روایت یک شهروند ترکیه از سفر به ایران – قسمت سوم


بسم الله الرحمن الرحیم

اغلب از خاطرات ایرانی ها و سفرهای آنان به کشورهای دیگر خوانده ایم و از مقایسه هایی که بین ایران و آن کشور می کنند با خبر می شویم. مطلبی دیدم از سفر یک ترکیه ای به ایران و فکر کردم شاید بد نباشد یکبار هم که شده از کسانیکه به ایران سفر کرده اند و در مورد کشور ما نوشته اند بخوانیم و از نوع نگاه آنان به ایران با خبر شویم. شما هم اگر از مطلب مشابهی سراغ و خبری دارید، لینکش را اطلاع بدهید ممنون می شوم. این مطلب در سه قسمت نوشته شده است+ [امروز آدرس فیلتر شد!!]

یزد، جادوی هنر در دل کویر

واقعا نمی‌دانم درباره یزد چه می‌شود گفت؛ یک شهر جادویی و بی‌نظیر. اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که این همه زیبایی و هوشمندی را در دل کویر ببینم. دوست داشتم ساعت‌ها و ساعت‌ها کاروانسراها و بادگیرها و خانه‌های قدیمی را تماشا کنم.

البته بد نیست به آدم‌هایی که مثل من برای بار اول به یزد می‌آیند توصیه کنید لباس گرم همراه داشته باشند. اصلا فکر نمی‌کردم سوز شب‌ها، این طور مرا در هتل زمین‌گیر کند و ساعت‌های خوبی را برای گشت و گذار از دست بدهم.

آداب و رسوم زرتشتیان نیز برایم بسیار جالب و احترام‌برانگیز بود. متوجه شدم که دین باستانی ایران زرتشتی بوده و چقدر زیبا به پاک کردن دل و زبان و مغز از بدی‌ها برای رسیدن به خدا و خوبی‌ها توصیه می‌کرده است. باز هم یکی به سوال‌های بی‌جواب مانده من در این سفر اضافه شد و آن وقتی بود که می‌خواستم هرچه بیشتر از زرتشتیان ایران بدانم اما دوستانم می‌گفتند ممکن است برایم دردسرساز شود و برای ترجمه و همراهی کمکم نکردند!

راستی از "ارسی"هایتان هم بسیار خوشم آمد؛ در واقع عاشقش شدم. برایم جالب بود که دوستانم می‌گفتند دیگر به سختی این پنجره‌های زیبا در شهرها پیدا می‌شود. در حالی که در سال‌های گذشته فراوان بوده اما همه را تعویض کرده‌اند. به نظرم ساعت‌ها می‌شود با نقش‌های زیبایی که نور در ارسی‌ها می‌سازد سرگرم شد و لذت برد. مخصوصا وقتی کنار دستت یک لیوان خوش طعم چای ایرانی با شیرینی‌های یزد باشد.

چند عکس از این سفر زیبا و خاطره‌انگیز را برایتان انتخاب کرده‌ام. همان‌هایی که هم خودم بیشتر دوست داشته‌ام و هم دوستانم در ترکیه بیشتر به آنها علاقه نشان داده‌اند. یادتان باشد که حالا من یک‌جورهایی سفیر فرهنگی ایران محسوب می‌شوم و هرجا می‌روم از خوبی ایران و ایرانی‌ها می‌گویم، هرجا هم نیاز به سند و مدرک باشد، از این عکس‌ها استفاده می‌کنم.

بقیه ی عکس ها را در ادامه ی مطلب ببینید

 همساده ها

 

نظرات 5 + ارسال نظر
رجعت صدر جمعه 1 اسفند 1393 ساعت 21:00 http://raj3at-e-sadr.blogfa.com

من خیلی به ایران شناسان و ایران گردان خارجی خوشبین نبوده و نیستم
ولی استثنائاً ظاهراً این یک مورد چشم بد دور خوب است...
دختر خانم شما حتماً می دانند از منابع کنکور ارشد کتابی هست به نام "باغ های ایرانی و کوشک های آن" اثر شخصی است به نام دونالد ویلبر که نمی دانم چرا؟ ولی اساتید معماری ایران به ایشان ارادت خاصی دارند به طوری که این کتاب را جزو منابع اصلی آزمون کاردانی به کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکترا اعلام کرده اند
ما هم به ناچار خریدیم ولی به محض تورق در محتوای کتاب دیدیم این آقای ویلبر با این همه ادعا چه اشتباهات فاحشی دارد نشان از این که اصلاً ایران و ایرانیان را نمی شناسد
حرف هایی زده شده بود که مرغ پخته در دیگ خنده می کرد مثلاً این که ایرانیان دیوان اشعارشان را بوستان می نامند که به معنای باغ است!!!
یا مثلاً گفته بود اتاق های تو در تو و دالان ها در خانه ها به دلیل روحیۀ [...] ایرانی هاست
کلاً آدم بد طینتی است این ویلبر برای هر معجزه و شکوه زیبایی که در ایران دیده است مثل آدم های حسود دنبال یک ربط ناجور و یک صفت ناسزا به ایرانیان گشته است انگار که درمورد یک قوم بی فرهنگ و تمدن دارد حرف می زند
کلی تهمت زده...بعد هم گفته بیچاره ایرانی ها خودشان تقصیری ندارند به خاطر شرایط جوی و منطقه ای است که چنین خلق و خویی دارند
ما که کلاً بی خیالش شدیم
کتاب را یکجوری یکجایی گم و گورش کردیم که دیگر چشممان به آن نیفتد
اگر قرار باشد کسی با خواندن این کتاب کنکور قبول شود همان بهتر که نشود

بزرگ جمعه 1 اسفند 1393 ساعت 15:37

سلام
من که از خواندن سفرنامه های مردمی که به ایران میروند خسته نمی شوم اخیرا هم سفرنامه یک آمریکایی را خواندم که تا دلتان بخواهد عکس از دختران نیمه حجاب هم انداخته بود اما جالبترین چیز سفرنامه ها تغییر دید بسیار زیاد آنها بعد از شناخت مردم ایران است.چند سال قبل یک استاد دانشگاه آمریکا به ایران سفر کرده بود این قسمت خاطراتش معرکه بود: جوانان ایرانی شور وشوق بسیاری برای دانستن درباره آمریکا داشتند اما وقتی به آنها میگفتم خبر دارید ممکن است آمریکا به ایران حمله کند؟همه اشان می خندیدند.در بهشت زهرا قطعه ای به نام گلزار شهدا وجود دارد و به نظرم سیاستمداران آمریکایی قبل از هر تصمیم باید از آنجا دیدن کنند

همطاف یلنیز جمعه 1 اسفند 1393 ساعت 07:29 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
الان متوجه شدم دوستان این آقا هم در نقص اطلاعاتیش درباره ایران بس نقش پررنگی داشته بیدند... آخر این چه اطلاعات نادرستی ست که دادند آن از عکس شخصی و اینترنت! اینم از دردسر گفتگو با زرتشتیان!! ( والا یزد و شیراز و کرمان جزو شهرهای است که زرتشتیان به صورت گروهی ساکن هستند. در مشهد هم همسایه زرتشتی داشتیم منتهی برای اجرای مراسم و گردهمایی ها گویا مرکز جامع نداشتند با این حال با خلق الله در تماس و رفت و آمد و گپ و گفت و سایر... بیدند. تازه اینجا مشهد است یه شهرمذهبی شیعه )

شکیبا پنج‌شنبه 30 بهمن 1393 ساعت 19:16 http://sahelearam93.blogfa.com

شوهرم یزد درس خونده و همیشه از اونجا تعریف میکنه اما من از کویر خوشم نمیاد دوست دارم همیشه یه جای سرسبز باشم

مریم پنج‌شنبه 30 بهمن 1393 ساعت 16:17

سلام
من ط.ن.ب
جای سکوت عزیز ، خالی که بیاد پز بده و به خاطر زادگاهش بهمون فخرفروشی کنه
من الان باید از خجالت برم زیر زمین ! برای اینکه جنگیز یزد رو دیده اما من ندیدم
خانم برادرم و عروس خواهرم خیلی از زیباییهای یزد می گن حتی گاهی وقتا می گن به نظر ما یزد از اصفهان خیلی قشنگتره ! (نمی دونم چرا این حرفشونو باور نمی کنم )
دست جنگیز عزیز بابت تبلیغاتش درد نکنه .
راستی چند سال پیش در باره ی شیشه های رنگی نوشتم :
(استفاده از شیشه‌های رنگی در فضای خانه، موجب احساس آرامش و کاهش تنش در خانواده می‌شود.
در خانه‌های قدیمی، از شیشه‌های رنگی در پنجره‌ها استفاده می‌شد که تابش نور خورشید به این شیشه موجب می‌شد فضای اتاق‌ها در هر ساعت از روز به یک رنگ خاص تبدیل شود.
نور و رنگ در فضای خانه نقش بسیار موثری در ایجاد شادابی و احساس آرامش افراد خانواده دارد و بازی رنگ‌ها که در اثر تابش نور خورشید در خانه‌ها ایجاد می‌شد موجب تنوع فضای داخلی خانه‌ها می‌شد.)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد