خودکشی از ترس مردن یا عمر جاوید!

بسم الله الرحمن الرحیم

مدتیه که تحت نظر دکتر اورتوپد هستم و برای درمان بیماری نکروز دارو می خورم. آخرین باری که پیش دکتر رفتم داروی قبلی را که دوره اش تمام شده بود رو عوض کرد و به جای آن فاموتیدین تجویز کرد. از عادات همیشگی من هست که بروشور داخلی داروها را می خوانم. توی بروشور این دارو از هشدارها و مقدار مصرف و نحوه ی مصرف دارو نوشته تا مصرف در دوران بارداری و شیردهی و عوارض های احتمالی آن و عوارض جانبی این قرص..و از تداخل دارویی و مسمومیت هم نوشته و از شرایط نگهداری هم گفته، توجه کنید: 

عوارض دارویی فاموتیدین

آریتمی قلبی شامل ضربان قلب، افزایش ضربان قلب، بلوک دهلیزی – بطنی ( گیجی و کاهش سطح هوشیاری، کاهش ضربان قلب، اشکال در تنفس، خستگی و ضعف غیر معمول ) واکنشهای پوستی ( شامل راش پوستی، قرمزی پوست، تاول و خارش و ...) تب، عوارض خونی( مشکلات تنفسی، ایجاد زخمهای دهانی، کاهش پلاکت، گلبول سفید خون و ...)، هپاتیت، واکنشهای حساسیتی، ادم ناحیه صورت، لب و پلک، ائوزینوفیلی، راش پوستی، تغییر خلق و خوی ، واسکولیت، اضطراب، گیجی، هالوسیناسیون، درد عضلانی اگراتولوسیتوز( تب، گلو درد، خستگی غیر عادی و ضعف) درد مفاصل، ضعف، برنکواسپاسم، خستگی عضلانی، طپش سریع قلب

تازه گفته در صورت استمرار این عوارض نیاز به مراقبت پزشکیه:

واکنش های حساسیتی، درد شکمی، آلویسی، بی اشتهایی، یبوست، خشکی دهان، خشکی پوست، بیخوابی، تهوع، وزوز گوش، استفراغ

با خودم فکر می کردم وقتی قرصی به اندازه ی یک عدس می تونه چنین اثرات و عوارضی داشته باشه، مصرف روزانه ی انواع و اقسام خوردنی ها و نوشیدنی هایی که ما در طی عمر وارد بدن خودمون می کنیم چه اثراتی که بر ما گذاشته و یا نمیگذاره؟ و اگر کسی پیدا بشه و اینقدر راجع به ذره ذره ی اثرات هر ماده و غذای طبیعی از نباتی گرفته تا حیوانی و انواع آبها خبر داشته باشه و بدونه که چه موقع و چقدر از هر کدوم از اونها باید مصرف کنه شاید هرگز مریض نشه و شاید اصلا روزی برسه که فقط از طریق مصرف درست و به اندازه ی انواع گیاهان و جانورانی که ما حتا اسمشون رو هم نشنیدیم و نمی شناسیم، بشه بر همه ی بیماریها غلبه کرد و عمر جاوبد به دست آورد!

البته من که خوشحالم تا اون روز برسه من مردم و دیگه نیستم و راستش همیشه با خودم فکر می کردم و می کنم که مردن نعمت بزرگیه و همیشه هم در طلب این نعمت بودم! اما دو تا مطلب با خوندن این بروشور به ذهنم رسید، یکی اینکه تازه فهمیدم برای درمان یک بیماری، شاید دارم دستی دستی خودم رو مبتلا به انواع مریضی می کنم! یعنی دارم از ترس مردن، خودکشی می کنم و دوم اینکه اگر این چند روز اونقدر عوض شدم که منو نمی شناسید، بدونید که شاید از عوارض مصرف روزی یکدونه از این قرصها باشه!