترسیده بودند و مدام مرا به آمدن به خانه فرامیخواندند. همگی بدون اطلاع و خبر قبلی، شاهد اتفاق خیلی عجیب بودیم. من هم ترسیده بودم. نمیدانم چرا بی اختیار یاد شهر پمپی افتاده بودم! تا بخود بیایم و بر بهت و حیرتم فائق شوم، دقایقی سپری شد و از لحظات تاریک شدن تهران نتوانستم عکسی بیاندازم. اما وقتی آمدم مغازه دیدم سایتهای خبری مثل ایسنا و تابناک و انتخاب و ... بقیه ی سایتها خبرش را پوشش داده اند ایسنا از ساعت سرخ تهران نوشت و عکسهایی را منتشر کرد. انتخاب از 3 کشته و 27 زخمی خبر داد و البته این آمار اختمالا موقتی است! تابناک نوشت آسمان تهران تاریک شد و جان دو نفر را گرفت 

عکسی پانورامایی از طوفان تهران 

عکسی حیرت انگیز از طوفان سیاه تهران

توفان تهران 

توفان تهران  

این عکسها را من گرفتم وقتی که دانستم این اتفاق توفانی بیش نیست و به فکر گرفتن عکس افتادم و در حال عکس گرفتن داشتم به این فکر می کردم که حوادث طبیعی چه سرعت بالایی دارند و اگر این اتفاق زلزله بود بدون شک تا من و ما میفهمیدیم که چه خبر شده! زلزله همه چیز را در همان یک دو دقیقه ی اول از بین برده بود!

توفان تهران 

توفان تهران 

این توفان که در فرودگاه مهرآباد سرعتی برابر با 120 کیلومتر داشته، درختان بسیاری را در تهران شکست. فقط در سه چهار خیابان اطراف خانه ی ما، من بیست سی درخت شکسته دیدم و از آنها عکس گرفتم که در ادامه ی مطلب تعدادی از آنها را می ببینید. کاش آمار دقیقی از درختان شکسته در تهران براثر این توفان منتشر شود تا بدانیم چه تعداد از این درختان در عرض چند دقیقه  از بین رفتند!

ادامه مطلب ...

هستی بخش

بسم الله الرحمن الرحیم

۱- زنبور عسل دارای قدرت فوق العاده ای در پرواز است، در هنگام، پرواز بال های این حشره، در هر دقیقه، 16000 بار تکان می خورد. کیسه های مخصوصی روی بدن این حیوان قرار گرفته که در هنگام پرواز متورم می شود و در نتیجه زنبور عسل مانند یک بالن بدون زحمت در فضا موج می زند. سرعت پرواز زنبور 35 کیلومتر در ساعت است و با داشتن این سرعت، باز هر وقت که بخواهد می تواند یکدفعه ترمز کرده و به عقب برگردد. ص 38

۲- تنها در یک موسسه ی حشره شناسی امریکا در واشنگتن بیست هزار جلد کتاب در باره ی مورچه وجود دارد ص 78

قسمت حس شامه از شاخک مورچه، دارای هفت بند است و هر یک از بندها، عامل تعیین کننده ی یکی از قسمت های اساسی زندگی مورچگان است. حداکثر قدرت دید چشم مورچه پنج سانتیمتر است.

شاخکهای مورچه دارای این کارایی هاست:

الف: تشخیص دوست و دشمن

ب: تشخیص لانه ی خود از لانه های بیگانه

ج: تمیز دادن ملکه و مورچه های ماده

د: شناختن کارگران ( مورچه های خنثی )

ه: تمیز دادن نژاد خود بین نژادهای دیگر

و: تشخیص افرادی که در لانه با آنها زندگی می کند

ز: تشخیص محل عبوری که از لانه تا مقصدش انجام گرفته است ص 81 

شبدر رونده

۳- طبق آزمایشی که داروین بعمل آورده از صد بوته ی شبدر، معمولا حدود دو هزار و هفتصد شبدر بعمل می آید. ولی اگر همان صد بوته ی شبدر را در محلی بکارند که کاملا پوشیده باشد و هیچ حشره ای نتواند با گلها تماس بگیرد، در آن صورت، از صد شبدر، حتی یک شبدر هم به عمل نمی آید ص 114

آنچه خواندید قسمتهای از کتاب " هستی بخش " نوشته ی شهید هاشمی نژاد است که نمی دانم چه سالی خوانده ام! شاید سی سال قبل خوانده باشم. اما در یکی از دفترهای خاطراتم ثبت کرده بودم. بله یادم نبود تا اینکه این دفترها را چند وقت قبل مرور کردم. و به نظرم جالب آمد و امروز برای شما هم نقل کردم. 

شبدر رونده

ظاهرا سیصد نوع شبدر وجود دارد. اما در مورد شبدر، باید بگویم من حداقل شاید ده نوع شبدر دیده ام و سه نوع از آن را در گلدانهایم دارم، که در رنگِ برگ و گل و در نوع رشد با هم متفاوتند. این گیاه خودرو است. البته یک نوع آن که دارای سیب زمینی است با جدا کردن پاجوش آن و کاشت در گلدانی دیگر تکثیر می شود. اما آن سه نوعی که من دارم، بعد از گل دادن و گرده افشانی به وسیله ی حشرات، دارای غلافی می شود، که بعد از رسیدن دانه، به محض تحریک بیرونی، همه ی دانه های داخلش را، با سرعتی باورنکردنی به اطراف پرتاب می کند! من هر بار به این غلاف ها، دست زده ام، به خاطر این عکس العمل سریعش، ناخودآگاه دستم را پس کشیده ام، حتی موقعی که به عمد به آن دست زده ام! 

گل شبدر رونده  غلاف دانه ی شبدر رونده

بید مجنون خانه شته زده بود، پیش از اینکه تصمیمم را برای سمپاشی آن عملی کنم، کفش دوزک ها آمدند و شته ها را نوش جان کردند و همانطور که ناگهانی آمده بودند ناگهانی هم رفتند!

آیا می دانستید که یک میکروب به دلیل تکثیر تصاعدی اش، اگر محیط رشد مناسبی داشته باشد، در عرض چهار یا پنج روز می تواند کل کره ی زمین را بپوشاند؟

بله چرخه ی حیات ذره به ذره اش حیرت آور و به طور اعجاب آوری دقیق است! ولله الحمد

پ ن: 

این عکس رو هم از شبدر خونه ی آقا عبدالله همسایه ی مغازه گرفتم که حیاط با صفایی درست کرده. کسی میدونه که اسم این گیاه چی هست؟