اندر احوالات بعد از عید

بسم الله الرحمن الرحیم

1- درست همان روزهایی که نمی نویسم آمار وبلاگم به طور محسوس و معناداری بالا می رود! گویا مخاطبانم از اینکه ننوشته ام تعجب می کنند و از سر شوق دهها بار بهم سر می زنند. توی این روزهایی که وبلاگستان سوت و کور شده و حتا هفتگ آمار وبلاگش از 1300-1400 به کمتر از 400-300 نفر رسیده من دیروز 111 بازدید کننده داشتم! فکر کنم اگر یکماه ننویسم آمارم به بالای هزار نفر برسد! من که از آمار بالا فراری ام پس تند تند می نویسم اما شما اگر حرفی دارید این کامنتدونی و اینم کیبورد که در اختیار شماست. پس چرا غیر مستقیم با ایما و اشاره حرف می زنید و برای من نمودار شاخ کله ی کرگدن ترسیم می کنید؟

picofile مرا بیچاره کرد ولی این عکس بعد از سه ساعت کلنجار رفتن آپلود نشد ناچار رفتم سراغ آپلود سنتر به آدرس:

http://up.shamsipour-ac.ir/

تازه فهمیدم از این نظر وضعیتم مشابه آمار همساده هاست :D


2- یکماه پیش از عید چند تا پیامک اومد:

10:39 LOVE

:|

10:45 آیدا عشقم چرا جواب اس امو نمیدی

 :O

10:47 یه سوال! هنوزم خونتون اون پنجومه!

 :))

11:05 آیدا نفس قصد نداری جوابمو بدی

 :|

11:09 فکر نکن توی دنیا تنهایی! بلکه فکر کن یه تنها هست که تو براش یه دنیایی

آره جون خودت

غضنفر

خدایی خیلی خودم رو نگهداشتم و براش نفرستادم: اَدَ هُوی من غضنفرم ها!

با بی خیال شدنش فکر کردم خب ماجرا ختم به خیر شد، اما زهی خیال باطل. داشتم وسط تب و لرز با جناب عزرائیل دست و پنجه نرم می کردم که گوشی دلنگ دلنگ صدا کرد. با چشم درد زیاد پیامک رو باز کردم ببینم چه خبر شده که دیدم آمده:

15:39 سلام بیداری

من نمی دونم این بابا این همه پشتکار و پیگیری رو بخاطر عشق داره یا ساعتهای فراغتش خیلی کمه که هر یکی دوماه یکبار یاد معشوق میاد سراغش!


3- از روز دوم عید خونه ما تبدیل شده به بیمارستان چهار تختخوابی. باعث و بانی این اتفاق هم کسی نیست جز همطاف خانم. چون روز اول عید توی وبلاگ همساده ها نوشتند:

گفت پیغمبر ز سرماى بهار، تن مپوشانید یاران زینهار

زآن که با جان شما آن مى کند، کان بهاران با درختان مى کند

با عمل به همین گفتار بود که چنان سرمایی خوردم که آن سرش ناپیداست و بیچاره اهل و عیال هم گرفتارش شدند و الان از هر گوشه ی خانه ی ما صدای سرفه و عطسه و فین فین که نشاندهنده ی مبارزه ی بی امان همه ی اعضاء خانواده با ویروسهاست به گوش می رسه و البته چیزی به پیروزی قریب الوقوع ما بر ویروسها باقی نمونده


4- کار خوب، خوبه دیگه! حتا اگر از بلاگفا سر بزنه که اصلا انتظارش نمیره :)

خیال نکنید سایت های ایرانی دچار از دست رفتن اطلاعات میشوند. یکجا خوب کار میکرد که اونم از بین رفت، اینجا رو که خوندم چیزی نمونده بود اشک بریزم:)

http://blog.clustrmaps.com/


5- بر من خرده نگیرید سه روز و سه شب تمام خوابیدم و الان نه به ساعت هیچ کاری دارم و نه به تصور شما از پست جدید. این چند خط رو نوشتم که بدانید هستم و زنده هم هستم و قرار هم هست که زنده بمانم البته اگر پستهای همطافی بگذارد.

نظرات 5 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 6 فروردین 1394 ساعت 10:44

اونوقت می گن خانمها پرحرفند !
شمردم آقا سهیل تبریک عید و عذر تقصیرشون رو در 12 خط نوشتند !
آقا سهیل ببم جان باید 5 کلمه می نوشتید :
(عیدتون مبارک ...ببخشید دیر امدم )
همین !
خدا وکیلی اگه اسکای و بلاگفا مفتکی الذی نبودند باز شما اینقدر کششششششششششششششش می دادید ؟!

ای بابا! اینکه میگن شاه می بخشه و شاه قلی نه! یعنی همین دیگه اسکای و بلگفا گفتن مفتکی الذی هر چه خواست دل تنگت بگوی اونوقت شما رفتی لقمه ها رو شمردی

مریم پنج‌شنبه 6 فروردین 1394 ساعت 10:38

سلام
- آقای ستاریان شما چرا اینقدر مردم آزارید ؟! الکی الکی سر راه ما پسته ی دربسته میندازید که چی ؟... این سایت شمسی پوره ! این بلاگفاست ! این پیکوفایله ! این همساده هاست ! این وبگذره ! منم ساده ! می گم نکنه چیز خاصی تو پسته های شما باشه و من از دستشون بدم هی می شکنم و می بینم پوکه و چیز خاصی توش نیست
- چه جوری سرما خوردید ؟ با خوندن شعری که همطاف جان نوشته بود ؟! یعنی شما اینقدر زپرتی هستید ؟ یادم باشه از کنارتون رد نشم چون ممکنه بادم شما رو بگیره و سرما بخورید !
- ببم جان شما که اینقدر شر و شیطونید یک کم عشق آیدا رو می ذاشتید سر کار تا بهش بخندیم !
من فکر می کنم این پسره حرمسرا داره برای همین ماهی یک بار نوبت به آیدا می رسه
- از بلا دوره ان شاءالله هم خودتون و هم خانواده ی عزیزتون همیشه سلامت و تندرست باشید
- راستی من همون روز اول عید می خواستم بیام پز بلاگفامونو به شما بدم یادم رفت ! خدا رو شکر که خودتون چشم بصیرت داشتید و خلاقیتهای علیرضا جووووووووووووووووون رو دیدید

سلام
آهان بالاخره موفق شدم و تونستم یک پستی بگذارم که شما حرص و جوش بخورید
آخه ببم جان شما چرا اینقدر به همهچیز شکاکید؟
picofile نوشتم که شما می شناسید رفتید باز کردید؟!
http://up.shamsipour-ac.ir/ شمسی پور رو که اصلا با آدرسش گذاشتم شما دوباره برای اعتبار سنجی رفتید و بازش کردید؟
خب ببم جان همه که طاهره خانم نیستند با چنگال تشریف بیارند. اگر بدونید بیچاره مردم با جستجوی چه چیزهایی از اینجا سر در میارند به من حق میدید که لااقل برای اونا به اندازه ی دو تا کلمه هم که شده فایده داشته باشم
خیلی خوب زپرتی!
من مریض نمیشم نمیشم آم م ممما مریض که بشم بد مریض می شم
یکساعت قبل رفتم شیر و بیسکویت بگیرم و با خودم فکر کردم این آقا تبریزی بغل خونه باز دیگه خیر سرش! اما مطابق معمول باز نبود. ناچار رفتم یک چهارراه اونورتر در حالیکه بارون هم شرشر می ریخت روی سرم. نتیجه... یکی دو روز دیگر اعلام خواهد شد

سهیل پنج‌شنبه 6 فروردین 1394 ساعت 10:35 http://sobhebahary.blogfa.com/

سلام و وقت بخیر
راستیاتش چون بنده از روی عالم غیب بهم خبر رسیده بود که شما دچار سرماخوردگی اون هم از نوع سریع الواگیرش شده اید به همین خاطر این چند روز به جهت حراست از تندرستی خدمت نرسیدم . مگرنه چه بسا که الان خانه ماهم شده بود بیمارستان صحرایی همچون خانه شما . به هرحال بنده سراپا تقصیر تمام قد از همین روزهای ابتدای سال تا همان ساعات انتهای سال از شما بابت قصوری که بابت عید دیدنی از شما بعمل آورده ام عذرخواهی نموده و سراپا ندامت و پشیمانی وجودمان را در برگرفته است . امید آنکه شما به واسطه روح بزرگواری که دارید ما را از این تقصیری که نموده اید عفو نموده و ببخشایید. علی ایحال فرا رسیدن سال نو را به شما و خانواده محترمتان تبریک عرض نموده و برایتان در سال جدید سلامتی (که گویا در ابتدای سال چندان هم میسر نشده) و تندرستی و خیر و برکت و شادی و شور از خداوندگار متعال خواستاریم . امیدوارم که در کنار خانواده محترم ایام و روز و روزگاری شاد داشته باشید .
به هرحال اسکای بودن خودش یک دلیل بر این بوده که در آن لحظاتی که بنده تند تند برای سایردوستان تبریک کامنت می گذاشتم از دسترس خارج باشید و نتوانم در ان زمان کوتاه فکر ناقص خویش را جمع کنم که ای داد بیداد یکی از عزیزدوستان در اسکای هستند و بهشون سر بزنم . به هرحال گرچه میدانم تمام اینها فقط بهانه جویی است برای این کوتاهی بنده ولی باز هم عذرخواهم .
در ضمن بنده اکثر مواقع در ذیل سفارش حضرت رسول (ص) که همطاف گرامی در وبلاگ همساده ها بیانش نموده اند ذکر میکردم که رسول اکرم(ص) در سرزمین حجاز که زمستانش تقریبا شبیه تابستان ماست این فرمایش را عنوان نموده اند و به نظر زیاد درست نمی آید که این سفارش ایشان را در تمام نقاط زمین اجرا نماییم .ولی در وبلاگ همساده ها چون خود را کوچکترین عضو آنجا می دانم برای همین این سفارش همیشگی را عنوان ننمودم . خب ببم جان قرار نیست که آدم هر کجا که باشد بی محابا تن به هوای سرد بسپارد با این حساب که هوا بهاری شده . یک چیز دیگر آنکه بهار که مثل ما وقت دقیق نمی شناسد که از ساعت دو و پانزده دقیقه نیمه شب وضعیت را تغییر دهد و تیک زمستانش را بردارد و تیک بهار بزند و اپلای کند و اوکی کند و برود در پروپرتیز سرماخودگی را به فرح بخشی تغییر وضعیت بدهد . باید کمی به طبیعت و زمین و زمان و باد فرصت داد تا نسیم بهاری را قبول نمایند و وزیدنش نمایند . شما عدل هم روز اول عید شال و کلاه کنار افکنده و یک لاقبا راه افتاده اید که مثلا بهار شده . اخه این مملکتی که زمستانش عین تابستان بود ، اونوقت بهارش چه می خواهد باشد خدا داند و بس .
برایتان سلامتی ای پایدار و مقاوم و طولانی از خداوندگار خواستارم و امیدوارم که روز و روزگار بر شما خوش بگذرد .

سلام اقا سهیل عزیز
آقا من جسارت به خرج دادم و دو خط گله گی نوشتم. شما چنان مرا با این کامنت تون شرمنده کردید که موندم چطوری از خجالت دربیام.
اما عزیز دل برادر چون قبلا هم توی همساده ها دیدم که راهکار خواستید می نویسم که توی اسکای شما با وارد کردن اسم هر وبلاگی که توی اسکای باشه می تونید از بروز شدنش باخبر بشید. الان شما توی اسکای عضو هستید و دیگه این مشکل رو نباید داشته باشید.
با وجود این من بازم شرمنده ام.
راستش من به قدر نسبت به این حدیث بدگمان شدم که نوشته بودم حدیث جعلی، اما موقع ارسال تعدیلش کردم و این حرف شما هم شاید مقرون به صلاح باشد اما این تکه از کامنت شما آخر طنازی است:
بهار که مثل ما وقت دقیق نمی شناسد که از ساعت دو و پانزده دقیقه نیمه شب وضعیت را تغییر دهد و تیک زمستانش را بردارد و تیک بهار بزند و اپلای کند و اوکی کند و برود در پروپرتیز سرماخودگی را به فرح بخشی تغییر وضعیت بدهد
کلی با این جملات خندیدم
شما هم شاد باشید و شاد بمانید همیشه ی ایام شاد زیست کنید

همطاف یلنیز پنج‌شنبه 6 فروردین 1394 ساعت 07:51 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
وا!! اگر می دونستم از دست دادن لقب سیزده اینقدر برای شما سنگین تموم میشه بیشتر صبر می کردم تا خود، سیزده کسب نمایید و دست به خودکشی آنم از نوع خانوادگی نزنید
.
خوب خدارو شکر بخیر گذشت... الان با بدنی قوی تر می توانید در معرض باد جان پرور بهاری قرار بگیرید ( ببینید دستور صحیح هست ها، حالا شما چطور به دستور عمل کردید خدا داند )
.
.

سلام
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم
راستش مقام سیزده رو شما غصب کردید و ما هم رضایت دادیم. حالا چی شد که دادن چنین رهنمودی رو توی وبلاگ همساده ها لازم دونستید الله اعلم

بزرگ پنج‌شنبه 6 فروردین 1394 ساعت 07:32

سلام
ابتدا ط.ن.ب
واما بعد به قول خواجه شیراز:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجودنازکت آزرده گزند مباد

سلام
مبارکتون باشه و امکانات هم که هست. سه صندوق جواهرات تقدیم به شما
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد